به گزارش «راهبرد معاصر»؛ بدون شک یکی از مزیت های نسبی اقتصاد ایران بخش معدن و حرکت بخش معدن به معنای حرکت همه جانبه اقتصاد ایران است. معدن در برنامه هفتم باید میانگین رشد ۱۳ درصدی ثبت تا به نوعی کمبود بخش های دیگر را جبران کند. این در حالی است که رشد فعلی بخش معدن سه درصد بوده و از سه تا ۱۳ درصد راه طولانی و دشواری وجود دارد. پیمودن این مسیر 10 درصدی نیاز به چاشنی و آتش زا دارد.
یکی از نهاده های ضروری این قسمت از اقتصاد مواد ناریه یا همان مواد محترقه است. این مواد بایستی به صورت مناسب و با قیمت پایین (البته با رعایت پروتکل های امنیتی) در اختیار بخش معدن قرار گیرد و هرگونه اختلال در این کانال راه رسیدن به هدف را سخت خواهد کرد. مواد ناریه باید افروخته شوند تا معادن منجمد از رکود و انجماد دربیایند. این مواد جانشین و تولید کننده دیگری ندارد، بنابراین ارتباط تسهیل شده بخش معدن و حوزه دفاعی بسیار نیازمند است.
برای رسیدن به رشد اقتصادی ۱۳ درصدی بخش معدن و هشت درصدی رشد کل اقتصادی نیاز است با سامان دهی اتباع خارجی، نیروی کار لازم را برای تحقق هدف تأمین کنیم.
علاوه بر این، مهمترین مسئله بخش معدن نیروی کار ساده است. واقعیت این است کار در معدن راحت نیست و اکثریت نیروی انسانی فعال در این قسمت بیشتر از روی ناچاری و شرایط سخت زندگی به این بخش روی می آورند.
نیروی کار عمده مورد نیاز کشور برای بخش معدن نیروی کار ساده است، نه نیروی کاری که بتواند در شرایط سخت کار کند. با توجه به بافت جمعیتی و هرم سنی و البته تغییر فرهنگ شغلی جدید نسل جدید تمایل و توان برای اشتغال در این حوزه اقتصادی ندارند. در چند دهه اخیر سهم عمده فعالین در فعالیت های یدی، بدنی و سخت متعلق به اتباع خارجی بود.
برای رسیدن به رشد اقتصادی ۱۳ درصدی بخش معدن و هشت درصدی رشد کل اقتصادی نیاز است با سامان دهی اتباع خارجی، نیروی کار لازم را برای تحقق هدف تأمین کنیم. قطعا برای به دست آوردن تولید چند برابری در این بخش نیاز است نیروی کار، تعداد جمعیت و نیروی کار ایرانی افزایش، نیروی کار نیمه فعال از سایر قسمت های اقتصادی به سمت معدن انتقال یابد یا نیروی کار خارجی استفاده شود. برای جذب نیروی کار ایرانی نیاز به افزایش حقوق و دستمزد و همچنین رفاهیات کارگران در معادن و در غیر این صورت بعید است نیروی کار لازم تأمین شود.
در صورتی که معادن رکود داشته باشد، بخش صنعت نیز نمی تواند تحرک لازم را برای انجام وظیفه خود را انجام دهد. خواسته یا ناخواسته معدن نقش لوکوموتیو رشد و توسعه را در برنامه هفتم برعهده گرفته و این در حالی است که قاطبه مردم و حتی و مدیران و صاحب نظران نیز آگاهی لازم در این خصوص ندارند. این امر سبب می شود که حمایت لازم از این حوزه صورت نگیرد.
باید صدای لوکوموتیو به گوش همه برسد. رسانه ملی و همچنین بخش رسانه این وظیفه سنگین بخش معدن را اطلاع رسانی کنند. بدون حمایت دستگاه های دیگر امکان حرکت با سرعت مناسب را نخواهد داشت. در این میان لازم است نقش معادن مختلف نیز مشخص گردد. مثلا معادن زغال سنگ نقش مکمل را در تامین انرژی ایفا کند.
در جای جای ایران معادن متنوع وجود دارد و فعال شدن هر کدام در توسعه منطقه ای تاثیر گذار است
با توجه به ناترازی در انرژی احیا و فعال سازی معادن زغال سنگ می تواند کمبودها را جبران کند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته زغال سنگ به عنوان سوخت در برنامه ریزی های اقتصادی مورد توجه است. معادن آهن و مس نیز نقش تولیدی را ایفا می کند. تولیدات صنعتی به نوعی وابسته به معادن هستند و نیاز است که معادن فلزی خوراک لازم را برای بخش صنعتی تامین کنند. لذا معادن سنگ آهن و سنگ مس در کنار معادن زغال سنگ مثلث محرک صنعت را می تواند تشکیل دهند.
معادن سنگ آهک و سنگ سیمان هم نقش در رشد مسکن دارند. دولت وظیفه دارد هر سال 1 میلیون مسکن در برنامه هفتم تولید کند و آهک و سیمان و شن و ماسه از نهاده اصلی بخش مسکن محسوب می شوند و استخراج و عرضه فراوان این نهاده هم در سرعت ساخت و هم بهای تمام شده مسکن اهمیت دارند. مطالعات نشان می دهد معادن طلا نیز در ایران قابل یافت است گرچه طلا مستقیم در تولید نقش عمده ای ندارد، اما استخراج طلا مهمترین پشتوانه اقتصادی است.
در جای جای ایران معادن متنوع وجود دارد و فعال شدن هر کدام در توسعه منطقه ای تاثیر گذار است. مثلا اکتشاف معادن متعدد در استان کرمان سبب شده این استان به لحاظ اشتغال و تولید اثرگذار باشد. در سال های گذشته معدن در سایه بخش نفت قرار گرفته بود و دلارهای حاصل از نفت، معدن را از جایگاه اصلی در اقتصاد ایران به حاشیه رانده بود. اکنون زمان آن رسیده معدن در مرکز اصلی توسعه و برنامه هفتم قرار گیرد. وظیفه سنگینی که معدن در سال های آتی برعهده خواهد داشت و برنامه هفتم بر معادن کشور استوار و بنیان شده است.