افسردگی و اضطراب را با این شیوه درمان کنید-راهبرد معاصر

افسردگی و اضطراب را با این شیوه درمان کنید

یک روانشناس، روان‌درمانگر و روانکاو گفت: آرت تراپی یا هنر درمانی با شیوه روانکاوانه راهی برای درمان افسردگی، اضطراب و ... است.
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۰ - ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - 2024 February 19
کد خبر: ۲۲۹۱۰۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ محمدرضا ابراهیمی در خصوص تکنیک هنر درمانی روانکاوانه «آموزش به کارگیری نقاشی درمانی در فضای روانکاوانه» اظهار کرد: در آرت تراپی یا هنر درمانی با شیوه روانکاوانه برای درمان افسردگی، اضطراب و ... هنر را به سه روش برای فرآیند درمان به کار می‌گیریم.

وی در پاسخ به این سؤال که چگونه از شیوه روانکاوانه برای هنر درمانی می‌توان استفاده نمود، گفت: در شیوه اول از مراجعه کننده می‌خواهیم بر روی تابلو، احساسات خودش را تداعی و بیان کند، آن تابلو می‌تواند هر فرم و شکلی داشته باشد، اما نظر روانکاو در آن تابلو بسیار مهم است.

این روانشناس اظهار کرد: در شیوه دوم یک تابلوی کوچک را به همراه مراجعه کننده شروع به کشیدن می‌کنیم و می‌خواهیم شروع به بیرون ریختن احساسات خودش در قالب رنگ کند البته در این روش هر دو با هم قلم‌مو را در دست می‌گیریم و شروع به کشیدن تابلو می‌کنیم.

وی در خصوص شیوه سوم برای هنر درمانی گفت: در این شیوه که بیشتر از آن استفاده می‌کنم درمانگر یا روانکاو در نقش آرتیست تابلویی را از قبل آماده می‌کند، این تابلو به مراجعه کننده داده می‌شود تا احساساتی که برایش در طول روز ایجاد شده را بر روی تابلو بنویسد، روزی یک تا دو ساعت باید تابلو را ببیند و هرچه در خصوص تابلو به ذهنش رسید را بکشد. ترکیب رنگ‌ها هر کدام یک کاربرد خاصی به لحاظ الگو و اثرگذاری به فرد مراجعه کننده دارد.

ابراهیمی بیان کرد: فرد در مراجعه بعدی تابلو و نوشته‌هایش را با خودش می‌آورد و فرآیند‌های پیچیده ناخودآگاهی که در رابطه با تراپیست در او ایجاد می‌شود را بیان می‌کند. این شیوه کاراایی بسیار بالایی دارد و کمک می‌کند تا روند درمانی او را به سرعت جلو ببریم. در این خصوص شخصیت تراپیست و هنرمندی او بسیار مهم است.

وی با بیان اینکه در شیوه سوم تراپیست در نقش آرتیست وارد می‌شود و هنرش با روان‌درمانی و رنگ‌ها می‌تواند در فرایند درمانی بسیار کمک کند، ادامه داد: هنر به مثابه یک ابزار تشخیصی به کار گرفته می‌شود، به عبارتی از هنر در جهت آگاهی یافتن از سطح آسیب‌دیدگی یا اطلاع از دنیای درون، تعارضات، آسیب‌ها، گرفتاری‌ها، رنج‌ها و تجارب انباشته شده قدیمی مراجعه کننده استفاده می‌کنیم تا بتوانیم با این آگاهی روند بینش یابی را در خودمان و در رابطه با مراجعه کننده تشدید کنیم.

این روانشناس، افزود: روانکاوی بر مبنای آگاهی دو طرفه است، به گونه‌ای نیست که فرد درمانگر در قالب یک سازوکار خاصی بخواهد تغییری در مراجعه کننده ایجاد کند.

وی عنوان کرد: در روند تراپی «تراپی یا روان‌درمانی نوعی از روش‌های درمانی است که هدف آن کمک به حل مسائل ذهنی یا عاطفی است» اولین تغییر در تراپیست اتفاق می‌افتد، در واقع تراپیست تغییر درون خودش را به مراجعه کننده انتقال می‌دهد، در روانکاوی این دوگانگی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

ابراهیمی بیان کرد: همان گونه که پا به پای مراجعه کننده پیش می‌رویم او آگاه می‌شود و آگاهی او ناشی از آگاهی است که در درون ما به عنوان تراپیست اتفاق می‌افتد، به عنوان تراپیست این روند بسیار پیچیده و کاربردی است.

وی با بیان اینکه از ابزار هنر برای ایجاد چنین روندی که در قالب کلی تحت عنوان بینش یابی از آن نام برده می‌شود استفاده می‌کنیم، خاطرنشان کرد: تنها بخش هنر درمانی، همین جنبه تشخیصی آن است که می‌توانیم به نحوی با آزمون‌ها آن را مقایسه کنیم.

این روان درمان‌ر با اشاره به اینکه با نقاشی نوعی روند ارتباطی را با مراجعه کننده برقرار می‌کنیم، افزود: وقتی مراجعه کننده شروع به تفسیر و توضیح در خصوص نقاشی می‌کند می‌توان فهمید که چه روحیات و یا خانواده‌ای داشته است.

ابراهیمی گفت: از طریق نقاشی و رمزگشایی کلمات و صحبت‌های مراجعه کننده می‌توان به نحوی او را در رابطه با گذشته درگیر کرد و این درگیری اساس درمان و تراپی است.

وی اظهار کرد: ما تکرار گذشته هستیم، رفتار ما در حال حاضر انعکاسی از گذشته ما است، فن روان‌کاوانه متمایز است، با شیوه‌های دیگر روان‌درمانی، چون بسیاری از آن‌ها ضعیف و ناقص هستند چنین چیزی نداریم، بسیاری از تکنیک‌ها و روش‌های غیر روانکاوانه سطحی و گذرا هستند و نمی‌توانند در هنردرمانی کاربرد خاصی داشته باشند.

این روانکاو با تأکید بر اینکه فقط از طریق هنردرمانی می‌توان درک درست و واضحی از آنچه در درون مراجعه کننده می‌گذرد داشته باشیم، افزود: هر اثر نقاشی، تابلو، موسیقی و ... در واقع محرک سیستم وهمی و آن چیزی است که در تراپی به آن بسیار نیاز داریم، در واقع اوهام فرد را به شیوه‌های مختلف تحریک می‌کنیم و پیچیدگی بسیار زیادی دارد.

ابراهیمی افزود: با این تحرک و تحریک کردن سیستم وهمی، برون‌ریزی را فعال می‌کنیم و موجب می‌شود، فرد درگیر پدیده ترانسفر (در روانکاوی به حالتی اشاره دارد که شخصی، به طور ناخودآگاه، فرد دیگری را -معمولاً روانکاو خود را- آماج احساسات، آرزو‌ها و تجربیات قدیمی‌اش قرار دهد) با ما شود و در واقع به این روند انتقالی او دامن می‌زنیم و در نتیجه می‌توان نقدی زد بر دنیای ناخودآگاه او و درک واضحی پیدا کنیم، در این صورت روند درمان به سرعت پیش خواهد رفت. / ایسنا

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده