یادداشت اختصاصی رحمان سعادت، کارشناس مسائل اقتصادی؛

پیش‌نیازهای تحقق رشد ۸ درصدی

برنامه هفتم توسعه به‌شدت به ذهن تولیدی جمعی نیاز دارد که همراه با سرمایه‌گذاری مالی و تقویت سرمایه اجتماعی به هدف‌گذاری برنامه نزدیک شد. فزونی تمایل به تولید هسته اصلی رشد اقتصادی است و به غنی شدن نیاز دارد.
رحمان سعادت؛ کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 February 11
کد خبر: ۲۷۰۶۲۳

پیش‌نیازهای تحقق رشد ۸ درصدی

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ عموما انسانها دوست دارند فعالیت هایی انجام دهند که از آن لذت می برند. خلاصه رفتارهای روزمره بشر مادی این است تمایل به لذت و دوری از رنج. البته مصرف لذت قلیل و آنی دارد، تولید و خلق و خلاقیت لذت کثیر و آتی. 

 

بر خلاف تصور، مهم‌ نیست رفتار یک فرد مصرفی باشد یا تولیدی، مهم این است که فرد با انجام آن در سیستم ذهنی خود دوپامین تولید کند و به نشاط دست یابد. تاریخ تولید و علم پر از افرادی است که ساعت ها در کارخانه ها و آزمایشگاه ها مشغول فعالیت بودند و احساس خستگی نمی کردند. 

اگر در اجتماعی تعداد افرادی که گرایش به تولید دارند، بیشتر از افرادی باشد که گرایش به مصرف دارند، در آن صورت چراغ تولید روشن خواهد شد

اشخاصی مانند توماس ادیسون، هنری فورد و استیو جابز شخصیت های هستند که دنیای جدیدی ساختند و هرگز از زندگی پر تلاش و تولید خود شکایتی نکردند. آنها کسانی بودند که لذت تولید را به لذت مصرف ترجیح می دادند. 

 

اگر ذهن فردی یا جمعی به نوعی تربیت شود که از تولید و فعالیت مثبت به رضایت برسند و آن را تکرار کنند، بعد از مدتی آن رفتارهای مثبت تبدیل به عادت های مثبت می شوند که خود به خود انجام می گردند. البته باید قبول کرد که عموما سیستم انسانها به مصرف تمایل دارند، به خاطر اینکه سهل الوصول تر است. 

 

می توان افراد را به نحوی تربیت کرد و عادت داد که از تولید خوشی بیشتری کسب کنند. برای مثال وقتی فردی تولیدی انجام می دهد، مورد تشویق قرار گیرد. در آن صورت رفته رفته اشخاص تغییر ژن داده و از حالت مصرفی به تولیدی گرایش پیدا خواهند کرد. در این میان، وقتی دیگران مشاهده می کنند که افراد خلاق و تولیدکننده مورد توجه قرار می گیرند، آنها نیز انگیزه پیدا می کنند که وارد فضای تولیدی شوند. 

 

کم کم عدد نفراتی که در چرخه تولیدی هستند فزونی می گیرد. اگر در یک اجتماعی تعداد افرادی که گرایش به تولید دارند، بیشتر از افرادی باشد که گرایش به مصرف دارند، در آن صورت، چراغ تولید روشن خواهد شد و موتور رشد به کار خواهد افتاد. 

 

در کشوری مثل ژاپن در طول دو قرن گذشته روال به این منوال بوده است. این تمایل به تولید در دوران "میجی" که ژاپن شروع به مدرن شدن کرد، شدت گرفت. در عصر امپراتوری " تای شو" ترکیب تمایل به تولید همراه با تکنولوژی سبب شد که ژاپن در رده های بالای اقتصادی دنیا قرار گیرد. 

 

نیم قرن بعد در دهه ۸۰ میلادی چین نیز از همین فرمول استفاده کرد. با این تفاوت که جمعیت زیاد با تمایل به تولید موجب شد که نه تنها به رده های بالای اقتصادی در جهان برسد، بلکه تبدیل به رقیب اصلی و بی بدیل در عرصه اقتصادی آمریکا گردد. 

 

حال سوال این است که در کشورمان میل نهایی به تولید بیشتر از به میل نهایی به مصرف است؟ پاسخ خیلی مثبت نیست. اگر به صورت شنونده فعال در محافل و مجالس خانوادگی به صحبت ها گوش کنیم، متوجه می شویم که بیشتر در خصوص خرید برای مصرف و یا مصرف نمایشی صحبت است و یا در خصوص خرید سکه یا طلا و امثالهم که بتوانند از دارایی خود در مقابل تورم حفاظت کنند. 

 

البته لازم به ذکر است که در سالیان نه چندان دور که تورم در سطح پایین قرار داشت، تمایل به تولید زیاد بود. اما به تدریج، بخشی از مردم دریافتند که در زیست تورمی، سود اصلی در معامله و دلالی است. بنابراین تمایل به دلالی بیشتر از تمایل به تولید شده است.

 

افرادی که از طریق سفته بازی و دلالی و البته رانت به سودهای کلان رسیدند، از سود حاصل به مصرف انبوه و همچنین مصرف نمایشی روی آوردند. یعنی به مصرف اکتفا نکرده بلکه این نوع مصرف خود را در صحن عمومی جامعه به رخ طبقه متوسط و ضعیف کشیدند. این پدیده از دهه ۷۰ شروع و در دهه ۸۰ و ۹۰ تداوم پیدا کرد. 

 

نتیجه این سه دهه آن بود که انگیزه های تولیدی در گروه های کارگری و کارمندی کم رنگ شده و عموما حضور در محیط کار و تولید با بی میلی حاضر می شوند. آمار بهره وری حداقل و متوسط رشد اقتصادی در دهه 90 رقم صفر را نشان می دهد.

 

سوال بعدی این است که رشد اقتصادی هدف گذاری شده در برنامه هفتم امکان تحقق دارد؟ آن چیزی از فضای جامعه می توان استنباط کرد، این است که مردم درگیر حداقل معاش هستند و بخش عمده ای از مردم برای گذران زندگی چشم به یارانه و کالابرگ الکترونیکی هستند. لذا ابتدا بایستی سفره های مردم را احیا کرد و سپس با ایجاد انگیزه های تولیدی کم کم دلالی را از اقتصاد ایران زدود. 

 

نخستین و مهمترین گام افزایش تمایل به تولید، کنترل تورم است. واقعیت اینکه حداقل ها‌ هنوز تامین نشده است و مردم درگیر روزمره هستند و تا زمانی که از نیازهای اولیه که در هرم نیازهای" ابراهام مازلو" اشاره شده عبور نکند‌، ذهنی تولیدی شکل نمی گیرد. 

 

برنامه هفتم به شدت نیاز به ذهن تولیدی جمعی دارد که همراه با سرمایه گذاری مالی و تقویت سرمایه اجتماعی به هدف گذاری برنامه نزدیک شویم. فزونی تمایل به تولید هسته اصلی رشد اقتصادی است که نیاز به غنی شدن دارد.

ارسال نظر