به گزارش راهبرد معاصر؛ "ریچارد هاس" رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای برای "پایگاهخبری پراجکت سیندیکیت"، از ضعفِ دولت ترامپ در رسیدگی به مسائل جهانی و ایفای به اصطلاح نقش رهبری این کشور در عرصه معادلات بین المللی انتقاد می کند. وی در این رابطه می نویسد:
1- ایالات متحده آمریکا در برهه کنونی با شمار زیادی از چالش های سخت و دلهره آور، به طور همزمان رو به رو است. هم اکنون، پاندمی ویروس کرونا در آمریکا در جریان است و تاکنون موجب مرگ بیش از 120 هزار آمریکایی شده است. شواهدی کمی نیز دال بر توقف روند شیوع ویروس کرونا در آمریکا وجود دارند. از سویی، بحران شیوع ویروس کرونا در آمریکا، تاکنون تبعات اقتصادی زیادی را از خود برجا گذاشته است به نحوی که بیش از 40 میلیون نفر در این کشور، بیکار شده و برای دریافت بیمه بیکاری درخواست داده اند.
2- در کنار همه بحران های آمریکا، اعتراضاتِ مردم این کشور به قتل "جرج فلوید" تبعه آفریقایی-آمریکایی نیز که توسط نیروهای پلیس آمریکا به نحو خشنی کشته شد هم در جریان است. اعتراضات معترضان به قتلِ فلوید که سرتاسر آمریکا را فرا گرفته، نه تنها مشکل ریشه دار و عمیق "نژادپرستی" را در آمریکا نشان می دهد بلکه خشونت و بی قانونیِ نیروهای پلیس این کشور را نیز آشکار می سازد. پلیسی که باید مجری و تابع قانون باشد نه ناقض آن.
چندان شگفت انگیز نیست که مردم آمریکا و مقام های دولتی این کشور، بخش زیادی از توجهات و انرژی خود را بر چالش های داخلی متمرکز کرده اند. مشکل اصلی اینجاست که اتفاقات زیادی در جهان اتافق می افتند که نیازمندِ جلب توجه آمریکا هستند اما خودِ آمریکا هیچ توجهی به آن ها نمی کند.
3- بدتر از همه اینکه، آن نوع از توجهی که "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا به جهان مبذول می دارد، کاملا ماهیتی اشتباه دارد: مثلا، ترامپ تهدید به خروج یک سوم از نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در آلمان و کلیه نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان کرده است. وی همچنین خروج آمریکا از سازمان بهداشت جهانی و "پیمان نامه آسمان های باز" را نیز اعلام کرده است. نتیجه این رویکرد آمریکایِ ترامپ این بوده که اغلبِ متحدان آمریکا اکنون به این نتیجه رسیده اند که آمریکا اساسا غیرقابل اعتماد است و این مساله آسیب پذیریِ آمریکا در برابر رقبا و دشمنانش را به شدت افزایش داده است.
در عین حال، شماری از مشکلات و مسائل در اقصی نقاط جهان، رو به وخیم تر شدن حرکت می کنند(این مساله با سرعت زیادی در حال وقوع است). ماه گذشته، نهاد قانونگذاری در چین قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن چین، موقعیت "یک کشور دو سیستم" را که از سال 1997 در قبال هنگ کنگ به رسمیت می شناخت، کنار می گذارد. به نظر می رسد سرکوب سنگینِ معترضان و اعتراضات در هنگ کنگ، یکی از بحرانهایی باشد که همچنان در این منطقه(هنگ کنگ) از سوی چین دنبال شود. چین همچنین در مدت اخیر، رویکردِ سخت تر و خشونت بار تری را در قالب درگیری های مرزی خود با هند و همچنین روابطش با تایوان، به نمایش گذاشته است.
اضافه بر این، کره شمالی همچنین اعلام کرده است تمامی خطوط ارتباطی خود را با کره جنوبی قطع خواهد کرد( در این راستا کره شمالی اقدام به منفجر کردن دفتر هماهنگی مرزی خود با کره جنوبی در مرز دو کشور کرد). این مساله موجب شده تا نگرانی های جدی در مورد امنیت مرزهای دو کشور و امکان بروز تنش میان دو کره، مطرح شود. کره شمالی همچنین در بیانیه ای گفته است روابط خود را با آمریکا نیز قطع می کند و نسبت به تقویت زرادخانه هسته ای خود، اقدام خواهد ورزید. این موضوع بدان معناست که تهدید هسته ای کره شمالی بیش از پیش افزایش خواهد یافت.
4- ایران نیز بار دیگر به یک دغدغه و نگرانی هسته ای در جهان تبدیل شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیرا در موضع گیری نسبت به عدم همکاری ایران با بازرسان این نهاد بین المللی جهت بازرسی از دو سایت هسته ای این کشور، ابراز نگرانی کرده است. البته که موضع ایران در این زمینه تا حد زیادی بازتابی از بدعهدی های آمریکا در خروج از برجام بوده است. این مساله موجب شده تا ایران به نحو قابل توجهی بر میزان ذخایر اتمی خود بیفزاید.
5- در نقطه دیگری از خاورمیانه، اسرائیل شانس زیادی دارد تا با حمایت و پشتیبانی همه جانبه از طرف آمریکا، بخش هایی از کرانه باختری را به خاک خود ضمیمه کند. یک چنین اقدامی، تا حد زیادی امیدها جهت تشکیل یک دولت فلسطینی و برقراری صلح در فلسطین را کم رنگ می کند. اقدام اسرائیل در زمینه الحاق بخش هایی از کرانه باختری به قلمرو خود همچنین می تواند موجب وخامت در روابط اردن و اسرائیل و صلحی که میان دو طرف برقرار است نیز شود. از سویی، اگر اسرائیل بخواهد دستورکار الحاق بخش هایی از کرانه باختری به قلمروش را دنبال کند، تا حد زیادی موجودیت خود را نیز به خطر خواهد انداخت و بسیاری بر علیه آن خواهند شورید.
تشدید خطر درگیری و منازعه در جهان، تنها تهدیدی نیست که دنیای ما در برهه کنونی با آن رو به رو است. به عنوان مثال، برزیل به یکی از مهمترین چالش ها بر علیه تلاش ها جهت مقابله با تهدیدات ناشی از "تغییرات آب و هوایی" تبدیل شده است. بحران تغییرات آب و هوایی به معنای واقعی کلمه می تواند به بزرگترین چالش بین المللی در عصر حاضر تبدیل شود. در دوره ریاست جمهوری "ژائیر بولسونارو" در برزیل، روندِ تخریب جنگلهای انبوده در آمازون، تشدید شده است. این مساله از اهمیت برخوردار است زیرا جنگل های آمازون نقش قابل توجهی در جذب کربن دی اکسید در جهان بازی می کنند و نقش مهمی در تغییرات آب و هوایی کره زمین دارند. هرچه جنگل های آمازون بیشتر تخریب شوند، وضعیت آب و هوایی جهان نیز بیش از پیش رو به وخامت خواهد رفت و کره زمین به عنوان خانه ما، آسیب های جدی خواهد دید.
6- نکته دیگری که باید به آن توجه ویژه ای شود این است که در پرتوِ روابط بد و پرتنشِ آمریکا با چین و روسیه، شماری از چالش های منطقه ای و جهانی نیز رو به وخامت گذاشته اند. آمریکا از تمایل زیادی برای مخاطب قرار دادن و رسیدگی به این تنش ها برخوردار نیست و شرکا و متحدان این کشور نیز به تنهایی از توانایی رسیدگی به این تنش ها برخوردار نیستند. باید امیدوار بود که آمریکا خیلی زود، حالت درست و مناسبی پیدا کند و بتواند مسوولانه به مسائل جهانی بنگرد. باید امید داشت که دیر نشود. تاریخ هیچ دکمه توقفی ندارد.