به گزارش راهبر معاصر؛ مطالبه، احساس نیازی است که به خواسته تبدیل شده باشد. احساس نیاز همواره از نیاز واقعی برنمیخیزد، زیرا ممکن است افراد، بعضی اوقات اموری را که واقعاً بدان نیاز دارند احساس نکنند بنابراین نه همواره آنچه احساس میشود، نیاز واقعی است و نه همیشه نیازهای واقعی مورد توجه قرار می گیرد. چون گاهی انسان برای رسیدن به سطحی از سعادت و کامیابی در عرصههای فردی، خانوادگی و اجتماعی به اموری نیاز دارد که به دلیل برخی پیچیدگیها یا برخی واقعنماییهای ناروا، نیازهای واقعی خود را گم میکند.
اگر زنی گمان کند که نداشتن تحصیلات عالیه یا استقلال مالی، به شدت از ارزشهای انسانی و اجتماعی او میکاهد، بدیهی است ضمن احساس نارضایتی از زندگی، فشارهای روانی بیشتری را متحمل میشود و بعضی اوقات نیز فضای فرهنگی نارضایتی از زندگی و ناخشنودی از زن بودن را بر او تحمیل میکند. تحقیر نقشهای خانگی، در کنار منزلت یافتن شخصیتی و اجتماعی زنان شاغل یا دارای تحصیلات عالیه، این نارضایتی را به گونهای اغراق آمیز به افراد القاء میکند و بنابراین زنان بیش از حد به تحصیلات عالیه یا اشتغال و درآمدزایی توجه میکنند در صورتیکه این امتیازات را کسب نکنند، احساس سرخوردگی و خلأ میکنند. 1
در حقیقت، فارغ از جنسیت، علم آموزی برای همه فضیلت است ولی آنچه مهم است اولویت سنجی و هماهنگی نقشها در سنین و شرایط متفاوت زندگی است. از سوی دیگر اشتغال و استقلال مالی حق مسلم زن است ولی از آنجایی که تکلیف نیست منطقا باید با سایر نقشهای همسری و مادری زن هماهنگ باشد. از این رو، نظام فرهنگی و عرفی جامعه باید بر این مبنا شکل بگیرد و سبب تحقیر نقشهای خانوادگی زن نگردد.
مسائل زنان به مسائل خانواده و مسئله خانواده به همه مسائل اساسی کشور در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ارتباط دارد و کم توجهی مسئولان نظام به مسائل زنان آسیبی جدی به شمار میآید.
موضوع زنان در جامعه ما همواره با رویکردهای سیاسی، اجتماعی مختلف تغییر می کند. یعنی افراد و گروه های اجتماعی، مانند نهادهای سیاسی، موضوع زنان را صرفا تبدیل به ابزاری جهت دست یابی به قدرت می نمایند. بنابراین، در بسیاری از موارد، مسائل زنان نه تنها عمیقا مورد توجه قرار نمی گیرد، بلکه تبدیل به یک مسئله حساسیت انگیز و موجد بحران های اجتماعی سیاسی ای مانند ماجرای پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان می شود.
تحولات اجتماعی در شکلگیری و تحولات مطالبات جامعه زنان نقش بهسزایی دارد و برای مشخصکردن مطالبات زنان در هر دوره نیاز است که تغییر و تحولات اجتماعی نیز مورد رصد قرار گیرد. اما نکتهای که همواره در اینباره مطرح میشود این است که مسائل زنان به فراخور جایگاه و موقعیت اجتماعیشان متفاوت است و در نتیجه، میزان تأثیرپذیری آنان از تحولات اجتماعی نیز متفاوت خواهد بود. در حقیقت مسائل زنان را می توان از دو منظر، واکاوی نمود؛ یک بعد کلان که مسائل کلی و اساسی زنان جامعه فارق از قومیت و جغرافیاست و یک بعد جزئی و خاص تر که به زنان در گروههای سنی و منطقه ای و دارای ویژگیها و شرایط متفاوت برمیگردد. لذا منطقی است که در برنامه ریزی های کلان، مسائل اساسی و مشترک همه زنان اولویت بندی و مورد مطالبه قرار گیرد.
اولویت بندی صحیح برای رسیدگی به امور زنان و جلوگیری از دخالت افرادی که آشنایی با این مسائل را ندارند باید در راس امور باشد. برای مثال حق حضور زنان در ورزشگاهها از حقوق به حق و مهم زنان است ولی در اولویت نیست زیرا امور مهمتری وجود دارد که درصورت اجرا شدن آنها بسیاری از مشکلات در امتداد یکدیگر حل میشوند.
انقلاب اسلامی ایران با احیای میراث وحیانیِ فراموش شده، نگاهی جدید به زن و خانواده را مطرح کرد و کوشید ستم معرفتی را از ساحت نگرش به زن و خانواده بزداید و حرکت جدیدی را آغاز کند. «از بزرگترین افتخارات نظام اسلامی این است که در سایهی آن زنان فرزانه و تحصیلکرده و خوشفکر و ممتاز بسیاری از لحاظ فکری و عملی در جامعهی ما وجود دارند که نعمتی بزرگ و مایهی افتخار است. »2
«امروز جزو بهترین دانشمندان، نویسندگان، جزو بهترین شخصیّتهای فرهنگی ما، زنان بیشماری هستند که در جامعهی ما حضور دارند؛ این هم هنر انقلاب است؛ قبل از انقلاب چنین چیزی وجود نداشت. بسیار معدود بودند کسانی از زنان که توانسته باشند به رتبههای عالی علمی و فرهنگی و ادبی و مانند اینها برسند؛ امروز بسیار زیادند؛ این هنر انقلاب بود که این کار را کرد.»3
در اینجا به دنبال طرح و بررسی این سوال اساسی هستیم که در کنار همه دستاوردهای انقلاب اسلامی برای زنان و بستری که زمینه ساز رشد و تعالی روزافزون زنان جامعه ما گردید، چقدر به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی در حوزه زنان و خانواده نزدیک شدیم؟ زن طراز ایرانی اسلامی چگونه تعریف و تبیین شده و چقدر از آن فاصله داریم؟ طبیعتا در مسئله شناسی زنان و خانواده و اولویت بندی مسائل و مطالبات زنان باید در این راستا گام برداریم ولی چقدر در عمل مطالبات واقعی زنان جامعه ما شنیده می شود؟
زن طراز انقلاب اسلامی یعنی در همه ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی در مسیر رشد و تعالی باشد. زن متصدّی مهمترین بخشِ تربیتِ انسان است، اثرگذارِ در اجتماع است، دارای رشد علمی و معنوی است، مدیر کانون بسیار مهمّ خانواده است، مایهی آرامش جنس مرد است؛ همهی اینها در کنار خصوصیّات زنانگی .
«پرداختن به مسئلهی خانواده و بخصوص مسئلهی سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکی از مسائل اصلی است. زن در خانه مایهی آرامش است؛ مایهی آرامش مرد، و مایهی آرامش فرزندان؛ دختر و پسر. اگر خود زن برخوردار از آرامش روانی و روحی نباشد، نمیتواند این آرامش را به خانواده بدهد. زنی که مورد تحقیر قرار بگیرد، مورد اهانت قرار بگیرد، مورد فشار کار قرار بگیرد، نمیتواند کدبانو باشد؛ نمیتواند مدیر خانواده باشد؛ درحالیکه زن، مدیر خانواده است. این مسئلهی اصلی است. این یکی از آن اصلیترین مسائل است، که خب در محیط زندگی ما - چه محیطهای قدیمی ما، چه محیطهای جدید ما - چندان مورد توجّه قرار نگرفته است و باید مورد توجّه قرار بگیرد.»4
اساسی ترین مسائل و مطالبات زنان از درون خانواده شروع می شود که می تواند به حل بسیاری از مسائل دیگر زنان کمک کند. علیرغم تأکید بسیار بر اهمیت نقشهای همسری و مادری، در عمل چقدر ارزشگذاری بر این نقشها صورت گرفته و به چه میزان همسران و مادران از کرامت و حقوق انسانی برخوردارند. وقتی شرایط فرهنگی جامعه ما به سمتی می رود که خانه داری کم ارزش و حضور اجتماعی بیشتر و استقلال مالی برای زنان شأن و جایگاه بالاتری به ارمغان می آورد، طبیعی است که دختران تمایل بیشتری به تحصیلات عالیه و دستیابی به اشتغال خواهند داشت. از این منظر، بیمه زنان خانه دار یکی از مهمترین مطالبات زنان جامعه ماست.
همچنان که آمارها نشان میدهد حدود ۶۰ درصد دانشجویان را دختران تشکیل میدهند و بیش از نیمی از فارغالتحصیلان هم دخترند. از طرفی دختران دانشجو و فارغالتحصیل زیادی وجود دارند که هیچ شغلی ندارند و هیچ فرصت شغلی هم برای آنها به این زودیها متصور نیست. از طرف دیگر، پدیده تأخیر در ازدواج و مادری و کاهش فرزندآوری از مسائل مهم جامعه است که باید در اولویت بندی ها و تبیین مسائل و مطالبات زنان مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، قوانین ادارات و دانشگاهها چندان مناسب شرایط زنان و مادران نیست و بیشتر مردانه تنظیم شده است. اصلاح قوانین به نفع مادران شاغل می تواند یکی از مهمترین مطالبات زنان باشد. زنان بی سرپرست، بدسرپرست، زنان سرپرست خانوار نیز از مسائل اصلی جامعه است که قطعا در صدر مطالبات بخشی از بانوان جامعه می باشد.
بهره سخن
مسائل اجتماعی بسیاری هست که می تواند در حیطه مطالبات واقعی زنان قرار گیرد. سرانه فضاهای ورزشی و تفریحی اختصاصی برای زنان و دختران ایرانی به شدت با استانداردهای حداقلی فاصله دارد و کوچکترین جهت گیری برای جبران این فاصله دیده نمیشود. ورزشگاههای اختصاصی و مناسبسازی شده در دستور کار دولت نیست و پارک بانوان که زنان ما بتوانند آزادانه و با لباس غیررسمی و راحت در آن قدم بزنند در فهرستهای دولتی و شهرداری جایی ندارند. سرانه فضاهای اختصاصی برای بانوان تهرانی یک سانتیمتر مربع است. طبیعتا وضع دیگر شهرها و استانها بهتر از این نیست.
مسائل و مطالبات واقعی زنان نه تنها در سطح کلان که در شهرها و روستاها و در شرایط مختلف قابل بررسی و تبیین است و نیاز بررسی های دقیقتر مسئولان دارد. طبیعتا زنان روستایی مطالبات و دغدغه های متفاوتی از زنان شهری دارند که باید در موقعیت خاص خود مورد بررسی قرار گیرد. با وجود همه مسائل خرد و کلان که در حوزه زنان و خانواده وجود دارد و مطالبات اکثریت زنان جامعه ماست و بی توجهی و عدم برنامه ریزی برای آن، مشکلات و آسیبهای اجتماعی قابل توجهی به وجود آورده است، القای مطالبات غیرواقعی به جامعه و خصوصا بانوان، جای تأمل دارد. حقیقتا حضور زنان در ورزشگاهها، خوانندگی زنان، بالابردن سن ازدواج، لغو شرط اذن خروج از کشور، حجاب اختیاری و... دغدغه و مطالبه چند درصد از زنان جامعه ماست و چقدر اولویت دارد؟ اینها چه میزان از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و... زنان ما را حل خواهد کرد؟
منابع
1- مدیریت مطالبات زنان، نشریه حوراء، ش ۳۰
2- بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
3- بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
4- بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰