به گزارش راهبرد معاصر؛ مناسبات سیاسی بین ایران و عربستان در دولت سیزدهم گامی رو به جلو برداشته است. این دو کشور همسایه که جزو بزرگترین دارندگان منابع نفتی جهان نیز هستند بعد از وقفهای چند ساله، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند.
این موضوع باعث شد تا مذاکرات نفتی بین دو کشور نیز دوباره آغاز شود و حتی صحبت از مشارکت دو کشور برای توسعه میدانهای مشترک به میان بیاید.
تا آنجا که «محسن خجستهمهر» مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران گفت که هماکنون میدان مشترک نفتی تعیین تکلیف نشدهای بین ایران و عربستان وجود ندارد، از سوی دیگر با توجه به احیای روابط بین دو کشور کارهای مقدماتی برای انجام همکاری دوجانبه آغاز شده است.
وی ادامه داد که برای همه میدانهای مشترک بین ایران و عربستان برنامه و مصوبههای لازم برای افزایش تولید و نگهداشت توان تولید دریافت شده است.
این اظهار نظر، احتمال همکاریهای نفتی بین دو کشور را که البته از تأثیرگذارترین کشورهای عضو اوپک نیز هستند، تقویت کرد.
اهمیت این همکاریها آنجا بیشتر مشخص میشود که ایران و عربستان در مجموع حدود ۳۷ درصد از ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند و میتوانند با سرمایهگذاریهای مشترک و تجارت هماهنگ در بازار نفت، نقش به سزایی در ایجاد امنیت انرژی جهان بازی کنند.
اهمیت این همکاری آنچنان زیاد است که حتی در حاشیه هشتمین سمینار بینالمللی اوپک در وین، وزیر نفت ایران با وزیر انرژی عربستان دیدار کرد و هر دو طرف بر لزوم توسعه همکاریها برای ثبات در بازار نفت تأکید کردند.
«جواد اوجی» وزیر نفت و «عبدالعزیز بن سلمان» وزیر انرژی عربستان درباره شرایط کنونی بازارهای جهانی نفت خام، آینده بازار نفت، تصمیمهای کنونی و مورد نیاز برای آینده و چشمانداز قیمتهای نفت خام بحث و تبادل نظر کردند.
دو طرف همچنین درباره موضوعهای دوجانبه بین ایران و عربستان از جمله سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز و بررسی امکان سرمایهگذاری مشترک نیز گفتوگو کردند.
مسائلی مانند تجارت مواد هیدروکربنی و توسعه میدانهای مشترک نیز از دیگر محورهای مذاکره دو طرف در حاشیه هشتمین سمینار بینالمللی اوپک بود.
ایران و عربستان دو کشور تأثیرگذار در تصمیمهای اوپک و ائتلاف اوپک و غیراوپک (اوپک پلاس) هستند از این رو وزیر نفت ایران و وزیر انرژی عربستان در این ملاقات درباره تصمیمهای مرتبط با اوپک و اوپک پلاس و مسائل مربوط به آینده سرمایهگذاریها در بخش انرژی تبادل نظر کردند.
پیش از این نیز، همزمان با توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک بهعنوان دو قدرت خاورمیانه در حوزه اقتصادی، انرژی و سیاسی غرب آسیا بهویژه منطقه خلیج فارس مهم ارزیابی شده بود..
اگرچه با این توافق، روابط سیاسی دو کشور از سر گرفته شده، اما این توافق از نظر اقتصادی آثار قابلتوجهی دارد و گشایشهایی را در حوزه ارزی به همراه خواهد داشت.
از سوی دیگر، این توافق دورنمای روابط سیاسی بین دو کشور و کشورهای منطقه را امیدبخش کرده است و بیشک مبنای همکاریهای گسترده بینالمللی و دیپلماتیک خواهد بود؛ زیرا بهبود و تقویت همکاریهای چندجانبه زمینهساز تحولات و گشایشهای راهبردی در بخشهایی همچون اقتصادی و انرژی خواهد بود.
این در حالی است که تا پیش از این روابط اقتصادی دو کشور در حوزه انرژی به تصمیمهای اوپک محدود میشد و از آنجا که در اوپک منافع اقتصادی بر موضعگیریهای سیاسی ارجح است، این همکاریها بدیهی بود.
حالا ایران و عربستان یک گام رو به جلو برای توسعه روابط در زمینه انرژی برداشتهاند؛ زیرا نزدیکشدن به عربستان بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در بین کشورهای عربی، میتواند این تصور را ایجاد کند که ایران چنین توافقی را با دیگر کشورهای همسو با این کشور مانند کویت و امارات خواهد داشت.
از سوی دیگر، اگرچه عربستان در زمینه تولید نفت، جزو چند کشور برتر جهان به شمار میرود؛ اما در کنار کشورهای دیگر خلیج فارس مانند امارات در تأمین گاز با محدودیتهایی روبهروست و ایران میتواند از این موقعیت برای توسعه بازارهای صادراتی گاز خود و تبدیلشدن به قطب منطقه استفاده کند.
مزیت دیگر همکاری دو کشور ایران و عربستان میتواند بحث تسریع در همکاری تهران با دیگر کشورها باشد. برای نمونه در بحث صادرات گاز به پاکستان یکی از موانع اصلی در این پروژه دخالتهای عربستان بود که با توافق بین دو کشور این همکاریها تداوم بخشیده میشود. در بسیاری از موارد عربستان تنها برای اینکه جلو نفوذ ایران در کشورهای منطقه را بگیرد برخی اختلالزاییها را انجام و رفتارها و پیشنهادهای مالی و سرمایهگذاری را به دیگر کشورهای منطقه میداد، برای نمونه پیشنهاد صادرات برق به عراق و تأمین مالی احداث ۷۰۰ کیلومتر از خط لوله تاپی از این پیشنهادها بود.
مزیت بعدی توافق دو کشور ایجاد چشمانداز مطلوب برای حل مسالمتآمیز و همکاریگرایانه چالشهای انرژی در منطقه خاورمیانه از جمله قرارداد کرسنت با کشور امارات متحده عربی است؛ زیرا در صورت کاهش تنش سیاسی بین ایران و عربستان میتوان به دنبال ایجاد شبکههای منطقهای همگرا در خاورمیانه بود.
همچنین با نزدیکی مواضع دو کشور میتوان شاهد همکاری بیشتر آنها در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) نیز بود. کشورهای عضو این سازمان در طول زمان به این نتیجه رسیدهاند اگر بخواهند منافع خود را حفظ کنند برای رسیدن به اجماع باید از برخی منافع ۱۰۰ درصدی خود بگذرند.
شایان ذکر است که تفاهمنامه ۱۲ مارس (۲۲ اسفند سال ۱۴۰۱) جمهوری اسلامی ایران و عربستان در پکن مهمترین واقعه ژئوپلیتیک خاورمیانه در سالهای اخیر و تأثیرگذارترین حادثه برای بازار جهانی نفت و اوپک در سال ۲۰۲۳ است.
تا آنجا که به سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و بازار جهانی نفت و گاز مربوط میشود، قدرت در بازارهای جهانی از سر چاه بیرون میآید، از این رو بدون بشکههای آماده به صدور و تنها بر پایه ظرفیت و دسترسیهای بالقوه، امکان تأثیرگذاری مؤثر در بازار میسر نیست، با این حال، بازار جهانی نفت، واکنش آنی به این توافق نشان داد.
توافق ایران و عربستان به نفع صادرکنندگان و واردکنندگان نفت خام است و ثبات در این منطقه میتواند ثبات در بازار جهانی نفت را به ارمغان بیاورد.
این توافق امنیت سرمایهگذاری در حوزه انرژی در منطقه را افزایش میدهد. به عبارت دیگر، ثبات در منطقه خاورمیانه میتواند ثبات در بازار جهانی نفت را ایجاد کند.
از سوی دیگر، توافق ایران و عربستان بهعنوان دو عضو تأثیرگذار اوپک نیز به طور طبیعی میتواند در روند تصمیمگیری و ایجاد ثبات در این سازمان تأثیرگذار باشد./ایرنا