به گزارش «راهبرد معاصر»؛ پنج دور مذاکرات هسته ای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا با میانجیگری دولت عمان برگزار شده است و به نظر میآید همچنان نقاط اختلاف و شکاف های معناداری در مواضع مذاکراتی تهران-واشنگتن وجود دارد. دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اصرار دارد باید به توافقی حداکثری و به مراتب گستردهتر از برجام با ایران دست یابد.
با گذشت چند ماه از آغاز دولت دوم ترامپ، الگوی تعامل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به ویژه در موضوع پرونده هستهای وارد مرحله تازهای شده است
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بر خطوط قرمزش نظیر حفظ غنی سازی اورانیوم در خاک خود تأکید میکند و آنها را کاملاً مشروع و برخوردار از حمایت قوانین بینالمللی میداند. با وجود این، ترامپ و متحدانش به شیوه های مختلف سعی در زیر فشار قرار دادن ایران و تحمیل اصول مطلوب خود به کشورمان دارند.
با گذشت چند ماه از آغاز دولت دوم ترامپ، الگوی تعامل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به ویژه در موضوع پرونده هستهای وارد مرحله تازهای شده است؛ مرحلهای که نشانههای روشنی از بازی تاکتیکی «پلیس خوب – پلیس بد» در خود دارد و هدف اصلی اش مدیریت فشار حداکثری همراه با ایجاد توهم فرصت و مذاکره است.
این الگوی رفتاری برخلاف دولت نخست ترامپ که بیشتر مبتنی بر خروج ناگهانی از برجام و افزایش فشارهای مستقیم بود، اکنون با ظرافت بیشتری اجرا میشود. دولت دوم ترامپ تلاش میکند همزمان پیام تهدید و تقابل منتقل کند و در گفتوگو را بسته نشان ندهد؛ الگویی که تحلیلگران آن را برگرفته از راهبردهای امنیتی جنگ سرد میدانند.
در چند ماه اخیر مجموعهای از اقدامات آشکار و پنهان در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران دیده میشود که بهوضوح نشانههای تاکتیک کلاسیک دارد؛ از سویی موساد و نومحافظهکاران امنیتی در کاخ سفید بهدنبال تهدید علنی، حملات سایبری و افزایش تحریمهای هدفمند هستند و از سوی دیگر چهرههای دیپلماتیک و میانهروتر نظیر برخی فرستادگان ویژه، از آمادگی آمریکا برای بازگشت به مذاکره در صورت «تغییر رفتار ایران» سخن میگویند.
بهعنوان نمونه، همزمان با سفر اخیر رئیس موساد به واشنگتن برای رایزنی درباره برنامه هستهای ایران، نماینده ویژه ترامپ در امور ایران با رسانههای اروپایی گفتوگو کرد و از فرصتی مهم برای حلوفصل دیپلماتیک پرونده هسته ای ایران سخن گفت.
هدف اصلی این بازی دوگانه ایجاد فشار روانی و راهبردی بر تصمیمگیران ایرانی است. در واقع آمریکا با این تاکتیک بهدنبال آن است که:
• ایران نسبت به اراده واقعی آمریکا دچار تردید شود.
• دچار شکاف داخلی در نهادهای تصمیمساز شود.
•زمان و انرژی ایران صرف واکنشهای پراکنده و نه برنامهریزی راهبردی منسجم شود.
در این چارچوب، واشنگتن میکوشد علاوه بر حفظ فشار حداکثری، با نمایش کانالهای دیپلماتیک و ارسال پیامهای غیررسمی، تهران را وارد بازی مبهم و فرسایشی کند.
در این بازی نقش «پلیس بد» بیشتر به عناصر امنیتی و ایدئولوژیک دولت ترامپ سپرده شده است؛ چهرههایی که بهشدت مخالف احیای برجام یا هرگونه توافق با جمهوری اسلامی ایران هستند.
نمونههای بارز این رویکرد عبارتاند از:
• افزایش فشار تحریمی علیه نهادهای کلیدی ایران
• حمایت از گروههای معاند یا جریانهای ضدایرانی منطقهای
• عملیات خرابکاری در زیرساختهای هستهای و صنعتی ایران
• تشویق متحدان منطقهای مانند رژیم صهیونیستی و عربستان برای اعمال فشار همزمان
این جریان ترجیح میدهد ایران را بهطور کامل از فعالیت هستهای باز دارد یا درگیر بحران دائمی کند.
واشنگتن میکوشد علاوه بر حفظ فشار حداکثری، با نمایش کانالهای دیپلماتیک و ارسال پیامهای غیررسمی، تهران را وارد بازی مبهم و فرسایشی کند
در سوی مقابل، چهرههایی مانند برخی دیپلماتهای سابق، مشاوران رسانهای ترامپ و حتی برخی چهرههای جمهوریخواه میانهرو نقش «پلیس خوب» بازی میکنند. آنها معمولاً در محافل بینالمللی حاضر میشوند و از امکان «توافق بهتر از برجام» حرف میزنند و ایران را با شروط جدید تشویق به بازگشت به میز مذاکره میکنند.
این گروه معتقدند، نباید تمام راههای دیپلماسی بسته شود تا از سویی آمریکا در نگاه جهانی «جنگطلب مطلق» شناخته نشود و از سوی دیگر، ایران همچنان در حال محاسبه و تعلیق باقی بماند.
استفاده از تاکتیک پلیس خوب – پلیس بد، در روابط آمریکا با ایران تازگی ندارد. حتی در مذاکرات هستهای سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ نیز این بازی بهوسیله آمریکا و برخی متحدانش بهکار گرفته شد.
اما تفاوت امروز در این است:
• ترامپ تجربه چهار سال نخست دارد و تاکتیکهایش حرفهایتر شدهاند.
• ایران بازی را بهتر میشناسد و محاسبات راهبردی خاص خود دارد.
اگر ایران به پیامهای «پلیس خوب» دل ببندد و به امید توافقی جدید، از مسیر مقاومت واقعی عقبنشینی کند، امکان دارد در میانه بازی، تنها و بیدستاورد باقی بماند، زیرا آمریکا درنهایت منافع امنیتی و راهبردی خود را دنبال میکند، نه لزوماً توافقی متوازن.
جمهوری اسلامی ایران به صراحت اعلام کرده، بر پایه تجربیات تاریخی و گذشته در مذاکره غیرمستقیم با آمریکا سختگیر است و منافع ملی خود را قربانی وعده های سرخرمن آمریکایی ها نخواهد کرد. طرف آمریکایی و جریان های رقیب با ایران نیز خوب می دانند، ایران دست خالی نیست و اهرم های خاص خود را در اختیار دارد. به همین دلیل است آنها به دنبال استفاده از راهبردهای فریبکارانه و عامهپسند علیه ایران هستند.