به گزارش راهبرد معاصر؛ بعد «دیشب باباتو دیدم آیدا» رسول صدرعاملی نحوه داستان گویی اش را عوض کرد. او به سراغ سوژه هایی غیر از سینمای پیشین خود رفت. سوژه های پیشین صدرعاملی به روایت نسل جوان یا نوجوان می پرداخت و پرسوناژ فیلمهایش نیز زنان و دختران بودند. در فیلم های بعدی اما او از این روایت فاصله گرفت. آخرین فیلم صدرعاملی را شاید بتوان بازگشت او به همان روایت پیشین دانست.
«سال دوم دانشگاه من» روایت دو دختر جوان است که هم دانشگاهی هستند و در یک سفر دانشجویی دچار بحران می شوند. یکی زمین می خورد و به کما می رود و دیگری با ورود به زندگی شخصیش، بر سر دوراهی های اخلاقی قرار می گیرد.
سینمای صدرعاملی همیشه داستانگو بوده و خود را دچار ساختارهای سینمایی نکرده است. با اینکه در فیلم آخرش روایت را به شکلی نو و با فلش بکهایی به موقع بنا کرده اما باز همان روایت پیشین است. به همین دلیل نیز آثار صدرعاملی هیچ گاه مخاطب را سورپرایز نکرده است و بجای این نیت، ترجیح می دهد که داستانش را تعریف کند. فیلم آخر صدرعاملی نیز از این امر مستثنا نیست.
«سال دوم دانشگاه من» درام را در بحران های فردی و درونی بنا کرده است. صدرعاملی قصه را نه در کنش واکنش های عیان که در بسترهای اخلاقی روایت می کند. درونی بودن بحران نیز در اثر به نحوی دراماتیزه شده است که مخاطب در سراسر اثر در حال قضاوت کردن است.
مسئله فیلم، در تمام اثر سیال است. مسئله ای که بدلیل نحوه روایت مدام با علامت سوال مخاطب را روبرو می کند و حتی در بخش هایی مخاطب را نسبت به اصل مسئله شکاک می کند.
صدرعاملی در تمام این سال ها به سینمای ایران بازیگران مهمی را هدیه داده است. ترانه علیدوستی محصول سینمای صدرعاملی و «من ترانه 15سال دارم» است. فیلم آخر صدرعاملی نیز دو بازیگر جوان را به سینما معرفی می کند.
صدرعاملی برای انتخاب این دو بازیگر در دانشگاه های کشور فراخوان داد و از بین چند صد دختر دانشجو این دو را انتخاب کرد.
نکته مهم نیز این است که هردوی این بازیگرها، چناناند که گویی تجربه اولشان نیست. انتخاب درست و بجای صدرعاملی بازیگرانی تازه را به سینما معرفی کرده است.
یک بازیگر در بسترِ کُما با بازی ثابت و پرسوناسازی ِ صحیح و یک بازیگر با بحران های روحی و بازیگری ای زیرپوستی. هردو نیز به خوبی در نقش خود نمایان می شوند.
آخرین فیلم صدرعاملی شاید برای مخاطبان سینما قصه تازه ای نداشته باشد. شاید مخاطبان با دیدن فیلم به وجد نیایند یا حتی آخر فیلم بپرسند که چی؟ اما صدرعاملی سینمایش همیشه همین بوده. وقتی به سراغ تماشای فیلم های صدرعاملی می روی، باید بدانی که قرار است داستانی حتی ساده ببینی، با چم و خم های روحی و سوال هایی که گاهی جوابی برای مخاطب ندارد.