به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دولت آمریکا از سال 2006 میلادی تاکنون در اسناد بالادستی نهادهای امنیتی، چین را به عنوان تهدید اصلی علیه موقعیت بینالمللی خود معرفی کرده است؛ موضوعی که هر سال بهوسیله دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی آمریکایی تکرار می شود.
در این میان، شاید عده ای تصور کنند منظور آمریکایی ها از تهدید چین، معطوف به قدرت سخت و نظامی این کشور و تبعات آن برای منافع و امنیت ملی آمریکا و این در حالی است که این گزاره، نگاهی محدود را نمایندگی می کند و واقعیت ندارد.
وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرد، تا پنج سال آینده با تداوم روندهای فعلی آمریکا بالکل قدرت تحریم دیگر کشورها را از دست خواهد داد
حقیقت اینکه بخش قابلتوجهی از هراس آمریکایی ها از خیزش جهانی چین، مرتبط با قدرت اقتصادی این کشور است؛ کما اینکه برخی تئوریسین های برجسته اقتصاد و روابط بین الملل نظیر جان میرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو یا جفری ساکس، اقتصاددان برجسته آمریکایی خیزش جهانی چین را ریشه در اوج گیری قدرت اقتصادی این کشور ارزیابی می کنند. موضوعی که به اعتراف اندیشکده های معتبر آمریکایی می تواند تا اواخر دهه جاری میلادی، چین را به اقتصاد نخست جهان تبدیل کند.
نکته قابل تأمل اینکه چینی ها گاه و بیگاه جلوه هایی عینی از افزایش قدرت اقتصادی خود در سطح بینالمللی به نمایش می گذارند. در این رابطه، به تازگی نشریه معتبر اقتصادی اکونومیست در گزارشی قابل تأمل، به افزایش نفوذ جهانی پول ملی چین یعنی یوان پرداخته و تأکید کرده است، از سال 2022 میلادی تاکنون سهم یوان در پرداخت های جهانی، به دو برابر افزایش یافته و امروز بیش از 30 درصد از تجارت خارجی چین با یوان انجام می شود.
در عین حال، آمارهای رسمی حاکی از این هستند، بیش از نیمی از دریافتی های برون مرزی چین در وضعیت کنونی با یوان تسویه می شود. این در حالی است که سال 2010 میلادی این میزان کمتر از یک درصد بود. آمارهایی از این دست در نوع خود با سه پالس معنادار برای اقتصاد جهانی همراه هستند:
نخست، اینکه چینی ها به نحوی هدفمند و با برنامه در حال دلارزدایی از اقتصاد خود هستند. این یعنی چین بر آن است با توسعه دامنه استفاده از یوان در محیط بین المللی، یکی از اصلی ترین بنیان های هژمونی ادعایی آمریکا را در دنیا متزلزل کند.
بیراه نیست مدتی قبل شاهد بودیم مارک روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا به صراحت اعلام کرد، تا پنج سال آینده با تداوم روندهای فعلی آمریکا بالکل قدرت تحریم دیگر کشورها را از دست خواهد داد.
چین برای پیشبرد این دستورکار، از سیاست های تشویقی مختلفی استفاده می کند و عملاً کشورها و دولتهای مختلف را به سمت استفاده از یوان سوق می دهد؛ موضوعی که البته با استقبال جهانی رو به رو شده است و نشان میدهد کشورهای مختلف جهان نیز مایلند از سطح و میزان اتکای خود به دلار آمریکا بکاهند. این چالش جدی برای هژمونگرایی واشنگتن در سطح بینالمللی است.
دوم، اینکه بالارفتن قابل توجه سرعت دلارزدایی از اقتصاد و تجارت خارجی چین این واقعیت را نشان می دهد که پکن، سطح تنش با قدرت های غربی را جدی ارزیابی می کند و باور دارد نبرد آن با خاصه آمریکا، صرفاً در حوزه موضوعات امنیتی و راهبردی نیست و بخش قابل توجهی از آن در حوزه اقتصادی در جریان است.
بخش قابل توجهی از تحرکات پکن معطوف به موضوعات اقتصادی و به ویژه توسعه دامنه نفوذ استفاده از یوان به عنوان ارز معتبر بین المللی از سوی کشورهای مختلف دنیاست
این یعنی به موازات افزایش تنش های جاری ژئوپلیتیکی در دنیا، در حوزه اقتصادی نیز شاهد اوج گیری تنش ها هستیم. معادلهای که تأکید می کند سطح شکاف ها در سطح نظام بین الملل، به نقطه قابل توجهی رسیده است و کشورها باید در جهتگیری های خود در این فضا، صریح تر از قبل رفتار کنند. به بیان ساده تر، دو حوزه اقتصادی و سیاسی که پیشتر جدا از هم تصور می شدند، اکنون درهمتنیدهتر از هر زمان دیگری به نظر میآیند.
سوم، اینکه چینی ها توسعه استفاده از یوان در قالب تجارت جهانی را صرفآ به صورت مراودات دوجانبه با کشورهای گوناگون دنبال نمی کنند و به این موضوع توجه دارند در حوزه ابتکارهای نهادی و سازمانی نیز باید فعالانه اقدام کنند.
اساساً به همین دلیل است، می بینیم در طیف متنوعی از سازمانهای بین المللی که چینی ها ابتکارعملِ ایجاد آن ها را داشته اند، بخش قابل توجهی از تحرکات پکن معطوف به موضوعات اقتصادی و به ویژه توسعه دامنه نفوذ استفاده از یوان به عنوان ارز معتبر بین المللی از سوی کشورهای مختلف دنیاست. دستورکاری که آن نیز با مشوقهای مختلفی در قالب سازمانهای یادشده دنبال می شود.