5 مؤلفه و ابعاد تأثیرگذار توافق ایران و عربستان-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» گزارش می‌دهد؛

5 مؤلفه و ابعاد تأثیرگذار توافق ایران و عربستان

مؤلفه‌هایی همچون شکست عربستان در جنگ یمن و پرونده‌های منطقه‌ای، افزایش تنش با آمریکا، احیای قدرت منطقه‌ای ایران و شکست پروژه اغتشاشات در کشورمان را می‌توان در کنار افزایش اقتدار محور مقاومت جزو مهم‌ترین ابعادی دانست که به توافق میان ایران و عربستان با میانجی‌گری چین منجر شده است.
محمدرضا فرهادی؛ کارشناس مسائل منطقه
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - 2023 March 14
کد خبر: ۱۷۶۲۶۵

5 مؤلفه و ابعاد تأثیرگذار توافق ایران و عربستان

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روابط ایران و عربستان که به مدت هفت سال با بن بست سیاسی مواجه شده بود با توافقی دوجانبه و میانجی گری چین پایان یافت. محور مقاومت در چند دهه اخیر در مسیری از رشد و بالندگی قرار گرفت که هجمه ها و طرح های مختلفی که در چند سال اخیر انجام شده بود را با شکست مواجه کرد.


بر پایه قدرت و اقتدار ایران و محور مقاومت طرح های زیادی برای به چالش کشاندن محور مقاومت اجرا شد که مهم ترین آن طرح عادی سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بر پایه تهدید مشترکی به نام ایران بود. بنا به گفته یئیر لاپید، با توافق ایران و عربستان سپر دفاعی که صهیونیست ها با کشورهای عربی طرح ریزی کرده بودند فروریخت. با وجود این، موضوعات و مؤلفه های دیگری نیز در انجام این توافق مؤثر بوده است که مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. شکست در جنگ یمن: عربستان سعودی که در ابتدای جنگ یمن مدعی بود 40 روزه صنعا را تصرف خواهد کرد، بعد از نزدیک به یک دهه نه تنها موفقیت خاصی در عرصه میدانی و سیاسی کسب نکرد، بلکه متحمل شکست های متعددی شد؛ به گونه ای که سعودی ها در چند ماه اخیر خواستار تمدید آتش بس با انصارالله بودند، اما این جنبش به دلیل زیاده خواهی های ریاض این موضوع را نپذیرفت. این نشان می دهد جنگ یمن به ظهور قدرت بزرگی به نام انصارالله منجر شده که امروزه در عرصه میدانی و سیاسی توانسته است شکست های متعددی را بر ریاض تحمیل کند. عربستان برای سرپوش گذاشتن بر این شکست ها و به نوعی امیدواری به خروج آبرومندانه از یمن به دنبال راهکارهالی مختلفی بود که بارها خود سعودی ها اعتراف کردند این مسیر و راهکار در همگرایی با ایران انجام خواهد شد.
  2. شکست در پرونده های منطقه ای: در این حوزه می توان به طور خاص به لبنان و سوریه پرداخت. امروزه پرونده سیاسی لبنان در وضعیت بن بست قرار گرفته است؛ شکستی که طرفداران عربستان در انتخابات اخیر لبنان متحمل شدند نشان داد حوزه نفوذ ریاض و احزاب وابسته به آن در حال کاهش است و برای فائق آمدن بر آن به تجدیدنظر در روابط منطقه ای نیاز است. در سوریه نیز که از مدت ها پیش تروریسم در آن شکست خورده بود، بر همگان آشکار شد کشورهای عربی به ویژه عربستان نقشی در آن نخواهند داشت و عملاً کشورهایی همچون روسیه و ایران نقش بازیگری را خواهند داشت. این موضوع منجر به این شد که بسیاری از کشورها و به ویژه عربستان در ماه های اخیر چرخش سیاسی آشکاری به سمت سوریه  داشته باشند و خواهان احیای روابط با دمشق باشند.
  3. افزایش تنش با آمریکا: از زمان روی کارآمدن بایدن در آمریکا، روابط میان دو کشور در حالتی از تنش قرار گرفت که نمونه بارز آن را می توان در اعلام موضع آمریکا در زمینه پرونده جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی و تنش نفتی اوپک پلاس مشاهده کرد. اوج این تنش ها در رابطه با کاهش ظرفیت نفت اوپک پلاس بود که در بحبوحه جنگ اوکراین و تقاضای کشورهای غربی برای افزایش ظرفیت تولید نفت، عربستان با حمایت دیگر کشورها، خواستار کاهش 2 میلیونی نفت اوپک شدند. همین موضوع سبب موضع گیری آمریکا  و حتی تهدید برخی سناتورها نسبت به کاهش روابط با عربستان نسبت به این آن شد. همین وقایع درنهایت منجر به این شد که عربستان در اقدامی کاملاً غیرهمسو با سیاست های آمریکا، اقدام به عقد قراردادهای متعدد با چین کند و با این اقدام نشان دهد نسبت به گذشته در سیاست های خود تغییرات راهبردی بسیاری ایجاد کرده است.
  4. احیای قدرت منطقه ای: عربستان به دنبال آن است بتواند قدرت منطقه ای خود را احیا کند و برای این موضوع به خوبی درک کرده است که مسیر آن از تعامل با کشورهای منطقه همچون ایران می گذرد که با تعامل و تفاهم با ایران بتواند بر مشکلات منطقه ای خود فائق آید. البته عربستان در این مدت به این گزاره نیز رسید که افزایش روابط با آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی تواند فایده ای برای این کشور داشته باشد و وقوع اعتراض های داخلی در سرزمین های اشغالی این موضوع را برای ریاض و همگان آشکار کرده است.
  5. شکست پروژه اغتشاشات در ایران: اغتشاشات ایران و شکست آن برای بسیاری از کشورها روشن کرد ایران قدرتمندتر از گزاره های ذهنی ای است که آنها در تصورات خود به آن می پردازند. ایران در چند ماه اخیر در عرصه های مختلفی قدرت خود را به رخ کشیده و این موضوع در کنار ضعف آمریکا و رژیم صهیونیستی برای کشورهای منطقه و عربستان آشکار شده است که به قدرت های پوشالی نمی توانند تکیه کند.


برپایه این موضوعات می توان گفت، تفاهم ایران و عربستان از ابعاد مختلفی دارای آثار مثبتی برای منطقه خواهد بود که مهم ترین آنها موارد ذیل است:

  • شکست طرح ابراهیم، عادی سازی روابط اعراب یا عربستان با رژیم صهیونیستی
  • شکست طرح های تفرقه افکنانه آمریکا و رژیم صهیونیستی از اختلافات میان عربستان و ایران
  • حل موضوعات و برخی پرونده های منطقه ای و جلوگیری از بحرانی شدن برخی حوزه ها
  • استفاده از ظرفیت های دو کشور در راستای پیشبرد برخی موضوعات همچون فلسطین
  • توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور
  • ایجاد ثبات در منطقه در سایه حل اختلافات میان تهران و ریاض
  • شکست آمریکا در منطقه و به نوعی می توان گفت، فراهم شدن ایجاد شرایط برای خروج آمریکا از منطقه خلیج فارس.


ارزیابی نهایی

احیای روابط ایران و عربستان به منزله فصل نوینی از روابط میان دو کشور خواهد بود که بیش از همه به نفع منطقه خواهد بود و همین موضوع به شکست طرح های آمریکایی- صهیونیستی در منطقه منجر خواهد شد. صهیونیست ها که بر پایه شعار انتخاباتی نتانیاهو به دنبال عادی سازی روابط با عربستان و سپس سایر کشورهای عربی بودند، اکنون بیش از همه از احیای روابط ایران و عربستان ناراحت هستند. برهمین مبناست که مقام های صهیونیستی از زمان وقوع این اتفاق مواضعی به شدت انفعالی و ضدیت با نتانیاهو در پیش گرفته اند.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده