به گزارش «راهبرد معاصر»؛ چندی پیش در ۳۰ خرداد مصادف با سالروز آغاز مرحله مسلحانه منافقین در سال ۱۳۶۰، دولت آلبانی با حکم دادگاه عالی این کشور و برای بازرسی و تحقیق درباره فعالیت های غیرقانونی و تروریستی این گروهک به کمپ «اشرف ۳» ورود کرد. ورود قانونی به مقر گروهک منافقین در شهر دوروس آلبانی به مذاقشان خوش نیامد و با پلیس این کشور درگیر شدند. طبق گزارش رسانههای آلبانی، بر اثر درگیری میان نیروهای پلیس و عناصر منافقین، یکی از اعضای این گروهک تروریستی کشته شد و نزدیک به ۱۰۰ نفر از ساکنان کمپ تیرانا و اعضای گروهک زخمی شدند.
منافقین شوکه شدند و حامیان رجوی که همواره در حال طراحی نقشه های شوم برای نابودی ایران بودند و در این مسیر از هیچ جنایتی چشم نبستند، مورد حمله دولت آلبانی قرار گرفتند؛ دولتی که پیش تر با ادعای کارهای بشردوستانه و نجات بشر به آنها پناه داده بود، اما اکنون دستشان رو شده، قرار است بساطشان برچیده شود و سالروز عملیات نظامی شان به سقوطشان منجر شود. در این میان طبق اعلام منابع غیررسمی مریم رجوی از ترس دستگیری به وسیله پلیس آلبانی از این کشور به فرانسه متواری شد.
دولتهای فرانسه و آلبانی امروز با هزینههای ناشی از مدارا با منافقین و میزبانی آنها دست و پنجه نرم میکنند
بنا به گفته این منابع، پس از آنکه تعدادی از نیروهای پلیس آلبانی به وسیله منافقین مورد حمله قرار گرفتند، این کشور برای تعدادی از اعضای سیاسی و کادر رهبری منافقین پرونده کیفری تشکیل داد و درصدد دستگیری آنهاست. فرار مریم رجوی به فرانسه نیز به همین دلیل عنوان شده است.
منافقین بارها به دولتهای میزبان اقدامات خرابکارانه شان خیانت کردهاند. در سال ۲۰۰۳ میلادی مریم قجر عضدانلو و دهها نفر دیگر از سرکردگان منافقین در حومه پاریس به دلیل پولشویی غیر قانونی گسترده و تلاش برای از بین بردن چند نفر از جداشدگان این سازمان در خاک اروپا، دستگیر و راهی زندان شدند.
در آن زمان، دولت ژاک شیراک و اداره امنیت خارجی فرانسه (DGSE) بدون توجه به آثار و تبعات مصالحه با تروریستها، اقداماتشان را نادیده انگاشتند و راه مصالحه با منافقین را در پیش گرفتند؛ روندی که واشنگتن و تلآویو در شکلدهی و بازتعریف آن نقش بسزایی داشتند. اکنون، پس از دو دهه محرز شده است اگر پاریس در آن زمان به وظیفه ذاتی خود در دفاع از امنیت داخلی کشورش در برابر «تروریستهای فرمانناپذیر» پایبند بود، امروز نباید عضوی از منافقین در خاک اروپا حضور میداشت.
دولتهای فرانسه و آلبانی امروز در حالی با هزینههای ناشی از مدارا با منافقین و میزبانی آنها دست و پنجه نرم میکنند که تا چندی پیش تحلیلها و القائات این مجموعه تروریستی را درقبال اوضاع داخلی ایران به اسناد محاسباتی-عملیاتی کشورهایشان در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده بودند.
هرچند خطای محاسباتی غربی ها نسبت به منافقین و علیه ایران قابل گذشت نیست، اما جمهوری اسلامی ایران آماده است در این گذار فکری-محاسباتی که اثر خود را در روابط دو طرف منعکس خواهد کرد، مشورتهای لازم را به نهادهای رسمی اروپایی ارائه دهد.
پلیس آلبانی در جریان حمله به مقر منافقین فردی را کشت که وی را علی مستشاری میخوانند، در واقع عبدالوهاب فرجینژاد جهرمی است که میان اعضای سازمان با نام «فرمانده افشین» شناخته میشد و از مهمترین فرماندهان عملیاتهای تهران بود. مریم رجوی ۳۰ سال پیش او را «بهترین فرمانده عملیاتی» خواند.
افشین در تهران فرماندهی تیمهای عملیاتی منافقین را بهدست گرفت و صدها عملیات ترور را فرماندهی کرد و آن گاه به فرانسه و بعد به عراق منتقل شد. وی سال ۱۳۶۷ معاون تیپ خط شکن در عملیات فروغ جاویدان بود و جبههای از سرپل ذهاب تا کرند را پوشش می داد و در سال ۱۳۶۸ معاون لشکر شد. این تروریست جانی در دهه ۷۰ مربی آموزش تکاوری سازمان منافقین بود و صدها نفر را آموزش داد.
افشین بعدها به بخش حفاظت مسعود و مریم منتقل شد و درنهایت به فرانسه و آلبانی رفت تا اینکه به درک واصل شد. اتفاقی که برای منافقین در پاریس و تیرانا افتاد، خارج از تصوراتشان بود. در فضای امنیتی جدید جهان که دیگر آمریکا ابرقدرت نیست و وزیر امور خارجهاش وقتی به پکن سفر می کند به دنبال چاپلوسی مقام های چینی است و اروپا زیر بار مشکلات کمر خم کرده، فرانسه و آلبانی باید حساب دیگری کنند و متوجه شوند با قدرتی نوظهور مانند ایران طرف هستند.
افشین بعدها به بخش حفاظت مسعود و مریم منتقل شد و درنهایت به فرانسه و آلبانی رفت تا اینکه به درک واصل شد
انتشار تصاویر برخی اعضای گروهک منافقین که در درگیری با پلیس آلبانی به هلاکت رسیدند، نقطه عطف جدیدی در خواب و خیالهای این گروهک بود که فکر میکردند به واسطه دشمنی صهیونیستها با ایران میتوانند خودی نشان دهند، اما تحولات پاییز گذشته و رویدادهای پس از آن در خارج از کشور میان مزدوران نشان داد غرب بد جایی یادگاری نوشته است.
پس از آنکه منافقین از عراق اخراج شدند، آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی آنها را در چندین کمپ آلبانی مستقر و شروع به حمایت از اقداماتشان علیه ایران کردند. اقدامات خرابکارانه این تروریستهای خائن همواره به وسیله سفارت ایران در تیرانا به اطلاع مقام های دولت آلبانی میرسید، اما این دولت در سایه حمایتهای آمریکا از سویی و دلارهای نفتی که به وفور به وسیله منافقین در آلبانی خرج میشد و نیز فشارهای امنیتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی از سوی دیگر به اقداماتشان ادامه دادند.
کمپهای این گروهک به تدریج به مراکزی برای توطئه، ترور، خرابکاری و فتنهانگیزی علیه کشورمان تبدیل شد تا چند سال پیش در عملیاتی سنگین بخش عمده سیستم اداری و فنی کشور آلبانی در چند ساعت از کار افتاد؛ در این عملیات سایبری که هدفش زدن کمپهای منافقین و مسیرهای ارتباطی آنها بود، طرف آلبانیایی متوجه شد حمایتهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی نمیتواند از آنها در برابر ایران محافظت کند و حتی سفر رئیس جمهور آلبانی به سرزمین های اشغالی و وعدههای نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای تیرانا هیچ دستاوردی نداشت.
بی تردید با وجود شرکتهای صهیونیستی در آلبانی برای تقویت قدرت سایبری این کشور با هدف مصون ماندن از حملات ایران، مشخص شد از دست صهیونیستها کار چندانی برنمیآید؛ آنها اگر قدرتی داشتند مانع از حملات روزانه به زیرساختهای خود میشدند که باعث شده است دهها شرکت دادهپردازی و فناوری از ترس غارت شدن، فلسطین اشغالی را ترک کنند.
پاییز گذشته و مشارکت منافقین در فتنهانگیزی علیه کشورمان نقطه عطفی در این رابطه بود. این مشارکت و مداخله که در ابتدا با سکوت مقام های آلبانی مواجه شد، چنان آشکار و روشن بود که خودشان نیز احساس ترس کردند. پناه دادن به گروهکی که تعداد نیروهایش در آلبانی از ارتش این کشور بیشتر است، میتوانست خطرات بسیاری داشته باشد.
طرف آلبانیایی متوجه شد حمایتهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی نمیتواند از آنها در برابر ایران محافظت کند
شکست فتنه ضدایرانی پاییز ۱۴۰۱ باعث شد سران این کشور به سراغ توافق سال ۲۰۱۴ میلادی با سرکردههای این گروهک بروند؛ توافقی حقوقی که بر مبنای آن دولت آلبانی به دلایل انساندوستانه و حقوقبشری به اعضای منافقین پناه داده بود و از آنها میخواست برخلاف آن رفتار نکنند.
کمتر از 6 ماه پیش در بحبوحه جنگ ترکیبی، مجاهدین خلق مانور اقتدار دادند و از فتح ایران دم میزدند، اما امروز رؤیای فتح تهران که هیچ؛ اردوگاه مرگ اجباریشان در تیرانا فتح شده و مورد قلع و قمع قرار گرفتهاند. این موضوع ثابت میکند جمهوری اسلامی همواره میتواند دشمن را در قلمرو خودش به ورطه نابودی بکشاند.