به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سال هاست پژوهشگران جمعیت شناسی در کشور نسبت به بحران جمعیتی هشدار داده اند؛ موضوعی که بسیار دیر مورد توجه قرار گرفت و تا زمان ابلاغ سیاست های جمعیتی از سوی مقام معظم رهبری در سال 1393 کمتر کسی به بحران کاهش جمعیت جوان کشور واقف بود. این بحران پس از بسته شدن پنجره جمعیتی و کاهش نیروی فعال در کنار افزایش جمعیت سالمندان مشکلات بسیاری ایجاد می کند.
جامعه ایرانی همچنان درگیر انگاره های فرهنگی ترس از تربیت فرزندان، معضلات اقتصادی، معیشتی و تبلیغات سوء دشمن و شعارهای ناملموسی همچون «دو فرزند کافی است»، «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و ... هستند. این قبیل تبلیغات در دهه ۶۰ پس از رشد یکباره جمعیت و ترس دشمن از افزایش جمعیت ایرانی مسلمان با توطئه هایی فرهنگی از درونی ترین لایه های اجتماع تا عمیق ترین جایگاه سیاستگذاری نفوذ و جای خود را در رسانه ملی و بیلبوردهای شهری پیدا کرد.
جامعه روز به روز پیرتر میشود و این واقعیتی است که از سرشماری سال ۹۵ به بعد با آن مواجهیم، ولی باوری به جبران مافات و اقدام فوری برای معکوس کردن سیاست های ضد جمعیتی نداشتیم
تبلیغات منفی سال های گذشته امروز خود را در کاهش نرخ باروری و افزایش رشد خانواده های تک فرزند نمایان ساخته است. می گویند به دنبال بحران جمعیت و تمایل به فرزند کمتر، خانواده ایرانی به بیماری تک فرزندی مبتلا شده و این خود یکی از عواملی است که کشور را در آینده با چالش جمعیت مواجه خواهد کرد.
برخی آمارها ۲۵ درصد از خانواده های ایرانی را تک فرزند می داند و برخی دیگر این آمار را میان ۳۳ تا ۳۴ درصد با عنوان خانواده های سه نفره مشخص می کند. کارشناسان جمعیت معتقدند، رواج تکفرزندی باعث حرکت سریع جمعیت کشور رو به پیری شده است، زیرا ادامه روند تکفرزندی در خانواده ها و تداوم آن در جامعه باعث میشود به تدریج از تعداد جمعیت کشور کاسته شود.
جامعه ای که هر روز پیرتر می شود
طبق آمار رسمی، بیش از ۳۳ تا ۳۴ درصد خانواده های ایرانی تک فرزند و بدون فرزند هستند. در سال 1395 حدود 14.4 درصد خانواده های ایرانی بدون فرزند و 18.9 درصد نیز فقط یک فرزند داشتند.
جامعه روز به روز پیرتر میشود و این واقعیتی است که از سرشماری سال ۹۵ به بعد با آن مواجهیم، ولی باوری به جبران مافات و اقدام فوری برای معکوس کردن سیاست های ضد جمعیتی نداشتیم. بررسی سرشماری سال ۹۵ نشان داد در فاصله سالهای ۹۰ تا ۹۵، جمعیت و خانوار به ترتیب با رشد سالانه ۲۴/۱درصد و ۳/۳ درصد همراه بود، اما نرخ رشد سالانه جمعیت نشان از تداوم شیب منفی آغاز شده از سال 1385 داشت.
آمارها نشان می دهد، سهم جمعیت سالمند با سن بیش از۶۵ سال از ۷/۵ درصد در سال 1390 به ۱/۶ درصد در سال 1395 افزایش یافت. طبق آمار سرشماری سال ۹۵، سهم میانسالان از کل جمعیت کشور به ۸/۴۴ درصد رسید و با در نظر گرفتن سهم سالمندان، یعنی حدود ۵۱ درصد از کل جمعیت ایران را میانسالان و سالمندان تشکیل میدهند و بدتر اینکه این جمعیت تا ۱۴۳۰ به شدت افزایش می یابد.
جمعیت شناسان سرعت دو و سه برابر شدن جمعیت سالمندی در کشور را نگران کننده می دانند و پیش بینی می کنند در سال ۱۴۳۰، سه برابر جمعیت فعلی سالمند وجود داشته باشد؛ موضوعی که یک سر ماجرای آن به تک فرزندی و خانواده های سه نفره برمی گردد.
پدیده خانوادههای تکفرزند نه در ایران بلکه در جهان رو به رشد است. میانگین تمام خانوارهای دارای فرزند زیر 15 سال دنیا نسبت تنها یک فرزند در دهه گذشته افزایش یافته است و از 29.1 درصد در سال 2011 میلادی به 30.1 درصد در سال 2021 میلادی رسید. سهم مادران دارای ک فرزند در پایان دوره باروری دو برابر شده و از 11 به 22 درصد رسیده است.
در برخی کشورها مانند چین و کرهجنوبی بیش از 40 درصد از کل خانوادهها دارای یک فرزند هستند و در آمریکا، کانادا و استرالیا نیز بیش از 30 درصد خانوادهها یک فرزند دارند. اما تک فرزندی چه پیامدهایی دارد و چرا جمعیت شناسان نسبت رشد آن هشدار می دهند؟
در برخی کشورها مانند چین و کرهجنوبی بیش از 40 درصد از کل خانوادهها دارای یک فرزند هستند و در آمریکا، کانادا و استرالیا نیز بیش از 30 درصد خانوادهها یک فرزند دارند
در پاسخ عنوان می شود، بایستی پیامدهای تک فرزندی در خانواده و اجتماع بررسی شود تا به عمق فاجعه، یعنی کاهش جمعیت فعال و افزایش سالمندان پی ببریم. فارغ از معضلاتی که آمارها گویای آن هستند، واقعیت های اجتماعی و فرهنگی بسیاری در مقابل تک فرزندی جامعه را درگیر خواهد کرد؛ چنانچه توجه بیش از حد پدر و مادر، بلوغ زودرس، افزایش ابتلا به افسردگی، نداشتن تجربه در دوران کودکی و نوجوانی، ضعیف شدن روابط اجتماعی، نبود رابطه خویشاوندی و... تنها بخشی از آسیبهایی است که تکفرزندها با آن مواجه هستند.
این در حالی است که کاهش زاد و ولد و ظهور خانوادههای سه نفره علاوه بر اینکه تهدید جمعیتی به شمار میرود، با آسیبهای دیگری نیز همراه است؛ کودکانی که از داشتن برادر و خواهر محروم میمانند و در آینده واژه عمو، دایی، خاله و عمه نیز کمرنگتر خواهد شد.
به گفته کارشناسان، تکفرزندها کمتر با مشکلات مواجه میشوند و در معرض تجربه شکست، ناکامی، راندهشدن و... قرار نمیگیرند یا شرایطی را که لازمه بلوغ روحی و روانی است، تجربه نمیکنند. در بسیاری اوقات به دلیل اینکه دنیای واقعی کاملاً مطابق میل و خواسته این کودکان و پاسخگوی توقعات آنها نیست، دچار سرخوردگی و ناسازگاری میشوند.
روانشناسان میگویند، در خانوادههای تکفرزند برخورداری از فضای زندگی خانوادگی ممکن نیست. گرایش به انزوا، افسردگی، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازیهای رایانهای و انفرادی، ترس یا تنفر از حضور در گروههای اجتماعی ازجمله خصوصیات تکفرزندی است.
نداشتن همبازی در تماممدت یکی از آسیبهای جدی مطرح و ممکن است پدر یا مادر با وی بازی کنند، اما کارشناسان تربیتی اساسیترین رکن بازی را همبازی میدانند و والدین با داشتن یک فرزند، مهمترین رکن بازی یعنی خواهر و برادر را از فرزند خود سلب میکنند.
اعمال سیاستها برای افزایش جمعیت در حالی در کشور به آرامی اجرایی میشود که جمعیت کشور رو به سالمندی گذاشته است و تمایل برای تشکیل خانواده نیز آهنگ کندی دارد، بر این اساس روند کندی نرخ رشد جمعیت به تک فرزندی رسیده است.
نرخ باروری همواره در حال کاهش است، اگر با این نرخ جامعه به سمت تکفرزندی برود، در سال 1415رشد جمعیت متوقف میشود. در حالی که برخی میگویند نخست باید به زیرساختهایی مانند اشتغال، ازدواج، اقتصاد و ... پرداخت و سپس به فکر افزایش جمعیت فرزندآوری بود، پژوهشگران جمعیت شناسی باور دیگری دارند و عنوان می کنند تا بسته شدن پنجره جمعیتی زمان کمی برای افزایش جمعیت وجود دارد؛ پنجره ای که تا سال ۱۴۲۰ بسته می شود.
افزایش طلاق، شهرنشینی، مصرفگرایی و تجملگرایی، تحقیر خانهداری و مادری در کنار رشد تک فرزندی یا بدون فرزندی در خانواده ها از عوامل مهم کاهش جمعیت هستند؛ موضوعی که قرار است با قانون جوانی جمعیت مسیرش را عوض کند و به سوی افزایش جمعیت برود، اما آیا برای آزمون و خطا فرصتی وجود دارد؟