به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با پایان یافتن مهلت دور نخست مذاکرات آتشبس غزه، استیو ویتکاف نماینده ویژه آمریکا در امور غرب آسیا پیشنهاد کرد، به بهانه فرا رسیدن ماه رمضان و عید پسح در سرزمینهای اشغالی، آتشبس موقتی در نوار غزه برقرار شود. در این مدت اسیران صهیونیست در کمترین زمان ممکن در وضعیت تبادل قرار بگیرند و آزاد شوند.
پس از ارائه این پیشنهاد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اقدام به برگزاری جلسه چهار ساعته با اعضای کابینه امنیتی و سپس با طرح موافقت کرد. در سوی مقابل، جنبش حماس با رد پیشنهاد ویتکاف اعلام کرد، تلآویو باید به مفاد آتشبس قبلی پایبند باشد و برای مذاکره- اجرای مرحله دوم آتشبس آماده شود.
مارک روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز وعده داده است، این کشور 4 میلیارد دلار کمک نظامی جدید در اختیار رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد
در چنین شرایطی باراک راوید، خبرنگار ارشد آکسیوس به نقل از منبع امنیتی مدعی شد، حماس تنها دو گزینه پیش رو دارد؛ نخست، پذیرش آتشبس موقت و دوم، جنگ. این منبع صهیونیست افزود، احتمالاً با از سرگیری جنگ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا رویکرد «تهاجمیتری» برای حمایت از رژیم صهیونیستی اتخاذ کند.
شاید مهمترین سند برای تأیید این ادعا موافقت آمریکا با فروش 3 میلیارد دلار انواع تسلیحات به رژیم صهیونیستی؛ به ویژه بمبهای سنگرشکن، باشد. مارک روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز وعده داده است، این کشور 4 میلیارد دلار کمک نظامی جدید در اختیار رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد.
برای نتانیاهو و نیروهای الترا ارتدکس رژیم صهیونیستی «فرصت طلایی» برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه و حتی تغییر نقشه فلسطین اشغالی ایجاد شده است. صهیونیستها تصور میکنند بعد از ماهها جنگ و تحمل هزینهها و خسارت های شدید اقتصادی، حال باید موازنه قدرت را در منطقه تغییر دهند. برهمین اساس یکی از سناریوهای محتمل در زمینه آینده غزه را میتوان الحاق کامل یا تدریجی کرانه باختری و تسلط بر امور امنیتی نوار غزه دانست.
این اقدامات در امتداد ماجراجوییهای رژیم در جنوب لبنان و سوریه ارزیابی میشود. تلآویو در حالی سیاست تهاجمی اتخاذ کرده که پیش تر قرار بود کشورهای عربی با همکاری رژیم صهیونیستی زمینه عملیاتی شدن کریدور آیمک را فراهم کنند و به دنبال آن عربستان و رژیم صهیونیستی وارد فرآیند عادی سازی روابط شوند.
حال به نظر میآید خیز نتانیاهو برای پایان دادن به ایده دولت مستقل فلسطینی، سبب خواهد شد کشورهای عربی کار بسیار سختی برای توجیه افکار عمومی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته باشند. هم اکنون افکار عمومی کشورهای عربی نگاه بسیار منفی به رژیم صهیونیستی دارند و حتی در برخی موارد خواستار مواجهه مستقیم با صهیونیست ها هستند.
فارغ از تداوم حضور ارتش صهیونیستی در نوار غزه یا سرنوشت حکومت حماس، به نظر میآید بازیگران منطقهای- بین المللی به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت در نوار غزه هستند. قطریها به وسیله رایزنی با مقام های آمریکایی علاقهمند هستند همچنان نقش پر رنگی در آینده بازسازی و اداره غزه ایفا کنند. صهیونیستها اما علاقهمندند کنترل امور امنیتی در غزه را برعهده داشته باشند و به وسیله منابع ملی سعودی- امارات فرآیند بازسازی را به پیش ببرند.
نکته کلیدی آنکه در هر دو سناریو کشورهای عربی خواستار دریافت تضمینهای جدی از رژیم صهیونیستی در زمینه راهحل دو دولتی هستند. مصریها نیز از طرح بلندمدت و 5 میلیارد دلاری سخن میگویند که به تدریج زمینه بازسازی70 درصد خرابیهای غزه را فراهم خواهد کرد. در واکنش به این پیشنهادها، رژیم صهیونیستی با هماهنگی رئیس جمهور جمهوری خواه آمریکا طرحی نو درانداخته است و ایده انتقال ساکنان غیرنظامی غزه را مطرح میکند.
فارغ از تداوم حضور ارتش صهیونیستی در نوار غزه یا سرنوشت حکومت حماس، به نظر میآید بازیگران منطقهای- بین المللی به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت در نوار غزه هستند
در واکنش به این ایده کشورهای عربی به صورت یکپارچه اعلام مخالفت کرده اند و این اقدام را به صورت مشخص برخلاف منافع و امنیت ملی مصر و اردن دانستند.
اگر بخواهیم با لنز واقعگرایی تحولات جاری در غزه را دنبال کنیم، نقطه اشتراک کشورهای محافظه کار عربی، آمریکا و نیروهای الترا ارتدکس حذف حماس از آینده سیاسی- امنیتی غزه است. در تمام طرحهای ارائه شده در زمینه آینده غزه، حماس یا حضور ندارد یا شریک دولت حاکم بر این منطقه است.
نکته کلیدی در تمام طرحها آنکه به متغییر مردم توجه کافی نشده است. شاید در این میان ترامپ از باقی سیاستمداران بهتر متوجه پشتوانه مردمی حماس و به همین دلیل خواستار انتقال جمعیت غزه به اردن و مصر شده است. در ساعات آینده یا مقام های صهیونیستی- فلسطینی بر سر اجرای مرحله دوم توافق آتشبس به جمع بندی دست خواهند یافت یا آنکه سایه جنگ دوباره به منطقه بازخواهد گشت. در جنگ ارادهها باید دید کدام طرف میتواند خواسته خود را دیکته کند.