به گزارش «راهبرد معاصر»؛ هژمون گرایی مفهومی است که دولت های مختلف آمریکا و البته سیاستمداران این کشور همواره سعی در پیگیری آن به ویژه در قالب سیاست خارجی کشورشان داشته اند. در این چارچوب، آمریکایی ها در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، علمی و فناوری، فرهنگی و ... سعی داشته اند خود را به مثابه بازیگری بیرقیب در محیط بین المللی القا کنند و از این رهگذر، جهان را به زعم خود، زیر سلطه بگیرند.
رسانه های مطرح آمریکا در قالب گزارش های مختلف روند مهاجرت نخبگان علمی آمریکا به خارج از این کشور را نگرانکننده توصیف می کنند
دستورکاری که البته در دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا ماهیت و ابعاد جدیتری نیز به خود گرفته است. فردی که مدام ادعا می کند سعی دارد عصر به اصطلاح طلایی آمریکا را احیا کند و عظمت را به کشورش برگرداند. با وجود این، گاه و بیگاه شاهدیم در بحبوحه همین لفاظیها، نشانه ها و رویدادهایی ظاهر می شوند که نشان می دهند تا چه اندازه روایت سازی ها غلط و بیپایه هستند.
به تازگی شاهد پرده ای جدید از این موضوع بودیم. ماجرا از این قرار است، شبکه سی.ان.ان در گزارشی مبسوط تأکید کرد، روند مهاجرت نخبگان آمریکایی از این کشور به ویژه به سمت کشورهای رقیب آمریکا، سرعت و شدت بیشتری گرفته است. به عنوان نمونه، از ابتدای سال 2024 تاکنون دستکم 85 دانشمند آمریکایی ازجمله فیزیکدانان هسته ای و پژوهشگران حوزه هوش مصنوعی، راهی مؤسسات تحقیقاتی چین شدند. جالب اینکه چینی ها سال 2024 بودجه تحقیق و توسعه خود را به حدود 500 میلیارد دلار افزایش دادند.
پیش تر نیز رسانه های مطرح آمریکا در قالب گزارش های مختلف روند مهاجرت نخبگان علمی آمریکا به خارج از این کشور را نگرانکننده توصیف و آن را با تبعات به شدت منفی برای این کشور و موقعیت جهانی آن ارریابی می کردند. با وجود این، رویداد در نوع خود حامل چهار نکته مهم است.
نخست، اینکه اثبات شد تا چه اندازه تصویرسازی های دولتمردان آمریکایی و رسانه های همسو با آنها درباره رؤیای آمریکایی دروغین و غلط است. کشوری که رهبران آمریکا سعی دارند آن را به مثابه نقطهای جذاب از دنیا برای همگان معرفی کنند، اکنون به نقطه ای رسیده که نخبگان علمی آن سعی در فرار از این کشور دارند. پیش تر گزارش های مختلف حاکی از این بودند برخی پژوهشگران آمریکایی به صراحت اعلام کرده اند سیاست های دولت این کشور دیگر مجالی برای فعالیت های علمی آنها باقی نمی گذارد و ترجیح می دهند خاک آمریکا را به هر نحو ممکن ترک کنند.
مهاجرت نخبگان علمی آمریکا از این کشور و سرعت گرفتن این روند در دولت ترامپ، این واقعیت را فریاد می زند حتی آمریکاییها هم دیگر تعصب گذشته را به کشورشان ندارند
دوم، اینکه ترامپیست ها سعی دارند آمریکا و موقعیت جهانی آن را رو به صعود نشان دهند. این در حالی است که شواهد حاکی از حرکت این کشور به سمت نزولِ موقعیت است. اساساً به همین دلیل است می بینیم ترامپیست ها مدام در محیط بینالمللی جنجال آفرینی می کنند، زیرا می خواهند چیزهایی دیده نشوند که آبروی آمریکا را بر باد می دهند. جالب اینکه اندیشکده های معتبر آمریکایی سال های گذشته هشدار داده اند با تداوم روندهای جاری بعید نیست آمریکا در پایان دهه جاری میلادی یا درنهایت سال 2050، شاهد تحولاتی در جهان باشد که عملاً آن را به کشوری عادی و نَه ابرقدرت تبدیل می کند. حال اینکه نخبگان علمی آمریکا از این کشور فرار می کنند و به نوعی جلوه ای از واقعیت های تلخی است که آمریکاییها سعی در لاپوشانی آن دارند.
سوم، اینکه تئوری پردازان حوزه سیاست بین الملل نظیر جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو یا جفری ساکس، اقتصاددان مطرح آمریکایی تأکید می کنند موازنه قدرت در جهان در حال تغییر است. این یعنی مؤلفه های سنتی نظمساز دنیا که عمدتاً متمرکز بر توان و ظرفیت های قدرت های غربی است، تضعیف شده و نظمی جدید در حال ظهور است. نظم جدید، جلوه هایی تازه دارد که باید آنها را شناسایی کرد و اگر از این زاویه به ماجرا بنگریم، مشخص می شود تغییر توازن قدرت در دنیا کاملاً جدی و ملموس است.
چهارم، اینکه مهاجرت نخبگان علمی آمریکا از این کشور و سرعت گرفتن این روند در دولت ترامپ، این واقعیت را فریاد می زند حتی آمریکاییها هم دیگر تعصب گذشته را به کشورشان ندارند. این یعنی باور به هژمون گرایی و قدرت آمریکا از سوی شهروندان و اتباع این کشور به شدت اُفت کرده است. این معادله نیز خود پالس های معناداری را از تضعیف موقعیت و جایگاه جهانی آمریکا در قالب موضوعات بینالمللی مخابره می کند.