به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای اخیر مقامات ارشد کاخ سفید و سران حزب دموکرات، انتقادات صریح تری را در قبال رویکرد نتانیاهو(و نه کلیت رژیم صهیونیستی) در قبال در جنگ غزه مطرح کرده و تاکید می کنند، باید وضعیت کنونی در منطقه غرب آسیا تغییر کند. به عبارت بهتر، انتقاداتی که آنها به سوی تل آویو روانه می کنند، با هدف تغییر وضعیت و نه حل بحران جاری در منطقه صورت می گیرد. در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
مقام های آمریکایی درقبال بحران های خودساخته ای که قدرت مدیریت آن را نداشته باشند، به شدت وحشت زده هستند
نخست، اینکه تغییر وضعیت در قبال یک بحران با مسئله، به معنای گذار از نقطه موجود است، هر چند که وضعیت مطلوب را ترسیم نمی کند. مهم تر اینکه اساسا انگیزه مقامات آمریکایی از تاکید بر لزوم تغییر وضعیت کنونی، نه در راستای ایجاد ثبات در منطقه ، بلکه در راستای مدیریت پذیر نمودن پدیده های جاری در جنگ غزه و لبنان است. واقعیت امر این است که اقدامات وحشیانه و ددمنشانه رژیم کودک کش و اشغالگر قدس در منطقه، هزینه های ریسک میدانی و فرامتنی مشترک واشنگتن و تل آویو را به صورت تصاعدی افزایش داده و متعاقبا، آنها را در برابر حوادث و رخدادهای احتمالی پیش رو آسیب پذیرتر ساخته است.
این در حالیست که مقامات آمریکایی در قبال بحرانهای خودساخته ای که قدرت مدیریت آن را نداشته باشند، شدیدا وحشت زده هستند. بنابراین، آمریکا با اصل بحران و بحرانسازی در منطقه غرب آسیا نه تنها کمترین مشکلی ندارد، بلکه تحقق ثبات و صلح واقعی در این حوزه ژئو استراتژیک را خط قرمز خود تلقی می کند. خروجی ماهیت و عملکر بحران زیست آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، اساسا صلح و آرامش در منطقه نیست.
دوم، اینکه اساسا نمی توان نقش متغیری مستقل به نام انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر و آثار آن را در مواضع سیاسی اخیر سران دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نادیده انگاشت. بخش اعظمی از عبارات، جملات و حتی کلماتی که از سوی مقامات دو حزب سنتی آمریکا، خصوصا هریس و ترامپ مورد توجه و تاکید قرار می گیرد، در بطن و چارچوب انتخابات ماه آینده و متعلقات آن باید مورد تحلیل قرار گیرد.
در این خصوص، ترامپ و هریس با پارادوکسی پیچیده مواجه شده اند: از یک سو در رقابت بر سر جلب حمایت مطلق لابی های صهیونیستی مانند آیپک و جی استریت از یکدیگر سبقت گرفته و از سوی دیگر، نسبت به تاثیرگذاری سلبی جنگ غزه در جذب آرای رای دهندگان مخالف جنگ غزه شدیدا نگران هستند.
نگرانی دوم، بیشتر در کمپین دموکراتها و هریس قابل مشاهده است. اکثر مسلمانانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 میلادی آرای خود را به سود بایدن و حزب متبوعش به گردش در آورده بودند، نسبت به حمایت مستمر ، عینی و مطلق کاخ سفید از نتانیاهو و صهیونیستها در جنگ غزه و لبنان خشمگین هستند. همین موضوع سبب شده تا الگوی بسیاری از رای دهندگان ضد جنگ، تغییر پیدا کرده و از رای به دموکراتها به عدم مشارکت در انتخابات تبدیل شود. این تغییر رویکرد، خود را در نظرسنجی های عمومی و ایالتی در سرتاسر آمریکا، خصوصا ایالات خاکستری و کلیدی نشان داده است.