به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مدت زمان زیادی از توقف جنگ 12 روزه نمی گذرد؛ رویدادی که با تجاوز رژیم اشغالگر قدس به کشورمان در سحرگاه 23 خردادماه سال جاری آغاز شد و پس از 12 روز مقاومت جانانه ایران و البته وارد کردن ضربات مهلک به رژیم صهیونیستی، سرانجام به نقطه توقف جنگ رسید.
اشغالگران صهیونیست به طور خاص به تجهیزات راداری کشورمان در بخش های مختلف ایران حمله کردند که جبران خسارت ها در این حوزه خیلی زود شروع شد
بسیاری از تحلیلگران و البته افکار عمومی در منطقه و جهان (در قالب نظرسنجیهای معتبر نظیر آنچه مرکز افکارسنجی عربی انجام داده است) تأکید کرده اند ایران را باید پیروز جنگ 12 روزه دانست. دلیل آن هم روشن است: زیرا کشورمان با قدرت، مانع از عملیاتی شدن توطئه های مختلف صهیونیست ها و البته دولت آمریکا علیه خود شد.
با وجود این، پایان ماجرا نبود و کشورمان حتی پس از پایان جنگ 12 روزه نیز شوک های قابل تأمل و معناداری به اشغالگران صهیونیست وارد کرده است که در این رابطه توجه به سه نشانه و مؤلفه ضروری به نظر می آید.
نخست، اینکه به اعتراف منابع صهیونیستی به ویژه نشریات این رژیم نظیر یدیعوت آحارونت و همچنین هاآرتص(که مستند به داده های اطلاعاتی صهیونیست هاست)، ایران توانسته خیلی زود پس از توقف جنگ، روند جبران خسارت ها و آمادگی برای مقابله با دور تازه ماجراجویی احتمالی رژیم اشغالگر قدس را علیه خود آغاز کند و به سرانجام برساند.
اشغالگران صهیونیست به طور خاص به تجهیزات راداری کشورمان در بخش های مختلف ایران حمله کردند که جبران خسارت ها در این حوزه خیلی زود شروع شد و به نتیجه دست یافته است. در حوزه پدافند هوایی نیز شاهد در پیشگرفتن رویه ای مشابه از سوی کشورمان بوده ایم. به بیان ساده تر، ایران در مدت زمان کوتاهی توانسته خود را آماده شرایطی کند تا در صورت ماجراجویی های تازه بتواند ضربات مهلکتری را در قیاس با جنگ 12 روزه به رژیم اشغالگر قدس تحمیل کند. این مهم در شرایطی محقق شده است که جریان های مخالف با ایران انتظار داشتند خیلی زود کشورمان از نظر امنیتی و نظامی دچار فروپاشی شود.
دوم، اینکه ایران پس از جنگ 12 روزه، صرفاً عملیات در حوزه نظامی را متوقف کرد و با علمِ به ترکیبی بودن جنگ علیه خود، در دیگر حوزه ها به نحوی فعال به نبرد با دشمن صهیونیستی و البته حامیان غربی اش ادامه داد. عرصه های سیاسی و دیپلماتیک، رسانه ای و حقوقی ازجمله حوزه هایی بوده اند که ایران با کنشگری فعال در قالب آنها نشان داده نگاهش به حوزه قدرت، چند وجهی و پیوسته است.
این سطح از بلوغ را صرفاً می توان در رابطه با بازیگران قدرتمند در محیط بینالمللی مشاهده کرد. در این رابطه، گویی بخش های مختلف نظام حکمرانی در ایران هرکدام به صورت هدفمند در مسیری گام می گذارند که برونداد نهایی آن تقویت دست کشورمان در نبرد با دشمنان است. این یعنی جنس نگاه به قدرت در میان تصمیمسازان کشور صرفاً نظامی و امنیتی نیست و همین موضوع چشم اندازهای روشنی را برای تقویت هرچه بیشتر بنیان های قدرت ایران در آینده فراهم می کند.
ایران پس از جنگ 12 روزه، صرفاً عملیات در حوزه نظامی را متوقف کرد و با علمِ به ترکیبی بودن جنگ علیه خود، در دیگر حوزه ها به نحوی فعال به نبرد با دشمن صهیونیستی و البته حامیان غربی اش ادامه داد
سوم، اینکه ایران در فضای پساجنگ 12 روزه و حتی در بحبوحه آن، روند تولید و صادرات نفت خود را به نحو ملموسی افزایش داده است. داده های رسمی نشان می دهند صادرات روزانه نفت ایران به چین به بیش از 1.8 میلیون بشکه در روز رسیده است. در حوزه تولید نیز ایران در زمره کشورهایی میان بازیگران عضو اوپک بوده که بیشترین میزان افزایش تولید نفت را به ثبت رسانده است. این موضوع به قدری برجسته بوده که حتی برخی رسانه ها و تحلیلگران صهیونیست نسبت به اینکه ایران اینگونه به رژیم صهیونیستی و متحدانش دهن کجی می کند، ابراز تعجب کرده اند.
البته که این مهم در وضعیتی محقق شده است که صهیونیستها به خوبی فهمیدهاند اقدامشان علیه سایت های انرژی ایران می تواند کل ظرفیت های آن ها را در حوزه انرژی هدفِ موشک های ایرانی قرار دهد. به بیان ساده تر، قدرت نظامی کشورمان به حمایت مؤثر از توان اقتصادی ایران برخاسته است. ورای همه این موارد، گزارش های رسمی محافل غربی نشان می دهند، ایران در حوزه موشکی و هسته ای، به نحو چشمگیری توانسته توانمندی های خود را پس از جنگ 12 روزه ارتقا بخشد.
جالب اینکه جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت جو بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا به تازگی تأکید کرد، جنگافروزی علیه ایران نه تنها این کشور را ضعیف نکرده، بلکه در حوزه های موشکی و هسته ای قوی تر هم کرده است و ایرانی ها اکنون با مشروعیت بیشتر و منطق قوی تر به فعالیت های خود در این حوزه ها ادامه می دهند. سالیوان گفت، غرب نیاز به همکاری با ایران دارد.