۹ فاکتور در شکل گیری دولت سیزدهم ایده آل؛ نقش مجلس یازدهم چیست؟-راهبرد معاصر

۹ فاکتور در شکل گیری دولت سیزدهم ایده آل؛ نقش مجلس یازدهم چیست؟

مهمتر از تغییر نام فرودگاه مهرآباد کارهای دیگری هم هست، یک نکته مهم در امر سیاست گذاری این است که مجلس بتواند یک تصور یا ایماژ آرمانی از ایده دولت داشتن در اذهان بسازد، به تعبیری ما نیاز داریم تا در قدم اول یک تصور بزرگ از دولت آینده بسازیم.
میلاد ترابی فرد؛ کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - 2020 June 13
کد خبر: ۴۵۷۰۹

9 زیرساخت ذهنی که مجلس یازدهم باید برای دولت آینده بسازد

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ این روزها مجلس تازه نفس در دوفوریتی کاهش تعطیلات تابستانی را تصویب کرده است، این نشان از عزم جزم مجلس برای پیش رفتن در مسیر تحول بود، اگرچه اقدامات نمایشی مانند تغییر نام فرودگاه مهرآباد نیز مطرح شد که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت، پیشتر در یادداشتی به این نکته مهم اشاره کردیم که آنچه پس از اتمام این مجلس از آن باقی خواهد ماند علاوه بر مسکن و پروژه عمرانی و امثالهم سنت های حکمرانی نرم این مجلس است، چنانکه مجلس بتواند یک طرز تفکر جدید در سیاستگذاری و حکمرانی نرم کشور ایجاد کند خواهد توانست نام نیکی از خود به جای بگذارد، علاوه بر سه گانه تعارض منافع، مسئولیت پذیری و تقویت مشارکت حوزه عمومی در سیاست و اجرا یک نکته مهم در امر سیاست گذاری این است که مجلس بتواند یک تصور یا ایماژ آرمانی از ایده دولت داشتن در اذهان بسازد، به تعبیری ما نیاز داریم تا در قدم اول یک تصور بزرگ از دولت آینده بسازیم. در این یادداشت به ۹ تصور نسبت به ایده دولت آینده میپردازیم؛

 

  1. دولت تحریک کننده: هدایت به جای راندن

تصور کنید سرمایه ای که در بازار مسکن روز به روز قیمت ها را افزایش میدهد و هر چه پیش میرود به انجماد گراییده و قابلیت نقد شدن پایینی را دارد به سمت پروژه های بازآفرینی شهری یا تاسیس شهرهای جدید و یا تولید مسکن میرفت، یا سرمایه های سرگردان در طلا و بورس در پروژه های عمرانی هدایت شده و مردم را در ساخت کشور سهیم میکرد یا پروژه های متعددی که دولت قابلیت تعریف آنها را دارد فعال میشد، به نظر نمیرسد اینچنین نقدینگی میتوانست به کشور لطمه بزند، دولت آینده باید از پیش با تعریف پروژه هایی کلان محلی برای هدایت منابع تعریف کند.

 

  1. دولت جامعه محور: وکیلِ شریکِ خدمت گزار

اینکه درآمد یک دولت چقدر باشد به خود او بستگی دارد و این بستگی برمیگردد به اینکه چقدر دولت توانسته برای کشور رشد به همراه آورد، دولت آینده نباید خود را تنها قدرت فائقه ای که همه بار را بر دوش میکشد تعریف کند بلکه باید در این زمینه الگوهای مشارکت دهنده برای مردم تعریف کرده و خود را وکیل و شریک مردم در این الگوهای نوپدید کند.

 

  1. دولت الگوی متعادل رقابت و انحصار: ایجاد همسازی میان بازیگران بزرگ و بازیگران کوچک

نه انحصار شر ذاتی است و نه رقابت وحی منزل، سالهاست که با شعار ایجاد رقابت و پا پس کشیدن دولت از اقتصاد سنگر به سنگر در بهروری ملی عقب کشیده ایم، آنقدر بازیگران را خرد کرده ایم که توانایی هایمان در انجام ابرپروژه ها کاهش یافته است، نمونه مشخص این است که در دوره اخیر با تحریم دو کشور قطر و روسیه نتوانستیم سهم خوبی در این بازارها از آن خود کنیم، این مورد تنها به این برمیگشت که هر یک از بازیگران خرد در بازار ما نمیتوانست چنین نیازهایی را برطرف کند.

 

  1. دولت ماموریت محور: عبور از دولت قانون محور

در این شکی نیست که در عصری به سر میبریم که تحولات بسیار سریع هستند، در این سیر تحولات سریع البته دیگر نمیتوان به بوروکراسی های مشهون از مقرراتی که دائما مقررات شان عوض میشود تکیه کرد، در آینده نیاز به دولتهای چالاک و ماموریت محور وجود خواهد داشت که تکیه خود را به جای قانون بر افراد فعال و سالم و هوشمند قرار دهد، حصارهای بلندی که قوانین برای افراد نالایق ایجاد کرده اند را شکسته و با تعریف ماموریت ها گستره مسئولیت پذیری را فراختر کنند.

 

  1. دولت مشتری محور: نیاز مصرف کننده برایش مهم است نه نیاز بوروکراسی

روند مالیه عمومی دولت در سالهای اخیر نشان میدهد که روز به روز و با متورم شدن هزینه های اجرایی این بودجه عمرانی بوده است که روز به روز کاهش یافته است، این بدین معناست که دولت همیشه به دنبال این بوده است تا هر آنچه در می آورده خرج خود کند، در واقع صورت مسئله دقیق این است که ریشه تورم این بوده که دولت در اقتصاد ورود نکرده است(کار عمرانی انجام نداده)

 

  1. دولت کارآفرین: بدست آوردن درآمد بهتر از خرج کردن

انسان محاسبه گر روی مال خود نوعی غیرت دارد، برایش مهم است که مالش از کجا سر در می آورد، دولت خوب دولتی است که برایش مهم است پول بیت المال کجا باید خرج شود تا بیشترین عایدی (نه صرفا مالی که با توجه به آموزه های پیشرفت و توسعه پایدار) برای مردم جامعه حاصل گردد. از زاویه دید سرمایه داری دولتی دولت بزرگترین مصرف کننده و بزرگترین تولید کننده هر اقتصادی است، به میزانی که کاراتر دخل و خرج کشور تعیین گردد اقتصاد کشور نیز رشد خواهد کرد. این مورد را به صورت دقیق میتوان در رفتار دولت چین مشاهده نمود.

 

  1. دولت پیش دست: پیشگیری بهتر از درمان

تقریبا لیست تهدیدات آینده هر کشوری موجود است، ایران نیز در زمینه های مختلف از جمله مالیه عمومی و محیط زیست با چالش های زیادی روبروست، دولت آینده باید با شناسایی این تهدیدات و سرمایه گذاری بر سر آنها، از تهدید فرصا بسازد.

 

  1. دولت مردمی: از سلسله مراتبی شدن به سمت مشارکت و کار گروهی

فاصله میان مقام سیاست گذار با مردم یعنی فاصله او با واقعیت ها، به میزانی که یک سیاستگذار از مردم فاصله میگیرد نیاز او به سلسله مراتب و سامانه ها افزایش می یابد و همین به معنای این است که هزینه های جاری دولت افزایش می یابد، دولت آینده باید این فاصله ها را کاهش داده و کارآفرینی اجتماعی را به کار گیرد، چنین دولتی باید بتواند مردم را در تصمیم گیری و تا اجرا و ارزیابی مشارکت دهد.

 

  1. دولت بازارمحور: اهرمی برای همه جای بازار

در این چند ساله مواردی را شاهد بودیم که برخی دولت های خارجی خود را به آب و آتش میزدند تا شرکت های خصوصی کشورشان بتوانند در جاهای مختلف بازارهای خود را داشته باشند، نمونه های متعددی البته این مسئله دارد، به عنوان مثال چند سال پیش در مناقصه ی نیروگاهی در الجزایر شرکت مپنای ایران از رقبای آمریکایی خود میبرد، ولی کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا در این زمینه شخصا فشار می آورد تا در این پروژه شرکت های آمریکایی بتوانند این پروژه را انجام دهند. متاسفانه در این زمینه فرصت های خوبی برای ایران وجود داشته که توسط دولت بدانها وقعی نهاده نمیشود.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده