تخت روانچی‏: عمان یک همسایه قابل اعتماد و یک شریک اساسی است کمیسرعالی حقوق بشر سازمان ملل: حملات آمریکا در کارائیب غیرقانونی است آمریکا به دنبال حملات هوایی به داخل خاک ونزوئلا طرح ترامپ برای ساخت یک سالن رقص جدید در کاخ سفید یورش صهیونیست‌ها به کرانه باختری/ شهادت یک جوان فلسطینی در رام‌الله هشدار سازمان ملل درباره خطر گسترش جنگ در سودان/ هیچ منطقه‌ای امن نیست فرد شماره ۲ تحریک طالبان پاکستان کشته شد واکنش عراقچی به دستور ترامپ مبنی بر از سرگیری آزمایش سلاح‌های هسته‌ای دیدار مقام ارشد انصارلله با تخت روانچی پاسخ جنبش انصارالله به تهدید اسرائیل کاتس: «اجازه نمی‌دهیم جنایتکار ما را تهدید کند» رایزنی تخت روانچی با وزیر خارجه عمان واکنش تهدیدآمیز مسکو به احیای آزمایش‌های اتمی آمریکا شی: درباره مسائل تجاری با آمریکا به اتفاق‌نظر رسیدیم مدودف: «پوزیدون» یک سلاح آخرالزمانی است طرح خاموش آنکارا برای تسلط بر آسیای میانه
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

رمزگشایی از نگرانی مشترک غرب و تل آویو

آنچه امروز باعنوان آتش بس غزه شاهد تحققش هستیم، معلول اختیار راهبردی واشنگتن و تل آویو و تسلط این دو بر ابعاد گوناگون جنگ نیست و منبعث از استیصال راهبردی و عملیاتی آن‌ها در تحقق اهداف تعیین شده در این کارزار بوده است.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۴ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 January 27
کد خبر: ۲۶۹۳۰۵

رمزگشایی از نگرانی مشترک غرب و تل آویو

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهای اخیر سؤالات هدفمندی ناظر بر آتش بس غزه در اتاق های فکر و رسانه های غربی و صهیونیستی مطرح می شود. فارغ از دغدغه هایی که در تل آویو در زمینه آثار داخلی و منطقه ای توافق آتش بس غزه و تبعات آن برای رژیم اشغالگر قدس مورد توجه قرار گرفته، یک سوال کلیدی و راهبردی، ذهن راهبردنویسان مخالف مقاومت را مشغول ساخته است؛ مقاومت فلسطین  چگونه و بر اساس چه مکانیسمی خود را در مدت آتش بس موقت (با فرض آنکه مراحل دیگر آتش بس اجرایی نشود) بازتعریف خواهد کرد وانعکاس این روند، بر توان میدانی، سیاسی، راهبردی و تاکتیکی حماس و جهاد اسلامی  چه خواهد بود؟

یکی از اهداف اصلی  رژیم اشغالگر قدس از جنگ غزه  از بین بردن توان رزم و موجودیت و نه ساختار حماس بود

 

قدر متیقن و وجه اشتراک اکثر تحلیل های ارائه شده در فضای تحلیلی غرب و اراضی اشغالی، اعتراف نسبت به توان حماس در بازیابی سریع توان خود در روند آتش بس است. بخشی از این توان میدانی، در جنگ بازیابی شد و خود را در تحولات روزهای منتهی به انعقاد پیمان آتش بس در غزه نشان داد؛ جایی که شاهد افزایش تصاعدی آمار کشته ها و زخمی های صهیونیست در عملیات های کمین رزمندگان حماس (به واسطه تغییر تاکتیک رزمندگان مقاومت و تقسیم آنها به گردانهای کوچک تر) بودیم. اکنون، حماس قدرت تمرکز بر سطوح ساختاری و سیاسی خود پیدا کرده و در این حوزه ها نیز تصمیماتی مهم، مبتنی بر آینده نگاری تحولات فلسطین و منطقه اتخاذ خواهد کرد.

 

یکی از اهداف اصلی  رژیم اشغالگر قدس از جنگ غزه  از بین بردن توان رزم و موجودیت (و نه ساختار) حماس بوده، اما اکنون حماس توانسته است میان موجودیت، هویت و راهبردهای میدانی و نظامی خود رابطه ای  هدفمند ایجاد کند.

 

این رابطه هدفمند، خود را در میزان و ضریب تاب آوری مقاومت فلسطین در جنگ غزه و حتی مذاکرات دوحه و قاهره نمایان ساخت؛ جایی که حماس نه تنها برخی خطوط قرمز ترسیم شده از سوی صهیونیستها را به چالش کشید، بلکه در مرحله بندی روند آزادی اسرای صهیونیست نیز بسیاری از خواسته های خود را به تل آویو دیکته کرد.

 

اکنون معمای حماس در ذهن سیاستمداران و راهبردنویسان غربی و صهیونیستی پررنگ تر شده است؛ جایی که حماس در شرایط پساجنگ غزه قدرت تشکیلاتی و ساختاری بیشتری پیدا خواهد کرد. با این حال، شرایط میدانی و فرامتنی جنگ غزه چاره ای جز پذیرش توافق آتش بس پیش روی نتانیاهو و حامیان غربی آن باقی نگذاشت.

 

آنچه امروز تحت عنوان آتش بس غزه شاهد تحقق آن هستیم، معلول اختیار راهبردی واشنگتن و تل آویو  تسلط این دو بر ابعاد گوناگون جنگ نبوده و منبعث از استیصال راهبردی و عملیاتی آنها در رسیدن به اهداف تعیین شده در این کارزار بوده است. در چنین شرایطی، حماس و جبهه مقاومت، فرصت استثنایی و مناسبی را جهت تقویت قدرت خود پیدا کرده اند. گزاره ای که نه تنها مطلوب دشمنان مقاومت نیست، بلکه هراس آنها در روند آینده نگاری تحولات منطقه را دوچندان خواهد کرد.

 

ارسال نظر
پرطرفدارترین اخبار