به گزارش راهبرد معاصر؛ فارین پالیسی در یادداشتی نوشت: خروج آمریکا از سوریه فرصتی برای واشنگتن است تا قدرت بازدارندگی خود در خاورمیانه را بازبینی کند. حملات اخیر به تاسیسات نفتی عربستان باعث شد نادرستی این فرضیه اثبات شود که فقط شمار نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه، سرعت پاسخگویی آنها به فوریتهای تازه و هیاهویی که میتوانند به راه بیاندازند، کافی است تا دشمنانشان پیش از هر اقدام اشتباهی چندین بار تصمیم خود را مورد بازبینی قرار دهند.
برای اعتبار بازدارندگی ایالات متحده بسیار حیاتی است که به اصلیترین دشمن منطقهای خود یعنی ایران بفهماند که در صورت عبور تهران از خط قرمزها، واشنگتن در استفاده از قدرت مهلک و کشنده تردید نخواهد کرد. اما ترامپ با کوتاهی در پاسخگویی این پیام را به تهران داد تا زمانی که یک سرباز آمریکایی مستقر در خاورمیانه کشته نشده و یا یک دارایی حیاتی ایالات متحده مستقیما مورد یورش قرار نگرفته باشد، دستور مداخله ارتش آمریکا صادر نخواهد شد.
یکی دیگر از درسهای مهمی که واشنگتن باید بگیرد این است که اندازه زرادخانهها یا تعداد نیروهای ایالات متحده برای ترساندن و بازدارندگی ایران و احتمالا سایر دشمنان کافی نیست. جنگافزارها در بازدارندگی مهم هستند، اما کلام و رفتار رهبران ایالات متحده اهمیت بیشتری دارد و در این مورد آنها همیشه پیام اشتباه میفرستند.
هدف از اعزام نیروهای بیشتر به عربستان این است که سعودیها باور کنند واشنگتن آنها را همانند کُردها رها نخواهد کرد. هدف دیگر تقویت استحکامات دفاعی در مقابل یورشهای احتمالی ایران است. اما هیچیک از این اهداف عملی نیست. ریاض دست واشنگتن را خوانده و به خوبی میداند که همانند اوباما به ترامپ هم نمیشود اعتماد کرد چرا که او بهجای تضمین امنیت سعودیها به فکر فروش جنگافزار به آنهاست. قدرت و گستردگی به روزرسانیهای دفاعی هیچ اهمیتی ندارد، چرا که برای پهپادها و موشکهایی که اکنون با بیشترین دقت به هدف اصابت میکنند هیچ راه حل نظامی وجود ندارد.
جایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه همواره بر مبنای بازدارندگی و نه دفاع شکل گرفته است. اما اکنون حملات به تاسیسات نفتی عربستان آسیب شدیدی به بازدارندگی آمریکا وارد کرده است؛ بنابراین پرسش چند میلیون دلاری که فرماندهی مرکزی ایالات متحده با آن دست و پنجه نرم میکند این است که چگونه آمریکا میتواند بازدارندگی خود در خاورمیانه را بازیابد؟
نخست کارهایی که آمریکا نباید انجام دهد: تنبیه یا هشدار ملایم علیه ایران، مشابه واکنش ترامپ در برابر استفاده از جنگافزارهای شیمیایی توسط بشار اسد در سال ۲۰۱۷ میلادی است. ایران بزرگتر و کاردانتر از سوریه است. این کشور همچنین در جنگ ورزیده شده و عمق راهبردی بیشتری دارد که به آن اجازه میدهد بسیاری از ضربهها را خنثی کند. حمله یکباره به ایران که به نظر میرسد ترامپ بیش از هر چیز به آن تمایل دارد نیز میتواند جسارت و اعتماد بهنفس تندروهای ایران و به ویژه سپاه پاسداران را افزایش دهد که این نیز بهعنوان سندی دیگر برای ضعف آمریکا تعبیر خواهد شد.
فارین پالیسی در پایان با استیصال مینویسد: برای بازدارندگی علیه ایران، سیاستگذاران آمریکایی باید تهران را متقاعد کنند که ایالات متحده از جنگ نمیترسد. این مستلزم فرستادن این پیام شفاف به ایرانیهاست که اگر به حملات علیه زیرساختهای نفتی در خلیج فارس ادامه دهند، ایالات متحده به زور متوسل میشود.
اما بدیهی است که ترامپ این منطق را نخواهد پذیرفت چرا که بارها گفته است به هیچ عنوان حاضر به رویارویی با ایران نیست. ایران نیز به خوبی فهمیده که نظام سیاسی آمریکا به شکلی خطرناک دچار شکاف شده، رئیس جمهور ضعیف و با استیضاح روبروست و تشکیلات امنیت ملی آمریکا بهدلیل شستوشوی مغزی چشمگیر، عملکردی ناکارآمد دارد.
منبع:میزان