به گزارش «راهبرد معاصر»؛ تهدید، مهمترین ابزار و حربه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای بقا و حیات است. ترامپ در داخل آمریکا بویژه در ایام انتخابات ریاست جمهوری همیشه رقیبان خود را تهدید و تحقیر می کرد. در حوزه بین الملل نیز این رویه را دنبال می کند.
به نظر می رسد در دومین دوره که به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده این خصوصیت او تشدید شده است. نگاه از بالا به پایین، نادیده گرفتن قراردادها و پیمان های بین المللی، تحقیر و تحکم در دیدار با رؤسای کشورهای مختلف در کاخ سفید همه نشانه های خودشیفتگی مفرط اوست.
خطایی که ترامپ بعد از ورود به کاخ سفید در دور دوم ریاست جمهوری اش انجام داد، برافروختن آتش جنگ بود
از زمانی که دوباره در کاخ سفید مستقر شده، حاشیه ایجاد کرده است، اخیر در هنگام بالا رفتن از پله های هواپیما تعادل خود را از دست داد، نشانه های پیری خودنمایی می کند و می توان پیرمرد پرحاشیه جهانی را به او لقب داد. اما حاشیه های او حداقل برای مناسبات بین المللی هزینه زاست.
ابتدا او در اقدام سیاسی مدعی شد که کانادا متعلق به آمریکا است و سپس جزیره گرینلند و بعد بقیه کشورهای را تهدید کرد و نخستین اقدام و خطای اقتصادی ترامپ اعلان جنگ تعرفه ای بود که سبب بحران های متعدد در تجارت بین الملل شد.
دومین خطایی که ترامپ بعد از ورود به کاخ سفید در دور دوم ریاست جمهوری اش انجام داد، آتش جنگ بود که به صورت غیرمستقیم زد و در میانه مذاکره غیرمستقیم با ایران بر سر برنامه هستهای به رژیم صهیونیستی چراغ سبز جنگ داد.
گرچه در سیاست های اعلامی خود آمریکا را در شروع جنگ دور نگه داشته است، اما آمریکا در وسط معرکه جنگ ایران و رژیم صهیونیستی حضور دارد. به هر حال نمیتوان تقصیر آمریکا را در تنش اخیر منطقه نادیده گرفت. تهدیدهای مکرر آمریکا و عدم رعایت اصول دیپلماسی و عدم صداقت طرف آمریکایی سبب شد که مذاکره هستهای با مخاطره مواجه شود و به نوعی میتوان گفت دیگر مذاکره معنایی ندارد.
جنگ اخیر به حوزه نظامی محدود نیست و دیر یا زود ممکن است با ورود آمریکا و برخی از همپیمانانش، جنگ به کشور های غرب آسیا بهویژه کشورهایی که آمریکا آنجا پایگاه نظامی دارد، گسترش یابد؛ در ضمن شرکتهای نفتی مانند آرامکو در امان نخواهند بود.
نگرانی اصلی اقتصاد جهانی بحران انرژی است. حدود ۲۰ درصد کل انرژی دنیا از منطقه خلیج فارس و بخشی از آن به وسیله ایران تأمین میشود. بنابراین میتوان گفت، شوک بزرگ انرژی در پیش و این در حالی است که ایران به هیچ نحو نمیخواست وارد جنگ شود.
در دو سال گذشته بعد از عملیات هفتم اکتبر رژیم صهیونیستی به دنبال درگیری با ایران بود و بارها مواضع ایران را در منطقه مورد هدف قرار داد، ایران چارهای جز پاسخ محدود نداشت، لذا عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ سال گذشته اتفاق افتاد.
اما تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران سبب شد عملیات «وعده صادق ۳» به صورت گسترده انجام شود. در عین حال ایران بهطور ضمنی تهدید به بستن تنگه هرمز کرده و این به معنی بحران انرژی در جهان است که عامل اصلی آن ترامپ خواهد بود.
ترامپ بعد از اینکه در آمریکا سر کار آمد، ابتدا جنگ تعرفهای به راه انداخت یا سبب شد که اقتصاد جهانی با مشکل مواجه شود، بنابراین شاهد بودیم که رشد اقتصاد جهانی با مشکل مواجه شده است. در سمت دیگر موتور اصلی تولید، انرژی هست و اگر انرژی و جریان انرژی در منطقه و جهان به کندی صورت گیرد، شوک دوم اقتصادی به اقتصاد جهانی وارد خواهد شد.
در دو سال گذشته بعد از عملیات هفتم اکتبر رژیم صهیونیستی به دنبال درگیری با ایران بود
نگرانی و سؤال مهم از این است که تقابل میان ایران و رژیم صهیونیستی تا چه زمانی و به چه میزان ادامه پیدا می کند و هر چقدر این تقابل و گستره آن بیشتر شود، در آن صورت اقتصاد جهانی با مشکلات جدی مواجه می شود. به هر حال بسیاری معتقد بودند ترامپ تهدید هیچ تهدید اساسی برای اقتصاد جهانی است و اخلاف ین ادعا کاملاً قابل اثبات است.
به نظر میرسد همانند سال ۲۰۰۸ اقتصاد جهانی دچار رکود بزرگ گردد. در این میان بایستی بازیگران مهم اقتصادی جهان مانند کشورهای «گروه هشت» و همچنین «گروه 20» با استفاده از راهکارهای مناسب دوباره آرامش را به اقتصاد جهانی برگرداند. در ضمن مواظب باشند ترامپ اشتباه بعدی را انجام ندهد.
رفتار سیاسی و اقتصادی ترامپ یادآور دوران بوش پسر بود که درنهایت دنیا را وارد رکود ۲۰۰۸ کرد و اکنون پیش بینی می شود 20 سال بعد ترامپ تا ۲۰۲۸ اقتصاد جهانی را دچار بحران و رکود کند. جامعه جهانی بایستی ترمز این تهدید را بکشد تا خودروی اقتصاد جهانی دچار آسیب و بحران تاریخی نشود.