درباره «تیغ و ترمه» آخرین فیلم کیومرث پوراحمد/ جوان ها به داد پیرهای سینما برسند-راهبرد معاصر
نگاهی بر فیلم‌های سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر؛

درباره «تیغ و ترمه» آخرین فیلم کیومرث پوراحمد/ جوان ها به داد پیرهای سینما برسند

درباره فیلمسازی در دهه های اخیر موضوع قابل تاملی وجود دارد و آن اینکه اینکه چرا برخی فیلمسازان، به یکبار به شکلی افول می کنند که باور کردنی نیست. بارزترین نمونه آن مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی است. به این جمع اما متاسفانه باید نام فیلمساز خوبی که تا دیروز فیلم هایش برای مخاطبان خاطره می ساخت نیز اضافه کرد: کیومرث پوراحمد.
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۴ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 01
کد خبر: ۳۹۱۵

به گزارش راهبر معاصر ، «تیغ و ترمه» آخرین ساخته پوراحمد اقتباسی از رمان «کی از این چرخ فلک پیاده می‌شوم» اثر گلرنگ رنجبر است. او پیشتر نیز بواسطه اقتباس آثاری ساخته بود که نمونه اش قصه های مجید است با آن خاطرات شیرین اما، اقتباس آخر پوراحمد و فیلمش، بیشتر از اینکه شبیه به اقتباس باشد، هذیانی بی سر و ته بود.


نقد «تیغ و ترمه» سخت است زیرا باید انتخاب کنی که از کدام بُعد شلخته و بی ساختار فیلم می خواهی حرف بزنی. از بازی های اگزوتیک و غلو شده یا داستانِ نداشته؟ از طراحی صحنه های پر ایراد یا راکوردهای حفظ نشده؟ از داستان نگویی و قصه بی سر و ته یا فرم شلخته فیلم؟ از چه می خواهی سخن بگویی؟


پس بهتر است بجای ورود به این جزییات که هر کدام بدیهیات سینما را رعایت نکرده است و به معنی واقع کلمه «بد» هستند، به موضوعی دیگر پردازی: اینکه آیا فیلمسازی بازنشستگی دارد؟


یک فیلمساز کی به این نتیجه می رسد که دیگر نباید فیلمی بسازد؟ شهوت فیلمساختن کجا متوقف می شود؟ یا بعبارتی کجاست که یک هنرمند، ترجیح می دهد بجای خلق دوباره و خراب کردن ذهنیت دیروز خود پیش مخاطب، اعلام کند که من دیگر ادامه نمی دهم.


در سینمای اروپا می توان به کیشلوفسکی اشاره کرد که در اوج شهرت و سر و صدا به راه انداختن از فیلمسازی استعفا داد و تا همیشه کیشلوفسکی باقی ماند. مثال نقضش هم می شود وودی آلن که همیشه فیلمساز بوده و دست بردار نیست.
در سینمای ایران اما می توان به نمونه ناصر تقوایی اشاره کرد که از جایی به بعد سراغ فیلمسازی نرفت و ترجیح داد مخاطبان خاطره خوش دیروز در ذهنشان باقی بماند اما چرا دیگر فیلمسازانی که می بینند هرچه جلوتر بروند عنان فیلمسازی بیشتر از دستشان در می رود، دست بردارد نیستند؟


فیلم آخر پوراحمد غم انگیز است. در سینما مخاطب را می خنداند و بجای خلق موقعیت تراژیک، کمدی ناخواسته شده است. فیلم در ابتداییات مشکل دارد. در قصه گویی مشکل دارد. معلوم است برای روایت زحمت کشیده شده ولی گویی معلوم نبوده برای چه چیزی زحمت کشیده شده.


کاش پوراحمد به فیلمنامه نویس جوانی اعتماد کند و خود را به او بسپارد. شاید اینگونه بتوان این مسیر رو به نزول را احیا کرد. کاش فیلمسازان استخوان ترکانده، کمی از برج عاج پیاده شوند و باور کنند زمانه عوض شده، انها عوض شده اند و وقت اعتماد به نسل جوان است که آن جوان ها با ایده هایشان، به سینمای پیرهای سینما کمک کنند.

امید رضوی

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده