به گزارش راهبرد معاصر، در تابستان 2025، بار دیگر شعلههای تنش در مرزهای پرتنش تایلند و کامبوج زبانه کشید؛ تنشی که اگرچه به ظاهر نظامی اما ریشههایی ژرف در تاریخ استعمار، رقابتهای سیاسی، اختلافات خانوادگی رهبران و موجهای فزاینده ملیگرایی دار و درگیری اخیر نهتنها بزرگترین بحران نظامی میان این دو کشور طی یک دهه گذشته محسوب و نشانهای هشداردهنده از شکنندگی صلح در آسیای جنوب شرقی است.
خاستگاه تاریخی یک مرز خونین
نقطه آغاز بسیاری از اختلافات میان تایلند و کامبوج به نقشههای مرزی دوره استعمار فرانسه بازمیگردد که در آن زمان، مرزهای میان پادشاهی سیام (تایلند کنونی) و مستعمره فرانسوی کامبوج بهگونهای ترسیم شد که ابهاماتی در مورد مالکیت برخی نواحی از جمله معابد باستانی بهویژه معبد پرهویهار باقی ماند و با وجود اینکه دیوان بینالمللی دادگستری در سال 1962 مالکیت این معبد را به کامبوج واگذار کرد، تایلند همچنان مدعی بخشی از زمینهای اطراف این میراث باستانی است.
در دهههای اخیر، این اختلافات بارها موجب تشدید تنش شده و به ویژه پس از ثبت معبد پرهویهار در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال 2008 که با اعتراض شدید ملیگرایان تایلندی و تبادل آتش در مرز همراه شد.
جرقهای جدید در آتش اختلافات
در ماه مه 2025، یک درگیری مرزی در ناحیه چانگ بوک منجر به کشته شدن یک سرباز کامبوجی شد که این اتفاق، تنها چند هفته پیش از تحولات سیاسی در بانکوک، بار دیگر آتش تنش را شعلهور اما آنچه بحران را از یک درگیری مرزی به یک بحران ملی و منطقهای بدل کرد، افشای یک تماس تلفنی محرمانه 17 دقیقهای میان نخستوزیر تایلند، "پائتونگتارن شیناواترا" و نخستوزیر سابق کامبوج، "هون سن"، بود که در این تماس، که به صورت مرموزی در فضای مجازی منتشر و لحن صمیمانه پائتونگتارن و وعدههای او برای حفظ منافع خانواده هون بهویژه در برابر نخستوزیر کنونی کامبوج، "هون مانت"، با واکنش تند محافل سیاسی و نظامی تایلند مواجه و دادگاه قانون اساسی تایلند بلافاصله نخستوزیر را از سمت خود تعلیق و یک بحران مشروعیت سیاسی را رقم زد که بازتابهای آن در رفتارهای نظامی بعدی بهوضوح مشهود بود.
ورود به فاز نظامی: درگیری گسترده مرزی
در روزهای 24 و 25 ژوئیه 2025، ارتشهای دو کشور در بیش از دوازده نقطه مرزی درگیر و نیروی هوایی تایلند با جنگندههای F-16 دست به حمله زد و در مقابل، ارتش کامبوج از راکتاندازهای BM-21 استفاده کرد. منابع خبری از کشته شدن دستکم 32 نفر (که بیشتر آنها غیرنظامی بودند، از جمله چند کودک) و زخمی شدن دهها نفر دیگر خبر دادند و افزون بر آن، بیش از 120 هزار نفر از مرزنشینان تایلندی به مناطق امن منتقل و هزاران شهروند کامبوجی نیز خانههای خود را ترک و در خلال این درگیریها، دو طرف یکدیگر را به ارتکاب جنایات جنگی متهم و کامبوج اعلام کرد تایلند از بمبهای خوشهای استفاده کرده و از آن سو تایلند، کامبوج را به حمله به مناطق غیرنظامی، مدارس، معابد و حتی معبد پرهویهار متهم کرد.
با بالا گرفتن درگیریها، کشورهای مختلف از جمله آمریکا، چین و مالزی پیشنهاد میانجیگری دادند و کامبوج با آتشبس پیشنهادی مالزی موافقت اما تایلند ساعاتی پیش از اجرایی شدن آن کنارهگیری کرد. موضع رسمی بانکوک تاکید بر حل بحران بهصورت «دوجانبه» و هرگونه ورود طرف ثالث را رد و در این میان، دو کشور سفرای یکدیگر را احضار و روابط دیپلماتیک را تا مرز قطع کامل پیش بردهاند.
مارِس سانگیامپونگسا، وزیر امور خارجه تایلند، ضمن محکوم کردن حملات نظامی مکرر کامبوج به خاک تایلند، هشدار داد در صورت ادامه این اقدامات تحریکآمیز، دولت تایلند ممکن است اقدامات دفاعی خود را افزایش دهد. وی از نیویورک و در حاشیه نشست سازمان ملل با مقامات بینالمللی دیدار و بر تعهد تایلند به راهحلهای صلحآمیز تأکید و همچنین دستور آمادهسازی طرح تخلیه فوری شهروندان تایلندی از کامبوج را صادر و در همین راستا، ظرفیت پروازهای بین پنومپن و بانکوک افزایش یافته و از همه شهروندان تایلندی خواست با دقت اطلاعیههای رسمی را برای حفظ ایمنی خود دنبال نمایند.
روایت رسانهای در تایلند
رسانههای تایلندی در پوشش خود از این بحران، بر چند محور اصلی تمرکز دارند: دفاع از تمامیت ارضی، حفاظت از غیرنظامیان، افشای نقش سیاسی کامبوج در بحران داخلی تایلند و مشروع جلوهدادن اقدامات نظامی کشور. گزارشهایی از خانوادههایی که در جریان ورزش مدارس هدف قرار گرفته و یا پناهجویانی که در سالنهای دانشگاهی اسکان یافته که بار احساسی ماجرا را در افکار عمومی تایلند سنگینتر کرده است و همچنین، رسانههای داخلی بارها به رابطه خانوادگی قدیمی میان تاکسین شیناواترا (پدر پائتونگتارن) و هون سن اشاره و آن را عامل نفوذ و بیثباتی در ساختار تصمیمگیری کشور معرفی مینمایند.
بحران جاری تنها یک درگیری مرزی نیست؛ بلکه نشانهای از تلاقی سه بحران همزمان است: بحران تاریخی مرزهای مبهم، بحران مشروعیت سیاسی در تایلند، و بحران رقابت منطقهای میان دو دولت با ساختارهای متمرکز خانوادگی و شواهد حاکی از آن است که گرچه ممکن است تنشها بهصورت موقت کاهش یابد، اما تا زمانیکه مسائل بنیادین مانند رسمیسازی مرزها، شفافیت دیپلماتیک، و بازتعریف روابط شخصی در سطوح قدرت حل نشوند، احتمال تکرار چنین بحرانهایی وجود خواهد داشت.
در حالیکه جامعه جهانی خواستار آتشبس و بازگشت به مذاکره است، بسیاری نگراناند که در صورت عدم کنترل تنش، جنوب شرق آسیا شاهد یکی از خطرناکترین درگیریهای مرزی سالهای اخیر شود؛ درگیریای که این بار نه فقط بر سر زمین، که بر سر هویت، مشروعیت و قدرت است.
در خبری که از طرف ارتش منتشر شده چنین ذکر شده، دادههای فنی درباره نوع سلاحهای مورد استفاده از سوی کامبوج نیز نکات قابل تأملی در خود دارد. راکتاندازهای مدل BM-21 Grad، یکی از تجهیزات کلاسیک در زرادخانه کامبوج هستند. مدل استاندارد این راکتها با شناسه 9M22U دارای بردی در حدود 20 کیلومتر است، اما در درگیری اخیر شواهد حاکی از استفاده از نسخههای ارتقا یافته مانند 9M28F، 9M521 یا 9M522 با برد 30 تا 40 کیلومتر هستند.
تحلیل و ملاحظات:
از منظر دیپلماتیک، کامبوج تلاش کرده است موضوع را به سطح بینالمللی و بهویژه شورای امنیت سازمان ملل بکشاند و هدف اصلی این اقدام، ایجاد فشار بینالمللی بر تایلند و مشروعیتبخشی به مواضع خود در سطح جهانی و اگر شورای امنیت صرفاً بیانیهای نگرانکننده صادر و خواستار خویشتنداری و گفتوگو شود، این امر قابل پذیرش خواهد بود اما در صورتی که قطعنامه الزامآور صادر شود و هیچیک از اعضای دارای حق وتو مخالفت نکنند، ممکن است تایلند در موقعیت دشواری قرار گیرد.
نکتهای مهم که نباید در تحلیل این بحران نادیده گرفته شود، جایگاه جغرافیایی تایلند در راهبرد ایندو-پاسیفیک ایالات متحده آمریکا است که این راهبرد با هدف مهار نفوذ چین و تضمین آزادی دریانوردی در منطقه توسعه یافته و موجب شده تا بسیاری از تنشهای محلی، رنگوبوی ژئوپلیتیکی و رقابت ابرقدرتها به خود بگیرد.
با در نظر گرفتن اینکه تایلند از متحدان سنتی آمریکا در منطقه بهشمار میرود و در سالهای اخیر تلاش کرده بین روابط با چین و آمریکا موازنه برقرار نماید، با این حال، موقعیت ژئواستراتژیک آن در سواحل دریای چین جنوبی و نزدیک به گذرگاههای حیاتی دریایی، آن را در کانون توجهات واشنگتن قرار داده است.
در چنین شرایطی، هرگونه بیثباتی در مرزهای تایلند بهویژه اگر با درگیری کشوری هممرز مانند کامبوج میتواند دستاویزی برای افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه باشد و این حضور میتواند بهنام دفاع از ثبات و صلح منطقهای توجیه اما در واقع بخشی از برنامه گستردهتر برای محدودسازی نفوذ چین است.
از سوی دیگر، کامبوج در سالهای اخیر روابط بسیار نزدیکی با چین برقرار کرده و میزبان پروژههای کلان زیرساختی در چارچوب طرح «یک کمربند، یک جاده» بوده و همین امر باعث شده تا تقابل تایلند و کامبوج در این برهه، صرفاً منازعهای مرزی نباشد بلکه بخشی از پازل درگیریهای نیابتی میان چین و آمریکا در ایندو-پاسیفیک تلقی گردد.
بنابراین، مدیریت این بحران هم از منظر امنیت ملی اهمیت دارد وهم می توان در چهارچوب رقابت قدرتهای جهانی نیز مورد تحلیل قرار گیرد و تایلند باید مراقب باشد تا بهگونهای عمل نکند که خواسته یا ناخواسته، به صحنهای برای افزایش تنشهای میان چین و آمریکا تبدیل گردد.
نکته قابل تأمل این است که بسیاری از اعضای غیر دائمی شورای امنیت، از کشورهای در حال توسعه یا دارای روابط نزدیک با کامبوج هستند و برخی اعضای دائم مانند چین و روسیه نیز روابط نظامی نزدیکی با کامبوج دارند، بنابراین تایلند باید از هرگونه گسترش اقدام نظامی که بهعنوان تجاوز قلمداد شود پرهیز نماید تا از دستاویزهای دیپلماتیک برای حمله سیاسی جلوگیری گردد.
راهبرد پیشنهادی در شرایط کنونی، تمرکز بر برقراری امنیت در مناطق مرزی، پاکسازی مینها و جلوگیری از پیشروی نیروهای دشمن به داخل خاک کشور و اقداماتی که بتوان آنها را در قالب «دفاع مشروع» به جهانیان توضیح داد و این اقدامات باید پیش از هرگونه صدور قطعنامه یا دخالت رسمی شورای امنیت صورت گیرد تا وضعیت میدانی به نفع تایلند تثبیت گردد.
همچنین، تایلند باید مسیر دیپلماتیک را باز نگاه دارد تا با استفاده از سازوکارهای منطقهای مانند آ.سه.آن، فرصت مناسبی برای آغاز گفتوگوهای دوجانبه فراهم و حفظ کانالهای ارتباطی دیپلماتیک، حتی در سطوح پایین، باعث میشود روند بازسازی روابط در آینده با دشواری کمتری همراه باشد.
از نظر نظامی، اگر فشارها بر کامبوج افزایش یابد و تلفات یا خسارات بیشتری متوجه آنان شود، احتمال عقبنشینی و تمایل به مذاکره از سوی آن کشور افزایش و در چنین شرایطی، احتمال پذیرش راهحلهایی مانند «عقبنشینی متقابل» و تعیین مرزهای امن، بالا میرود و با این حال، باید مراقب بود که فشار نظامی بیش از حد، بهانهای برای درخواست دخالت خارجی توسط کامبوج نشود.
در نهایت، میتوان گفت که پایان دادن به این درگیری نیازمند ترکیبی از قدرت بازدارندگی نظامی و هوشمندی دیپلماتیک و اتخاذ رویکردی متعادل که در آن امنیت ملی حفظ شود، اما از ورود به منازعات بینالمللی پرهیز گردد و میتواند مسیر را برای گفتوگو، صلح و ثبات هموار ساخت وهرگونه اقدام نسنجیده ممکن است منطقه را وارد دورهای از تنشهای گستردهتر و پیچیدهتر کند که تبعات آن سالها باقی بماند./تسنیم