به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ساعت 6 صبح روز شنبه هفتم اکتبر، مصادف با سالروز جنگ یوم کیپور در سال 1973 میلادی، رژیم صهیونیستی از سوی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) مورد حمله غافلگیرکننده قرار گرفت. در کمتر از چند ساعت نیروهای فلسطینی توانستند کنترل چند شهرک و روستای صهیونیست نشین را در مجاورت نوار غزه در دست بگیرند و ده ها نظامی را به هلاکت برسانند. همچنین آنها از فرصت غافلگیری برای گروگان گرفتن چند غیرنظامی استفاده کردند.
این اتفاق به اندازهای شوک آور بود که رسانه های عبری زبان از آن با نام «پرلهاربر» رژیم صهیونیستی یاد کردند. آخرین زمانی که صهیونیست ها با چنین غافلگیری ای مواجه شدند مربوط به سال 1973 میلادی بود که ارتش های سوریه و مصر از دو جهت به سرزمین های اشغالی حمله کردند. از آن زمان تاکنون رژیم صهیونیستی درگیری ای با این ابعاد نداشت، اما نکته مهم در حمله روز شنبه، ماهیت بازیگری است که توانست چنین شوکی به صهیونیستها وارد کند.
جنبش حماس از سال 2007 میلادی کنترل نوار غزه را در دست دارد، دارای تعداد قابل توجهی شبه نظامی است که در قالب گردان های عزالدین قسام سازماندهی شده اند. این جنبش به دلیل محاصره غزه از سوی صهیونیست ها امکان معامله و خرید تسلیحات ندارد، قدرت بسیج نیروهایش محدود است و در 16 سال گذشته که در نوار غزه حاکمیت دارد، بارها حملات رژیم صهیونیستی را دفع کرده است.
بنابراین اینکه گروهی سیاسی-نظامی توانسته هیمنه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را با چنین ابعادی بشکند، پیروزی بزرگی برای گروه های مقاومت فلسطین به شمار می رود و این جنگ هر نتیجه ای داشته باشد، تأثیری در کلیت موضوع نخواهد داشت.
واقعیت این است، از حدود سه هفته قبل از حمله حماس، مرز غزه دچار تنش و ناآرامی شده بود و رسانه های صهیونیستی علاوه بر پوشش این اخبار تأکید کردند، حماس بنا دارد «راهپیماییهای بازگشت» را که جمعه ها بعد از نماز برگزار می شد، از سر بگیرد
نبرد کنونی که فلسطینیان از آن با نام «طوفان الاقصی» یاد می کنند و صهیونیست ها برای عملیات متجاوزانه خود نام «شمشیرهای آهنین» انتخاب کرده اند، جنگی کاملاً نامتقارن است. رژیم صهیونیستی به انواع تسلیحات متعارف و نامتعارف مجهز است، ساختارهای چند لایه امنیتی-اطلاعاتی دارد و نرم افزارهای جاسوسی و شنود مختلفی در ساختار نظامی آن به کار رفته است. با وجود این، حماس با همراهی جهاد اسلامی موفق شد در عملیاتی زمینی نیروهایش را وارد خاک سرزمین های اشغالی کند و خسارت های قابل توجهی بر ساختار نظامی این رژیم وارد آورد.
حال پرسش این است، چرا ارتش رژیم صهیونیستی غافلگیر شد؟ بررسی اغلب تحلیلهای رسانه ای صهیونیستی نشان می دهد آنها در حال حاضر تمایلی ندارند به این موضوع بپردازند و تمام تمرکز رسانه های عبریزبان بر پوشش لحظه به لحظه اخبار نبرد، انتشار اسامی نظامیان کشته شده و موضوعات مربوط به مدیریت بازار و اقتصاد جنگ است. با وجود این، وب سایت معاریو در گزارشی تحلیلی به قلم مایر شتریت، یکی از وزیران سابق رژیم صهیونیستی نیم نگاهی به این موضوع داشت و مطالعه این مطلب نشان داد حتی وی که زمانی وزیر، عضو کنست (مجلس رژیم صهیونیستی ) و حتی مقامی نظامی بود، از این غافلگیری شوکه است و پاسخی برایش ندارد.
واقعیت این است، از حدود سه هفته قبل از حمله حماس، مرز غزه دچار تنش و ناآرامی شده بود و رسانه های صهیونیستی علاوه بر پوشش این اخبار تأکید کردند، حماس بنا دارد «راهپیمایی های بازگشت» را که جمعه ها بعد از نماز برگزار می شد، از سر بگیرد. در همین راستا کارشناسی صهیونیست هشدار داده بود، چنین تنش هایی بدون وقوع درگیری آرام نخواهد گرفت.
چهار روز قبل از آغاز جنگ، جهاد اسلامی رزمایش نظامی برگزار کرد که شامل پرتاب راکت، نفوذ به خاک رژیم صهیونیستی و حتی گروگان گیری میشد، اما به نظر می آید مقام های ارشد نظامی رژیم صهیونیستی توجهی به این سیگنال ها نداشتند. دلیل این موضوع را میتوان در چند گزاره خلاصه کرد:
الف) اعتماد کاذب صهیونیست ها به قدرت بازدارندگی خود: مقام های صهیونیست پس از درگیری سال 2021 میلادی با حماس و نبرد سال 2022 میلادی با جهاد اسلامی گمان بردند گروه های فلسطینی توان ترمیم آسیب های گذشته را به سادگی نخواهند داشت و دست کم برای چند سال از سمت غزه خطر بزرگی رژیم صهیونیستی را تهدید نمی کند.
همچنین در کنار بازدارندگی نظامی، رژیم صهیونیستی در سه سال گذشته سیاست افزایش وابستگی اقتصادی ساکنان غزه به خود را در پیش گرفت. از همین رو تعداد مجوزهای کار فلسطینیان از حدود 3 هزار مورد در سال 2021 میلادی به 20 هزار مجوز در سال جاری رسید. این سیاست در کابینه های بنیامین نتانیاهو و بنت-لاپید که رویکردی چپگرایانه داشت، دنبال می شد. افزون بر این، دو هفته قبل پس از بازدید سفیر قطر از غزه، مقام های صهیونیست اعلام کردند در نتیجه مذاکره با طرف قطری بنا شده است محدودیت های صادرات کالاها به غزه کاهش یابد.
ب) درگیر شدن در کرانه باختری: رژیم صهیونیستی در بیش از یک سال گذشته با مشکل فزایندهای در کرانه باختری مواجه شده است. ابراز وجود گروههایی مانند «لانه شیرها» در کرانه باختری که خود را وابسته به جهاد اسلامی و آزادی فلسطین میدانند، موجب شد بخشی از تمرکز ساختار نظامی رژیم صهیونیستی بر این منطقه باشد. از این رو در یک سال گذشته همواره گزارشهایی از حضور سربازان صهیونیست در جنین، نابلس و دیگر مناطق برای یافتن فلسطینیان وابسته به این گروهها در رسانههای عبریزبان منتشر میشد.
در همین راستا ماه جولای ارتش عملیات «خانه و باغ» را با همکاری شینبت، پلیس مرزبانی و واحد داخلی ضد ترور در جنین آغاز کرد. در واقع در یک سال گذشته رسانهها و مقام های ارتش تهدید اصلی را کرانه باختری میدانستند؛ ضمن اینکه عاملان چندین حمله انفرادی در شهرهای صهیونیست نشین در این مدت ساکن کرانه باختری بودند.
ج) ورود نظامیان به موضعگیری های سیاسی متأثر از لایحه اصلاحات قضایی: راستگراترین کابینه رژیم صهیونیستی به ریاست نتانیاهو در ژانویه قدرت را در دست گرفت. یکی از نخستین اقدامات کابینه، ارائه لایحه اصلاحات قضایی با هدف افزایش اختیارات قوه مجریه و کاستن از قدرت قوه قضائیه بود. این موضوع با مخالفت گسترده سکولارها و احزاب جناح چپ مواجه شد.
از همین رو صهیونیست ها 39 هفته متوالی در میادین اصلی شهرهای بزرگ به ویژه میدان کاپلان تلآویو گردهم میآمدند. این تجمعات گاهی با حضور 200 هزار نفر تشکیل میشد. علت تأکید بر حضور صهیونیست ها در تجمعات این بود که اعراب ساکن سرزمین های اشغالی هرگز با اعتراضات همراهی نکردند که دلایل خاص خود را دارد.
در این مدت، کابینه نتانیاهو نشان داد قصد ندارد از موضع خود عقبنشینی کند. از همین رو در کنار ابراز مخالفتهای شدید بخشهای مختلف جامعه ازجمله فعالان حوزه صنایع پیشرفته و هایتک، معلمان، حقوقدانها، دانشآموزان و دانشجویان، پزشکان و...، نظامیان نیز به این موضوع واکنش نشان دادند؛ تا جایی که بیش از یک هزار نیروی ذخیره در نامهای اعلام کردند در صورت پیشبرد بندهای این لایحه دیگر در فراخوانهای ارتش شرکت نمیکنند.
بخشی از نظامیان را خلبانان ذخیره تشکیل میدادند. تعدادی از فرماندهان بازنشسته نیز به گروه پیوستند. در عین حال شهروندان در نظرسنجیها اعلام میکردند، اگر لایحه تصویب شود دیگر فرزندان خود را تشویق نمیکنند در ارتش خدمت کنند.
وضعیت به حدی بغرنج شد که گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در تریبون رسمی اعلام کرد، اگر نتانیاهو تصویب لایحه را متوقف نکند، استعفا خواهد داد، زیرا این روند ضربه بزرگی به توانمندی ارتش رژیم صهیونیستی وارد میکند. در شرایطی که ظاهراً مرز شمالی و غزه آرام بود، نظامیان درگیر معضلات سیاسی شده بودند و همین موضوع بر هوشیاری ارتش اثر منفی گذاشت.
تجمعات صهیونیست ها گاهی با حضور 200 هزار نفر تشکیل می شد. علت تأکید بر حضور صهیونیست ها در تجمعات این بود که اعراب ساکن سرزمین های اشغالی هرگز با اعتراضات همراهی نکردند که دلایل خاص خود را دارد
د) تمرکز بر مرزهای شمالی و تحرکات حزب الله: با وجود اینکه در چند سال گذشته حزبالله وارد درگیری نظامی با رژیم صهیونیستی نشده بود، اما مقام های نظامی-امنیتی این رژیم به ویژه پس از جنگ ماه می 2021 میلادی موسوم به «سیف القدس» (شمشیر قدس)، بیشتر بر امنیت مرزهای شمالی متمرکز بودند. اظهارات تند رهبران رژیم صهیونیستی ازجمله دیوید بارنیا، رئیس موساد علیه حزبالله و رجزخوانی درباره پاسخ بسیار سهمگین به حزبالله در صورت آغاز نبرد، مؤید این مطلب است.
در چنین فضایی، حماس توانست ضربه بسیار غافلگیرانه ای بر پیکره نظامی-امنیتی رژیم صهیونیستی وارد کند که طبق نظر کارشناسان صهیونیست، هرگز نمی توان این تحقیر را از تاریخ رژیم صهیونیستی پاک کرد. موضوع بعدی در میانه جنگ، فعال شدن سایر تهدیدات درونی و بیرونی علیه رژیم صهیونیستی است که در چند مورد خلاصه میشود:
الف) وقوع شورش های شهری: نبرد ماه می 2021 میلادی رژیم صهیونیستی با حماس نشان داد، این رژیم کانون بحران بسیار خطرناک در دل خود دارد؛ یعنی حمایت اعراب ساکن اراضی اشغالی از حماس.
در آن سال برای نخستین بار پلیس با شورش خیابانی اعراب علیه صهیونیست ها مواجه شد که به خونخواهی از کشته شدگان حماس اتفاق افتاده بود. در آن درگیری ها که نیروی پلیس انتظار نداشت، اخباری درباره احتمال ورود ارتش مطرح شد. بر اثر نزاع خیابانی میان اعراب و صهیونیست ها، آسیب های زیادی به اموال عمومی و خصوصی شهرهایی مانند لود وارد شد و چندین شهروند عرب نیز کشته شدند.
از آن زمان، همواره یکی از دغدغه های اصلی فرماندهان پلیس که در گزارشاتشان به کنست منعکس میشود، وقوع دوباره این شورشهاست. لذا در روز نخست عملیات «طوفان الاقصی» یکی از مهم ترین نگرانیهای مقام های صهیونیست حفظ امنیت و آرامش در شهرهای مختلط (صهیونیستی-عربی) بود. از همین رو منصور عباس، رئیس حزب عربی رعم خطاب به شهروندان عرب از آنها خواست خویشتندار باشند.
این تهدید در حالی همچنان امکان بالفعل شدن دارد که فرماندهان پلیس در هفته های اخیر بارها اعلام کرده بودند به دلیل برگزاری تظاهرات متعدد علیه لایحه اصلاحات، نیروهایشان فرسوده و خسته شده اند. بنابراین اکنون مشکل در داخل سرزمین های اشغالی مضاعف است.
ب) قیام جوانان فلسطینی در کرانه باختری: همزمان که قسمت اعظم نیروی ارتش رژیم صهیونیستی در مرز غزه به کار گرفته شد، خطراتی از سمت کرانه باختری ماهیت این رژیم را تهدید میکند. مؤید این گزاره، درگیری روز یکشنبه ارتش با فلسطینیان این منطقه است که موجب شهادت 6 فلسطینی و زخمی شدن 90 نفر شد.
ج) درگیری در مرز شمالی: روز یکشنبه وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دستور داد منطقه جلیل عالیا از سکنه خالی شود. این منطقه در جوار مرز شمالی قرار دارد. هدف از این کار آماده شدن ارتش برای مواجه احتمالی با حزب الله است. وجود کانون تهدید به بزرگی حزب الله، خطری جدی برای بقای رژیم صهیونیستی به شمار میرود و این کانون ممکن است در شرایط خاصی فعال شود.
د) تحولات سوریه: در حال حاضر بعید است تهدید جدی ای از سمت سوریه و منطقه جولان متوجه رژیم صهیونیستی باشد. تهدید اصلی برای رژیم صهیونیستی در حوزه سوریه، غفلت از تحولات داخلی این کشور است. در چند سال گذشته جنگنده های این رژیم کاروانها و پایگاههای نظامی مختلفی را در سوریه هدف قرار داده اند که بنا به ادعای مقام های صهیونیست، این اهداف وابسته به مقاومت بوده است. در وضعیت کنونی که رژیم صهیونیستی درگیر مرز غزه است، این احتمال وجود دارد گروه های مقاومت در سوریه فرصت بیشتری برای انتقال تدارکات و ساخت استحکامات داشته باشند و این سناریو از دید مقام های صهیونیست تهدید به شمار میرود.
با توجه به نکاتی که عنوان شد، در صورتی که جنگ ادامه دار شود یا دامنه آن به حدی گسترده شود که زیرساخت های غیرنظامی غزه را با خطر نابود کامل مواجه کند و تعداد کشته شدگان را افزایش دهد، محتمل است هر یک از کانون های تهدید فعال شوند.