به گزارش راهبرد معاصر: برخی مدعی نشاط اجتماعی در پس حضور بانوان در ورزشگاه هستند اما باید تاکید کرد این حضور تنها دغدغه درصد معدودی از بانوان است و برای اکثریت جامعه این امر به سخره گرفتن ضروریات و دغدغههای زندگی آنها محسوب میشود.
پیشفرض: خریدش را در دستی گرفته و گوشه مانتوی رنگ و رو رفتهاش را در دستی دیگر میفشارد و پشت ویترین مغازه سوپر مارکت به داخل چشم دوخته است؛ میگویم: خانم میگویند مطالبه به حق امروزتان حضور در ورزشگاه و دیدن بازی فوتبال است! میگوید: این حرفها چیست؟ من الان ماندهام با حقوق دو میلیون و 500 هزارتومانی همسرم و خرج خانه و کرایه خانه و سه فرزندی که تا یک ماه دیگر باید مخارج مدرسه رفتنشان را هم به مخارجم بیفزایم چه گلی بر سرم بگیرم، ورزشگاه را کجای دلم بگذارم؟ این دغدغه همانهایی است که شب بدون نگرانی از فردایشان سر با بالین میگذارند نه زنانی مانند من که یا باید با درآمدهای ناچیزشان بسازند یا خود تن به کار دهند و شب خسته و کوفته به خانه برگردند.
فریبا هم دختر جوانی است که روزنامه به دست کنار خیابان مشغول مکالمه با تلفن همراهش است. از او هم سوال مشابهی میپرسم و پاسخش این است: راستش اگر من هم بعد از گرفتن مدرک فوقلیسانس کار درست و حسابی داشتم و الان در به در در آگهیهای روزنامه به دنبال شغل نبودم و با وجود مادر بیمارم نگران مخارج زندگی و درآمد پایین پدرم نبودم؛ حتماً تماشای بازی در ورزشگاه را جزو خواستههایم قرار میدادم اما امروز با مخارجی که سر به فلک میکشد و درآمدهایی که کفاف این مخارج را نمیدهد این خواسته در هیچ کجای ذهنم حتی جولان هم نمیدهد و تنها میتوانم از پیدا کردن شغل مناسبی متناسب با مدرکم که امنیت هم داشته باشد خوشحال شوم.
رفع دغدغههای اقتصادی با حضور در ورزشگاهها!
کم نیستند فریباها و عفتهایی که با مشکلات اقتصادی و شرایط سخت امروز و گرانیهای هر روزه ارزاق عمومی و مخارج زندگی دست به گریبانند و دغدغه اصلیشان نرخ کرایهخانه و حتی تاکسی و بعضاً اتوبوس است؛ زنانی که بخش عمدهای از جامعه ایرانی را تشکیل میدهند. حال اینکه برخی مسئولین ما دغدغه اصلی جامعه زنان را معطوف به حضور در ورزشگاه میدانند! سؤال قابلتأمل اینکه چند درصد زنان در جامعه امروز ایرانی از عدم حضور در ورزشگاه نگرانند و فکر میکنند این امر به نشاط اجتماعی آنها لطمه وارد میکند؟ آیا نشاط اجتماعی بانوان در پس بیکاریها، گرانیها، دغدغههای اقتصادی و نگرانیهای شدید از آیندهای که ضمانتی برای آن ندارند، با حضور در ورزشگاهها تأمین خواهد شد؟
درست است در جامعه ایرانی و اسلامی که زنان همپای مردان در جامعه حضور دارند و حتی در برخی مقاطع از مردان هم جلو زدهاند نباید تبعیض وجود داشته باشد اما آیا حضور در ورزشگاههایی که خالی از هیجانات غیرقابل کنترل نیست و بعضاً شرایط نادرستی دارد که سالها در رگ و پی آن نفوذ کرده، میتواند سبب عبور از مشکلات کشور شود؟ آیا این امر اولویت اصلی جامعه زنان است که تیتر بسیاری از جراید و روزنامهها را از آن خود کرده یا در پس این تیترها واقعیت دیگری نهفته که اذهان عمومی را از دغدغههای عمومی جامعه منحرف کند.
از بیکاری تا دغدغههای ورزشگاهی/ ارجحیت حاشیه بر اصل ماجرا
بیکاری، تورم، رکود، گرانیهای هر روزه، نداشتن امنیت شغلی، نوسانات ارز و سکه و خودرو زمین و مسکن و کرایهخانه و غیره و غیره و غیره و صدها و هزاران دغدغه دیگر در جامعه وجود دارد دغدغههایی که هر کدام طوماری است برای خود اما برخی جریانات، حاشیهها را به اصل ماجرا ارجحیت بخشیده و در حال پر و بال دادن به آن هستند در حالی که اگر یک نظرسنجی عمومی از زنان جامعه انجام شود واقعیتهای بسیاری روشن خواهد شد. به روایت آمارها نرخ بیکاری زنان ایرانی در تابستان 97 رقمی معادل 19.8 بوده در حالی که در همین فصل نرخ بیکاری مردان 10.3 بوده است.
باید این واقعیت را گوشزد کرد که در میانه مشکلات اقتصادی و دغدغههای مردم دغدغه دانستن حضور بانوان در ورزشگاهها اولویت نیست چنانچه مینو اصلانی رئیس بسیج جامعه زنان هم پیش از این گفته است: «حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای ورزش مردان دغدغه عموم مردم ایران نیست.» وی تاکید کرده است: «حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای ورزش مردان یک مسئله دست چندم در حوزه زنان و خانواده محسوب میشود و در حالی برخی افراد این مسئله را به تأمین نشاط در جامعه گره زدهاند که برای فراهم آوری شرایط ورزش زنان در یک محیط امن هیچگونه تلاشی نمیکنند و زنان ما در عمده نقاط کشور حتی امکان ورزش ندارند».
اظهارنظر اصلانی برای نبود محیط امن ورزش برای همه بانوان در کشور واقعیتی انکارناپذیر است واقعیتی که حالا با دغدغه انگاشتن حضور بانوان در ورزشگاهها رنگ باخته و مقاصد سیاسی، باندی و جناحی بسیاری از طرح آن را آن هم در چنین برهه و زمانی که بسیاری خود را برای حضور در انتخابات مهیا میکنند، پررنگ میکند.
پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس دهم هم در گفتگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه برخی معتقدند موضوع حضور زنان در ورزشگاهها در اولویت نیست، گفته است: «من هم پیش از این همین حرف را میزدم و میگفتم وقتی شما بهعنوان یک دختر جوان شغل ندارید طبیعتاً این موضوع اهمیت بیشتری دارد تا موضوع حضور در ورزشگاه و اینکه مگر این مسئله مطالبه چند درصد از زنان است اما بعدها که جلو رفتم دیدم این مسائل با هم منافات ندارد.» هر چند سلحشوری حضور در ورزشگاهها را در کنار سایر دغدغههای جامعه امروز برای بانوان بدون منافات میداند اما واقعیت این است که دغدغهها و مشکلات اقتصادی امروز برای اکثر خانوادهها فراتر از حدی است که حتی بخواهند به موارد حاشیهای مانند حضور در ورزشگاهها فکر هم بکنند.
پشت پرده ضرب العجل فیفا
از اینها که بگذریم؛ این روزها خبرها حکایت از آن دارد که فدراسیون جهانی فوتبال تا نهم شهریورماه به فدراسیون ایران زمان داده است تا تکلیف حضور زنان در ورزشگاهها مشخص شود. اینکه پشت پرده این ضرب العجل چیست و از کجا نشات میگیرد مورد بحث ما نیست آنچه نیاز به تحلیل و ارزیابی دارد اینکه ورزشگاههای ما چقدر زمینهها و شرایط و حتی زیرساختهای لازم برای حضور بانوان را دارند؟ فارغ از اینکه آیا این امر دغدغه زنان جامعه هست یا نیست باید دید این حضور چه آسیبهای فرهنگی و اجتماعی برای بانوان به همراه دارد؟
زیرساختها آماده است یا قرار است فراهم شود؟
وزیر ورزش، روز هشت مرداد، در جلسه با فراکسیون زنان مجلس گفته بود زیرساختها برای ورود زنان در تمام ورزشگاههای سراسر کشور فراهم است و هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد اما تاج رئیس فدراسیون فوتبال دو روز پیش در این خصوص گفته است: «در حال فراهم کردن زیرساختهای مناسب برای میزبانی از بانوان کشورمان در ورزشگاه آزادی هستیم که به زودی این امر محقق میشود.»
اینکه فراهم است یا قرار است محقق شود دو صحبت متفاوت است هر چند امیدواریم این امر محقق شود و وعدههای حضور زنان با وجود تمام آنچه از دغدغه مندی و اولویت نبودن آن عنوان شد، فراهم شود اما باید این نکته را نیز متذکر شد که جمعیت انبوهی که برای حضور در ورزشگاه آماده میشوند و به روایت اخبار تنها قرار است 10 درصد از ظرفیت 90 هزارنفری ورزشگاه آزادی به زنان اختصاص یابد! این نکته را یادآور میشود که حق زنان ایجاب میکند که از شرایط و امکانات مجزا مانند ورودی و خروجی و سرویس بهداشتی و حتی بوفه مجزا برخوردار باشند؛ اما آیا زیرساختهایی که تاج عنوان میکند در حال آمادهسازی آنهاست شامل این موارد میشود؟ مسلماً آنطور که عنوان میشود زیرساختهای لازم برای حضور بانوان در سراسر کشور مهیا نیست بهویژه در شهرستانها؛ چرا که عموماً فضای فرهنگی و اجتماعی در برخی شهرستانها به بانوان اجازه حضور در ورزشگاهها را نمیدهد و در حالی که هنوز فضای مناسب برای ورزش بانوان در سراسر کشور فراهم نیست چطور میتوان با قاطعیت عنوان کرد که «زیرساختها برای ورود زنان در تمام ورزشگاههای سراسر کشور فراهم است»!
مطالبه اجتماعی یا سیاستی فمینیستی
با این حال برخی کارشناسان بر این باورند هیاهوی حضور بانوان در ورزشگاهها در حال حاضر صرفاً به عنوان یک مسئله سیاسی و از دیدگاه فمنیسیتی در جامعه مطرح میشود نه مطالبه اجتماعی و به حقی که برخی جریانات از آن دم میزنند.
به گفته علیآبادی نائب رئیس اسبق فدراسیون تیراندازی در میزگردی با همین موضوع «در حال حاضر بانوان در بسیاری از رشتهها برای تماشای مسابقات در ورزشگاهها حضور دارند. هیاهوی فعلی اهداف سیاسی را دنبال میکند، حضور بانوان در ورزشگاه کمک چندان مؤثری به رشد ورزش بانوان نمیکند و صرفاً برای ورزشکاران و مربیان از دیدگاه تخصصی میتواند کمککننده باشد.»
وی تأکید کرده است: «تقاضای حضور در ورزشگاه خواسته همه زنان جامعه نیست و فقط درصد معدودی این تقاضا را دارند و جالب است که همانها به تماشای مسابقات زنان نمیروند! درصورتیکه حضور زنان در مجامع امن و آزاد ورزشی بانوان هم برای تخلیه هیجانات و هم کسب شادی و نشاط بسیار میتواند مؤثر باشد؛ اما با شرایط فرهنگی حاضر حضور در محیطهای ورزشگاه که سرشار از خشونت و فحاشی است، در شان زنان مسلمان نیست.»
این واقعیتی انکارناپذیر است که ورزشگاهها خصوصاً میادین فوتبال سرشار از خشونت و فحاشی است و قاعدتاً نمیتواند برای امنیت روانی و نشاط اجتماعی بانوان مسلمان مکان مناسبی باشد و از طرفی برعکس آنچه عنوان میشود میتواند در صورت مهیا نبودن زیرساختهای مناسب مکانی برای آسیبهای فرهنگی و اجتماعی باشد. هر چند برخی مدعی نشاط اجتماعی در پس حضور بانوان در ورزشگاه هستند اما باید تاکید کرد این حضور تنها دغدغه درصد معدودی از بانوان است و برای اکثریت جامعه این امر به سخره گرفتن ضروریات و دغدغههای زندگی آنها محسوب میشود چرا که آنچه اکنون اولویت نام گرفته در جایگاه اولویت چندم هم به حساب نمیآید و زنان اولویتهای مهمتری به جز حضور در ورزشگاهها برای تماشای فوتبال دارند.