جنگ غزه، میدان انتخاب میان حق و باطل-راهبرد معاصر
عراقچی: نتیجه نسخه دوم فشار حداکثری، نسخه دوم شکست حداکثری است افزایش شمار شهدای لبنان به ۳۲۸۷ شهید درخواست ۱۷ سال زندان برای افشاگر پنتاگون درخواست عربستان از کشور‌های جهان برای پیوستن به ائتلاف بین‌المللی اجرای راهکار دودولتی انفجار یک پهپاد در منطقه حساس نظامی در جنوب «حیفا» عراقچی: ایران از هیچ کوششی برای افزایش مراودات با همسایگان دریغ نمی‌کند بیانیه مشترک ایران، روسیه و ترکیه درباره مسائل منطقه + جزئیات نتایج اجلاس فوق العاده سران کشور‌های اسلامی ـ عربی از زبان معاون وزیر خارجه بن فرحان: شورای امنیت قادر به تعامل با نزاع منطقه نیست عارف با بن سلمان دیدار کرد + عکس جزئیات گفت‌وگوی نتانیاهو و ترامپ درباره ایران رایزنی الاعرجی با سردار سلامی درباره توافقنامه امنیتی ایران و عراق بیانیه پایانی نشست ریاض: قدس خط قرمز امت عربی و اسلامی است سفیر ایران در روسیه: سخنگوی پوتین نیستم، اما سیاست مسکو دلارزدایی است ادعای اسکای نیوز عربی: الاعرجی در سفر به تهران حامل پیامی از جانب آمریکا درباره پاسخ ایران به حمله اسرائیل است
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

جنگ غزه، میدان انتخاب میان حق و باطل

شواهد و مستندات میدانی نشان می‌دهد، پس از وقوع عملیات «طوفان الاقصی» روند رسیدن به نقطه مقدس و نهایی تسریع شده است. قطعاً در منازعه حق و باطل جایی برای ایستادن در نقطه سوم یا میانه وجود ندارد.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۴ - ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - 2023 November 07
کد خبر: ۲۱۱۷۷۹

جنگ غزه، میدان انتخاب میان حق و باطل

 

به گزارش  «راهبرد معاصر»؛ امام خامنه‌ای (حفظه الله) رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانش آموزان و دانشجویان در آستانه فرا رسیدن یوم الله 13 آبان جمله کلیدی و بسیار مهمی درباره ماهیت جنگ غزه فرمودند و گفتند: میدان، میدان غزه و رژیم صهیونیستی نیست، میدان حق و باطل است.

 

درباره این جمله کوتاه اما پر معنا، نکاتی وجود دارد که نمی‌توان به سادگی از کنار آنها گذشت. واقعیت این است، از سال 1948 میلادی (زمان اشغال فلسطین و تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی)، جریان رسانه ای غربی-صهیونیستی همواره تلاش کرده است منازعات فلسطینیان و صهیونیست‌ها را در قالب چالشی دوجانبه توصیف و با تصویرسازی کاذب حقوقی، سیاسی و روانی خود تل آویو را طرف محق و فلسطینیان را طرف زیاده خواه ماجرا قلمداد کند. 

 

با فرو ریختن دوگانه کاذبی که به‌وسیله غرب درقبال مناقشه فلسطین ترسیم شده، به چارچوب و قالب جدیدی نیاز است که منازعه را در بطن آن به جهانیان بشناساند

این روند در تاریخ سیاه و شوم اشغالگری صهیونیست‌ها ادامه یافته است تا به نقطه کنونی رسیده ایم. نبرد «طوفان الاقصی» نقطه عطفی در حیات پویای مقاومت فلسطین به‌شمار می‌رود. یکی از آثار خاص این عملیات موفقیت آمیز و غرور آفرین، در هم شکستن دوگانه کاذب «صهیونیسم طلبکار-فلسطینیان بدهکار» و انهدام پازل رسانه ای غرب در توصیف منازعات تاریخی و امنیتی جاری در سرزمین جاوید فلسطین است. 

 

حضور بی همتا و بی سابقه ده‌ها میلیون انسان در سراسر دنیا در دفاع از مردم غزه و مخالفت مطلق با موجودیت، ماهیت و عملکرد رژیم صهیونیستی به وضوح نشان می دهد پیش فرض‌های ذهنی -تبلیغاتی تثبیت شده در قبال اشغالگران قدس شریف یکی پس از دیگری منهدم شده و فرو ریخته است.

 

اکنون با فرو ریختن دوگانه کاذبی که به‌وسیله غرب درقبال مناقشه فلسطین ترسیم شده، به چارچوب و قالب جدیدی نیاز است که منازعه را در بطن آن به جهانیان بشناساند. این چارچوب همان منازعه حق و باطلی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از حساس ترین برهه های حیات بشری بر آن تأکید کردند. 

 

گرچه همواره جمهوری اسلامی ایران از چارچوبی کلان در تفسیر پرونده فلسطین استفاده کرده است، اما منطق و حقانیت ایران اسلامی در استفاده از این چارچوب بیش از هر زمان دیگری مورد پذیرش و اقناع افکار عمومی دنیا قرار گرفته است. 

 

امروز گروه‌های مختلف مسلمان و غیرمسلمان در سراسر دنیا از سویی نسبت به حقانیت فلسطینیان و مطالبات آن‌ها ازجمله بازگشت به سرزمین پدری و صیانت از قدس شریف به عنوان میراث مذهبی و اعتقادی خود آگاه بودند و از سوی دیگر با مشاهده افرادی نظیر یزلل اسموتریچ، بنیامین نتانیاهو و بن گویر و میل بی انتهای آن‌ها نسبت به کشتار کودکان و زنان بی‌گناه فلسطینی، ماهیت خونخوار و متوحش صهیونیست‌ها را درک می کنند.

 

زمانی که از منازعه حق و باطل سخن می گوییم، مصادیق منازعه به طور طبیعی گسترده تر می شود؛ کاخ سفید، اتحادیه اروپا و مهره های بازی منطقه ای رژیم صهیونیستی و آمریکا و از همه مهم تر، رسانه هایی که در مسیر هموارسازی جنایت‌های رژیم کودک کش صهیونیستی در غزه از مخابره هیچ گونه خبر و تحلیل دروغینی فروگذار نمی کنند، جملگی مصادیق مطلق باطل هستند. 

 

زمانی که از منازعه حق و باطل سخن می گوییم، مصادیق منازعه به طور طبیعی گسترده تر می شود

در مقابل هر فرد، رسانه، گروه، حزب، دولت یا سازمانی که در مسیر دفاع از ساکنان غزه و مواجهه با اشغالگری و نسل کشی صهیونیست‌ها گام برمی دارد، در جبهه حق قرار می گیرد. سرنوشت و فرجام این منازعه نیز بر اساس وعده الهی مشخص است؛ پیروزی جریان حق و انحلال و انهدام جبهه باطل. 

 

شواهد و مستندات میدانی نشان می دهد، پس از وقوع عملیات «طوفان الاقصی» روند رسیدن به این نقطه مقدس و نهایی تسریع شده است. قطعاً در منازعه حق و باطل جایی برای ایستادن در نقطه سوم یا میانه وجود ندارد. دولت‌ها و بازیگرانی که با وجود کودک کشی صهیونیست‌ها در بیمارستان المعمدانی و اردوگاه جبالیا سکوت کرده‌ یا ترجیح داده اند در انتظار مشخص شدن تکلیف منازعه در آینده بمانند، قطعاً یکی از سخت ترین خطاهای تاریخی و شناختی خود را مرتکب شده اند.

 

اکنون زمان سکوت در برابر فطرت و حقیقت نیست. هزینه های سکوت در برابر جنایت‌های رژیم اشغالگر قدس کمتر از هزینه های شراکت با این رژیم در شکست نهایی مقابل جریان حق و آزادگی نخواهد بود.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده