به گزارش راهبرد معاصر ، فیلمنامهنویسی از آن دسته از رشتههای تخصصی است که اتفاقا از سوی بسیاری از افراد مورد آزمون و خطا قرار میگیرد و بسیاری از افراد تواناییهای خود را در این حوزه هم محک میزنند که اکثرا این اتفاق از سوی کارگردانها رخ میدهد. به نظر میرسد کارگردانها در این حوزه اعتمادی به فیلمنامهنویسان نمی کنند و بیشتر ترجیح میدهند خودشان به نگارش فیلمنامه آثارشان بپردازند.
چهل سال از سینمای بعد از انقلاب میگذرد اما در این چهل سال عمده ترین مشکل آثار سینمایی ما مربوط به حوزه فیلمنامه میشده و گرچه در این سالها به لحاظ فردی پیشرفتهایی داشته ایم اما آنچه عیان است این است که این مهم همچنان یک پای ثابت ضعف آثارمان بوده است.
هرچند در این سالها متخصصان و سینماگران دلالیل عمده ای برای ضعف فیلمنامهها برشمردهاند اما به نظر میرسد در نظر نگرفتن فیلمنامهنویسی به عنوان یک شغل و صرف نکردن وقت کافی برای نگارش فیلمنامهها از اصلی ترین دلایل این امر باشد.
سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بهعنوان بزرگترین ماراتن سینمایی کشور چند روزی است که آغاز شده است و در این گزارش نگاهی به فیلمنامههای آثار راه یافته به این دوره از جشنواره انداختهایم.
نکته چشمگیر در نگاه اول این است که اکثریت غریب به اتفاق فیلمنامههای این آثار توسط کارگردانها نوشته شده و همین نکته غیبت فیلمنامهنویسان حرفهای را به وضوح نشان میدهد.
کارگردانهای فیلمنامهنویس
در میان آثار راه یافته به بخش سودای سیمرغ این دوره از جشنواره فیلم فجر فیلمنامههای «آشفتهگی» به کارگردانی فریدون جیرانی، «پالتو شتری» به کارگردانی مهدی علی میرزایی، «خون خدا» به کارگردانی مرتضیعلی عباسمیرزایی، «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی، «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی، «قسم» به کارگردانی محسن تنابنده، «مردی بدون سایه» به کارگردانی علیرضا رییسیان، «متری شش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی، «مسخره باز» به کارگردانی همایون غنیزاده و «ناگهان درخت» به کارگردانی صفی یزدانیان را کارگردانان آثار نوشتهاند.
از میان آثار راه یافته به بخش نگاه نو هم «دیدن این فیلم جرم است» به کارگردانی رضا زهتابچیان، «معکوس» به کارگردانی پولاد کیمیایی و «یلدا» به کارگردانی مسعود بخشی همین وضعیت را دارند و کارگردانان علاوهبر کارگردانی وظیفه نگارش فیلمنامه را هم خود برعهده داشتهاند.
فیلمنامهنویس و کارگردانهای ناظر
اما در این دوره از جشنواره آثاری هم دیده میشود که فیلمنامههای آنها به صورت مشترک توسط کارگردان و یک فیلمنامهنویس همراه نوشته شده است که به نظر میرسد در این سبک همکاری بازهم کارگردان علاقه داشته بر کار فیلمنامهنویس خود نظارت داشته باشد.
این درست که فیلمنامهنویسی و کارگردانی میتوان همزمان تخصص یک هنرمند باشد اما بپذیریم که این مورد در حالت طبیعی باید استثنا باشد نه قاعده
فیلمنامه فیلم سینمایی «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی حقیقی توسط حمیدرضا بابابیگی با طرحی از مونا زندی حقیقی نوشته شده است.
«درخونگاه» به کارگردانی سیاوش اسعدی توسط نیما نادری و سیاوش اسعدی، «جمشیدیه» به کارگردانی یلدا جبلی توسط فردین خلعتبری و یلدا جبلی، «سمفونی نهم» به کارگردانی محمدرضا هنرمند توسط حامد افضلی و محمدرضا هنرمند، «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار توسط مرتضی اصفهانی و نرگس آبیار، «جاندار» به کارگردانی حسین امیریدوماری و پدرام پورامیری توسط محمد داوودی، حسین امیریدوماری و پدرام پورامیری، «حمال طلا» به کارگردانی تورج اصلانی توسط هادی نادری و تورج اصلانی، «روزهای نارنجی» به کارگردانی آرش لاهوتی توسط جمیله دارالشفایی و آرش لاهوتی و «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی توسط علی اصغری، محمد رضا صدرعاملی و میلاد صدرعاملی نوشته شده است.
البته در این میان میشود به این نکته اشاره کرد که تورج اصلانی که از فیلمبرداران با سابقه سینمای ایران است این بار کارگردانی و فیلمنامهنویسی را توامان تجربه کرده است.
کارگردان ۲ فیلمنامهای
در این دوره از جشنواره یکی از کارگردانها ۲ فیلمنامه ارایه داده که یکی را خودش کارگردانی و دیگری توسط یک کارگردان دیگر کارگردانی شده است؛ فیلمنامههای فیلم سینمایی «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی و فیلم سینمایی «سال اول دانشکده من» به کارگردانی رسول صدرعاملی هر ۲ توسط پرویز شهبازی نوشته شده است.
نفسهای کمرمق فیلمنامههای اقتباسی
هرچند همواره در سینمای ایران به ضرورت اقتباس تاکید میشود اما این موضوع مشکل فراگیری است که نمونه بارز آن را میتوان در ماراتن فجر دید.
در این رویداد سینمایی تنها فیلمنامه ۲ فیلم سینمایی اقتباس شده است که فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» به کارگردانی کیومرث پرواحمد توسط این کارگردان بر اساس اقتباسی از رمان «کی از این چرخ فلک پیاده میشوم» و فیلم سینمایی «۲۳ نفر» به کارگردانی مهدی جعفری توسط خود کارگردان بر اساس اقتباسی از کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته شدهاند.
مورد ویژه تهیهکننده فیلمنامهنویس
فیلمنامه فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» که به روایت زندگی این جهان پهلوان از کودکی تا زمان مرگ میپردازد توسط بهرام توکلی کارگردان و سعید ملکان تهیهکننده این اثر نوشته شده است که در این میان سعید ملکان علاوه بر نقش پررنگی که در این سالها در تهیهکنندگی و معرفی استعدادهای کارگردانی داشته، از گریمورهای با تجربه سینما نیز است.
سهم اندک فیلمنامهنویسان
در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر تنها ۴ کارگردان ترجیح دادهاند که فیلمنامه آثارشان توسط افراد دیگری که تخصصشان فیلمنامهنویسی است نوشته شود و خودشان دخل و تصرفی در این موضوع نداشتهاند.
فیلمنامه فیلم سینمایی «قصر شیرین» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی توسط محسن قرایی و محمد داوودی نوشته شده، «ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی را امیر عربی نوشته، «زهرمار» به کارگردانی سیدجواد رضویان توسط پیمان عباسی و «ماجرانی نیمروز؛ رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان توسط حسین ترابنژاد و ابراهیم امینی نوشته شده است.
البته در این بخش میتوان به این موضوع اشاره کرد که رسول صدرعاملی هم ترجیح داده فیلمنامه «سال دوم دانشکده من» را خودش ننویسد اما همانطور که پیشتر هم گفته شد این فیلمنامه توسط پرویز شهبازی نوشته شده که خودش هم در عرصه کارگردانی فعال است.
فیلمنامهنویسان حرفهای کجایند؟
با مرور فیلمنامههای این دوره از جشنواره این سوال پیش میآید که فیلمنامهنویسان حرفهای سینمای ایران که صنفی با شناسنامه و معتبر در خانه سینمای ایران دارند کجایند که در غیاب آنها فیلمنامهها غالبا توسط کارگردانها نوشته میشود؟
این درست که فیلمنامهنویسی و کارگردانی میتوان همزمان تخصص یک هنرمند باشد اما بپذیریم که این مورد در حالت طبیعی باید استثنا باشد نه قاعده؛ سهم اعضای کانون فیلمنامهنویسان که در عرصه صنفی فعال هستند، از این ماراتن بزرگ سالانه سینمای ایران چیست؟