گروسی: ایران پیش از حملات، آژانس را از تدابیر حفاظتی نسبت به ذخایر اورانیوم آگاه کرده بود ترامپ: آتش‌بس خیلی خوب پیش می‌رود؛ اسرائیل خسارت‌های زیادی دید سخنگوی وزارت خارجه: حمله به پایگاه العدید دفاع مشروع بود و نباید اقدام علیه قطر محسوب شود انفجار‌های شدید در پایگاه‌های گروه‌های وابسته به دولت الجولانی در لاذقیه واکنش ایران به بیانیه شورای همکاری خلیج فارس بن گویر: اکنون زمان گشودن دروازه‌های جهنم به روی غزه است بیانیه بریکس در محکومیت تجاوز اسرائیل و آمریکا به ایران ارزیابی اطلاعاتی آمریکا: برنامه هسته‌ای ایران آسیب ندیده است ویتکاف: در حال مذاکره با ایران هستیم ایروانی در شورای امنیت: جنگ تمام‌عیار علیه ایران شکست خورد نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره آتش بس ایران و اسرائیل کرملین: قصد داریم روابط خود با تهران را بیش از پیش توسعه دهیم پزشکیان: حمله دیروز صرفاً واکنش به تجاوز آمریکا بود/ امیر قطر: اجازه اقدام از العدید علیه ایران را نمی‌دهیم درخواست فرانسه برای ورود ایران به مذاکرات سناتور آمریکایی: ضربه مرگباری به برنامه هسته‌ای ایران وارد نکرده‌ایم
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

پیامدهای سقوط نظام سوریه بر تحولات منطقه

تبدیل سوریه به زمین سوخته از دیدگاه غرب و رژیم اشغالگر قدس، پیامدهایی برای واشنگتن و تل آویو به عنوان دو کارگردان اصلی تحولات اخیر خواهد داشت. برخی از این پیامدها مشمول اصل غافلگیری است و می‌تواند خلاء ناشی از سقوط حکومت بشار اسد را به جای نقطه قوت، به نقطه ضعف اشغالگران و مهره‌هایشان تبدیل کند.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۱۸ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 08
کد خبر: ۲۶۵۰۶۹

پیامدهای سقوط نظام سوریه بر تحولات منطقه

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ گرچه رسانه های غربی و صهیونیستی در حال تمجید مستمر و اغراق آمیز مهره های تروریستی خود در سوریه هستند و در مقابل، تلاش می کنند چهره بازنده و شکست خورده مطلق را از اردوگاه ارتش سوریه ترسیم کنند، اما در ماورای این معادله برخی دغدغه های پررنگ و اساسی در واشنگتن و تل آویو خودنمایی کرده و ذهن راهبردنویسان ارشد این دو را مشغول ساخته است.

در روزهای اخیر در چندین مورد نیروهای وابسته به هیئت تحریرالشام، قسد، تشکیلات موسوم به «ارتش آزاد» (معارضان سوری) و کُردهای مخالف سوری به جان یکدیگر افتادند

 

نخستین دغدغه، مربوط به آینده نگاری تحولات سوریه است غرب و رژیم صهیونیستی تاریخ مصرف تسلط مهره های خود بر نقاطی که در دستشان قرار داشت را دقیقاً نمی دانستند. تغییر فرامتن نبرد در منطقه غرب آسیا و حتی وقوع برخی رخدادهای میدانی و غیرقابل پیش بینی، معادله را می تواند در یک لحظه تغییر دهد. در جریان تحولات خونینی که میان سال های 2013 تا 2018 میلادی با عاملیت داعش و گروه های تروریستی وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست، بارها مناطق کلیدی و راهبردی سوریه در اختیار مهره های بازی دشمن قرار گرفت و آزاد شد.

 

دومین دغدغه غرب و رژیم اشغالگر قدس، معطوف به مناسبات سلبی حاکم میان تروریست هاست. در روزهای اخیر در چندین مورد نیروهای وابسته به هیئت تحریرالشام، قسد، تشکیلات موسوم به «ارتش آزاد» (معارضان سوری) و کُردهای مخالف سوری به جان یکدیگر افتادند و بر سر تصرفات درگیری هایی میانشان رخ داد. گرچه سیاست رسانه ای و تبلیغاتی غرب و رژیم اشغالگر قدس، تمرکززدایی از منازعات است، اما نباید فراموش کرد دیر یا زود این منازعات ( که وقوعشان قطعی است) در معرض دید مخاطبان تحولات منطقه قرار خواهد گرفت. ترکیه نیز به عنوان حامی مشترک منطقه ای این گروه ها، بارها ناتوانی خود را در کنترل و مدیریت اختلافات نشان داده است.

 

سومین و آخرین دغدغه، مربوط به پیامدهای سقوط نظام سوریه بر دیگر پرونده های منطقه است. افکار عمومی دنیا متوجه ارتباط و پیوستگی تحولات جاری در سوریه، لبنان، یمن،  غزه ، عراق و ... با یکدیگر هستند. تبدیل سوریه به زمین سوخته (از دیدگاه غرب و رژیم اشغالگر قدس) هزینه ها و تبعاتی برای واشنگتن و تل آویو به عنوان دو کارگردان اصلی تحولات اخیر خواهد داشت. برخی از این عواقب، مشمول اصل غافلگیری است و می تواند خلاء ناشی از سقوط حکومت مستقر (بشار اسد) را به جای نقطه قوت، به نقطه ضعف اشغالگران و مهره های آنها تبدیل کند. 

ارسال نظر