به گزارش «راهبرد معاصر»؛ همزمان با تبادل آتش میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت در نوار غزه و جنوب لبنان، برخی دولتهای منطقه در نقش «بازیگران میانجی» قرار گرفتند و سعی می کنند با ایجاد کانالهای ارتباطی مستقیم و غیر مستقیم زمینه اعلام فوری آتشبس، انتقال کمکهای بشردوستانه به نوار غزه و تبادل زندانیان میان حماس و تلآویو را فراهم کنند. در میان کشورهایی که برای ایجاد ارتباط میان دو طرف منازعه اقدام کردند، قطر و مصر از جایگاه ویژهای برخوردارند.
دولت عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر با برگزاری نشست صلح قاهره و دعوت از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد برای بازدید از گذرگاه رفح به دنبال باز شدن مرز زمینی برای انتقال کامیون حامل کمکهای بشردوستانه به نوار غزه بوده است
دوحه به دلیل تعریف نقش میانجیگر- تسهیلگر در بحرانهای منطقهای دارای رابطه نزدیک با رهبران حماس است و می تواند در بزنگاه بحران نقش تعیین کنندهای برای کاهش منازعات ایفا کند. مصریها نیز به دلیل داشتن مرز مشترک با نوار غزه همواره روابط اطلاعاتی نزدیکی با جنبش حماس داشته اند و در جنگهای پیشین میان مقاومت اسلامی غزه و رژیم صهیونیستی به عنوان ضامن آتشبس وارد فرآیند حل منازعه و میانجیگری شده بودند.
از نخستین ساعات عملیات برقآسای «طوفان الاقصی»، قاهره و دوحه با انتشار بیانیههایی خواستار خویشتن داری دو طرف و کنترل دامنه تنشها شدند. کارشناسان معتقدند، طولانی شدن و گسترش دامنه جنگ به خارج از مرزهای نوار غزه به شکل مستقیم منافع ملی مصر را به خطر خواهد انداخت.
مهاجرت گسترده پناهندگان فلسطینی به صحرای سینا، تشدید مشکلات اقتصادی و احساسات ضد صهیونیستی در میان افکار عمومی مردم مصر و در نهایت امکان تقابل نظامی تلآویو- قاهره به بهانه مقابله با تروریسم و گروههای افراطی چالشهایی است که میتواند در آینده نزدیک وضعیت امنیتی در مرز رفح را پیچیدهتر کند.
در سه هفته اخیر دولت عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر با برگزاری نشست صلح قاهره و دعوت از آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد برای بازدید از گذرگاه رفح به دنبال باز شدن مرز زمینی برای انتقال کامیون حامل کمکهای بشردوستانه به نوار غزه بوده است. همزمان دستگاه امنیتی مصر در حال کار بر روی طرح آتشبسی است که به دنبال آن تمامی اسیران صهیونیست آزاد شوند و به دنبال آن محاصره نوار غزه برداشته شود.
شیخنشین قطر دیگر بازیگر میانجی در روند جنگ میان حماس و رژیم صهیونیستی است. پس از عملیات «طوفان الاقصی» برخی رسانههای غربی دوحه را به حمایت از تروریسم متهم کردند، اما واشنگتن و حتی برخی افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نظر متفاوتی داشتند. در نظر مقام های آمریکایی، دوحه به عنوان »شریک غیرناتو»ی واشنگتن و میزبان فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) کانال مناسبی برای برقراری ارتباط با حماس است.
قطر در روزهای ابتدایی جنگ به وسیله مذاکره با رهبران سیاسی حماس زمینه آزادی چهار اسیر صهیونیست را فراهم کرد. به گزارش الجزیره، گروه حماس قصد داشت از کانال دوحه چند اسیر دیگر را نیز رها کند که با پاسخ منفی تلآویو مواجه شد.
در روزهای اخیر دیپلماتهای قطری به شکل متمرکز بر روی موضوع تبادل زندانیان متمرکز بودند، اما به دلیل تکرار درخواست نامعقول رژیم صهیونیستی این روند با بنبست مواجه شد. به گزارش واشنگتنپست، با وجود کارشکنیهای تلآویو همچنان تلاشهای میانجیگرایانه قطر با سرعت کمتری ادامه دارد.
با وجود تلاشهای سیاسی قطر و مصر برای پایان جنگ در نوار غزه، سؤال کلیدی این است، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی دقیقاً چه زمانی قصد دارد روند کشتار غیرنظامیان را متوقف کند؟ آیا فشارهای غرب و افکار عمومی میتواند جلوی روند بمباران نوار غزه را بگیرد؟ در این میدان گروههای وابسته به محور مقاومت چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟
واقعیت میدان نبرد آن است، اگر حماس بخواهد بدون داشتن برگ برنده بر سر میز مذاکرات صلح قطر یا مصر بنشیند، شانس زیادی برای پایان دادن به نبرد و اعلام فوری آتشبس در باریکه غزه نخواهد داشت. در چنین شرایطی نیروهای وابسته به محور مقاومت در جبهه شمالی (حزب الله) و جبهه جنوبی (انصارالله) میتوانند نقش تعیین کنندهای بر روند جنگ و عقبنشینی صهیونیستها بگذارند.
برخلاف شعارهای تبلیغاتی سران رژیم صهیونیستی، تلآویو تحمل حملات گسترده مقاومت به وسیله موشکهای بالستیک نقطه زن و پهپادهای پیشرفته را ندارد. اگر رژیم صهیونیستی بخواهد از خطوط قرمز مقاومت عبور کند و به دنبال نابودی زیرساختهای حماس یا کوچ اجباری مردم از نوار غزه باشد، باید آماده گسترش دامنه میدان جنگ در سراسر غرب آسیا شود.
واقعیت میدان نبرد آن است، اگر حماس بخواهد بدون داشتن برگ برنده بر سر میز مذاکرات صلح قطر یا مصر بنشیند، شانس زیادی برای پایان دادن به نبرد و اعلام فوری آتشبس در باریکه غزه نخواهد داشت
به عبارت دیگر، هرگونه تغییر در وضعیت سیاسی- جمعیتی نوار غزه با پاسخ یکپارچه از سوی محور مقاومت و ملتهای مسلمان مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی سلاح مقاومت میتواند نقشی کلیدی در روند تلاشهای سیاسی قاهره و دوحه برای برقراری آتشبس و پایان جنایت های جنگی رژیم صهیونیستی در نوار غزه ایفا کند.
ضربه غیرقابل ترمیم حماس بر ساختار نظامی- اطلاعاتی رژیم صهیونیستی سبب آشفتگی و خشم سران این رژیم از مقاومت نوار غزه شده است. حملات وحشیانه و کشتار وسیع زنان و کودکان نشان دهنده برنامه تلآویو برای گرفتن انتقام از مردم فلسطین است.
با توجه به ساختار غیرمتمرکز حماس و پنهان بودن بیشتر تأسیسات سیاسی- نظامی این گروه فلسطینی (500 کیلومتر تونل زیر زمینی)، ارتش رژیم شانسی برای نابود کردن زیرساختها و استعدادهای نظامی حماس ندارد. در چنین شرایطی افزایش فشارهای نظامی از سوی محور مقاومت و نا امن سازی سایر مناطق اشغالی، زمینه عقبنشینی صهیونیستها و پذیرش شروط مقاومت را برای تبادل زندانیان و رفع محاصره فراهم خواهد کرد. به بیان دیگر موفقیت تلاشهای سیاسی مصر و قطر وابسته به اقدامات گروههای مقاومت در روزهای آینده است.