به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پس از سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، جدال ایران و غرب برای رسیدن به نقطه توافق وارد مرحله جدیدی شد. پس از نپذیرفتن پیشنهاد اروپا از سوی طرف های مذاکره، آمریکا با همراهی متحدان اروپایی و رژیم صهیونیستی «پلن B» را علیه جمهوری اسلامی ایران کلید زدند.
این طرح در امتداد جنگ ترکیبی علیه ملت ایران و دارای ابعاد اقتصادی، نظامی و شناختی است. آمریکاییها در بُعد اقتصادی با اعمال فشار بر متحدان تجاری ایران همچون چین، امارات و عراق قصد دارند جلوی فروش نفت و انتقال ارز را به کشور بگیرند. همچنین افزایش بستههای تحریمی آمریکا و اتحادیه اروپا به بهانه نقض حقوق بشر یا حمایت از روسیه در جنگ اوکراین ضلع دیگر افزایش فشار اقتصادی بر ایران ارزیابی میشود.
آمریکا در بخش نظامی به همراه رژیم صهیونیستی و سایر متحدان عرب خود اقدام به برگزاری رزمایشهای مشترک نظامی و هماهنگی بیش از پیش ترتیبات پدافندی میکند. رژیم صهیونیستی با افزایش تحرکات خود در مرزهای شمال غربی ایران و ارسال سیگنالهای تهدیدآمیز قصد دارد نوعی تهدید معتبر نظامی علیه ایران ایجاد و تهران را به عقبنشینی مجبور کند.
مجری اینترنشنال بدون درنظر گرفتن ملاحظات امنیتی و منافع ملی ایران، با پرسش سؤالهای جهتدار هدف اصلی کارفرمای خود یعنی ایجاد آشوب داخلی در ایران و صدور مجوز برای حمله نظامی رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته ای ایران را دنبال میکند
سومین بخش از «پلن B» غرب علیه تهران تحریک گروههای مختلف جامعه و ترسیم چهره منفی از نظام نزد رسانهها و افکارعمومی جهانیان است. اکنون پس از فروکش کردن آتش ناآرامیها در داخل کشور، غربیها با ایجاد بهانههای واهی و مشکوک همچون مسمومیت دانشآموزان در مدرسه یا ایجاد التهاب در بازار ارز به دنبال احیای زمینههای تنش میان جامعه و حاکمیت هستند.
عاموس یادلین، رئیس سابق دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در مصاحبه با مجله فارین افرز بدون در نظر گرفتن عرف دیپلماتیک و ملاحظات امنیتی درباره مداخله نکردن در امور داخلی کشورهای عضو سازمان ملل متحد گفت: آمریکا و رژیم صهیونیستی میتوانند ائتلاف گستردهای از کشورهای مختلف ایجاد کنند تا اعتراضهای داخلی در ایران را ترغیب و به آن کمک کنند.
وی افزود: آنها میتوانند با برجستهکردن همکاریهای ایران و روسیه اتحادیه اروپا را به تمدید ممنوعیتهای مربوط به تسلیحات متعارف علیه ایران وادار کنند.
این جنس اظهارات نشان دهنده نگاه ابزاری صهیونیستها به ایرانیان و سوءاستفاده از مطالبات مردم برای اعمال فشار بر نظام اسلامی است. شاید برای تکمیل این جورچین لازم باشد به بازخوانی مصاحبه هفته گذشته رسانه وابسته اینترنشنال با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پرداخت. در این مصاحبه مجری اینترنشنال بدون درنظر گرفتن ملاحظات امنیتی و منافع ملی ایران، با پرسش سؤالهای جهتدار هدف اصلی کارفرمای خود یعنی ایجاد آشوب داخلی در ایران و صدور مجوز برای حمله نظامی رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته ای ایران را دنبال میکند.
به عبارتی دیگر، این رسانه تروریستی درحال آمادهسازی فضای افکار عمومی مردم ایران برای تجاوز احتمالی صهیونیستهاست. در چنین فضایی، تهران منفعل نیست و با دنبال کردن «دیپلماسی پویا» سعی کرد برنامههای غرب را برای تضعیف نظام مهار کند. شاید نخستین اقدام برای تحقق این هدف، سفر ماه گذشته آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان به چین و مذاکره با همتای خود در پکن بود.
این سفر علاوه بر آغاز فصلی جدید روابط راهبردی تهران- پکن موجب ایجاد گشایشی مهم در روابط میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس شد. برهمین اساس روز جمعه مقام های امنیتی ایران و سعودی در پکن بیانیه سهجانبه ای را امضا کردند که طبق آن روابط دیپلماتیک میان ایران و سعودی در دو ماه آینده به حالت عادی بازخواهد گشت و سفارتخانهها و کنسولگریهای دو کشور کار خود را ازسر خواهند گرفت.
توافق با آژانس موجب شد تا در نشست اخیر شورای حکام قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر و پرونده کشورمان بار دیگر به شورای امنیت فرستاده نشود
چنین رخداد مهمی نه تنها سبب کاهش تخاصم امنیتی، اقتصادی و شناختی میان ایران و کشورهای بلوک محافظهکار منطقه خواهد شد، بلکه میتواند گشایشهای جدی در زمینه تأمین ارز، فروش نفت و قطع شریان کمک به گروههای تجزبهطلب داخلی فراهم کند.
روی دیگر مقابله با کمپین فشار حداکثری دولت دموکراتها علیه تهران، دعوت از گروسی به تهران برای ازسرگیری روابط فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حل برخی مواد اختلافی میان تهران و این نهاد بینالمللی بود. در این دیدار بود که گروسی هرگونه حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران را غیرقانونی اعلام کرد و خواهان تسریع در روند بازگشت آمریکا به برجام شد.
توافق با آژانس موجب شد تا در نشست اخیر شورای حکام قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر و پرونده کشورمان بار دیگر به شورای امنیت فرستاده نشود. برخی کارشناسان معتقدند، اگر مدیرکل آژانس گزارش منفی به این شورا ارائه میکرد آنگاه ممکن بود تا فرانسه و انگلستان با چراغ سبز آمریکا، «مکانیزم ماشه» را علیه ایران فعال و زمینه بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه تهران را فراهم کنند. همچنین تحقق این سناریو بار دیگر ایران را ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار می داد و روابط خارجی کشورهای جهان را با ایران وارد وضعیت امنیتی میکرد.
مهمترین رکن قدرت در نظام جمهوری اسلامی، همراهی دولت و ملت ایران در فراز و فرودهای سهمگین در محیط منطقهای و بینالمللی است. غرب و رژیم صهیونیستی با فهم هسته قدرت در ایران سعی دارند با اعمال فشار حداکثری بر اقتصاد و معیشت طبقات متوسط و پایین جامعه در گام نخست و سپس بازنمایی تصویری منفی از وضعیت ایران و نظام سیاسی در میان اذهان مردم، زمینه بروز اختلاف و نزاع داخلی میان دولت-ملت ایران را فراهم آورند.
واقعیت آن است برای غرب معیشت، حقوق یا سرنوشت مردم ایران هیچ اهمیتی ندارد و صرفاً ابزاری برای مخدوش کردن چهره نظام و ایجاد آشوب داخلی در میان ایرانیان است تا به این وسیله به اهداف خود همچون محدودسازی برنامه صلح آمیز هستهای یا از بین بردن برنامه موشکهای بالستیک و پهپادی پیشرفته ایرانی دست یابند.