به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از اینکه پارلمان ترکیه با اکثریت آرا، اجازه اعزام نیروهای نظامی این کشور به لیبی را صادر کرد، پارلمان مصر نیز اقدام به صدور مجوزهای لازم برای ورود ارتش این کشور به مناقشه لیبی کرده است. پارلمان مصر اخیراً اعلام کرده که اختیارات نمایندگان این کشور برای تصمیمگیری در مورد مداخله نظامی در لیبی را به عبدالفتاح السیسی اعطا کرده است. حال این سه پرسش به ذهن متبادر میگردد که: 1. چرا لیبی برای آنکارا و قاهره به حدی اهمیت دارد که حاضر به جنگ هستند؟ 2. چه پارامترهایی به مثابه کاتالیزور و پیشبرنده جنگ مستقیم ترکیه و مصر در لیبی هستند؟ و 3. کدام مؤلفهها عامل بازدارنده وقوع جنگ میان این دو قدرت منطقهای و نظامی مهم جهان در لیبی هستند؟
چرا لیبی برای ترکیه و مصر دارای اهمیت راهبردی است؟
لیبی یکی از کشورهایی است که به دلیل داشتن ذخایر مهم نفتی و موقعیت ژئوپلیتیکی مهم در ساحل دریای مدیترانه طی سالیان گذشته شاهد حضور قدرتهای منطقهای و بینالمللی رقیب بوده است. در این بین یکی از مهمترین دلایل اهمیت لیبی برای ترکیه، موقعیت جغرافیایی مدیترانه شرقی است. لیبی با توجه به موقعیت ممتاز و استراتژیکی که نسبت به مدیترانه شرقی دارد میتواند یکی از موقعیتهای جغرافیایی بسیار مناسب برای محافظت از منافع ترکیه در مدیترانه شرقی به حساب آید.
اهمیت دیگر لیبی برای ترکیه موضوع ژئواکونومیکی است. لیبی یکی از بزرگترین کشورهای صادر کننده نفت جهان و هشتمین کشور جهان در ذخایر نفتی به حساب میآید. 70 درصد از حجم صادرات این کشور را نفت خام تشکیل داده و ذخایر نفت خام لیبی نزدیک به 48.36 میلیارد بشکه تخمین زده شده است. سهولت انتقال نفت خام لیبی به ترکیه از راه دریای مدیترانه، نفت ارزان قیمت این کشور و ذخایر نفتی قابل توجه لیبی، این کشور را برای ترکیه به یک منبع جذاب تبدیل کرده است.
دلیل سوم اهمیت لیبی برای ترکیه رقابت شدید محور سعودی و محور ترکی – قطری در منطقه است. دولت مرکزی لیبی واقع در طرابلس تفکراتی اخوانی دارد که همین موضوع یکی از دلایل مهم حمایت ترکیه از دولت وفاق ملی در لیبی است. با حمله ژنرال خلیفه حفتر به طرابلس که تحت حمایت سیاسی، مالی و نظامی عربستان، مصر و امارات به عنوان نیروهای ضد اخوانی صورت گرفت، تحولات لیبی در مسیری پیش میرفت که برای ترکیه تداعیگر شکست سنگین و حذف جریان اخوانالمسلمین از معادلات قدرت در مصر بود. اگر در لیبی نیز وضعیت اخوانیها تکرار شود در آن صورت ترکیه عملاً در منطقه، بخش دیگری از حوزه نفوذ خود را خواهد باخت. در حقیقت ترکیه و به خصوص رجب طیب اردوغان، بعد از آنکه اخوانالمسلمین در مصر کنار گذاشته شدند به هیچ عنوان خواستار از بین رفتن این جریان در لیبی نیست.
پیرامون اهمیت لیبی برای مصر نیز میتوان به مؤلفههای اقتصادی و سیاسی - ایدئولوژیکی اشاره کرد. دولت نظامی مصر به هیچ وجه حضور ترکیه در لیبی و همچنین اقدامهای دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج را همسو با منافع سیاسی خود نمیداند. از جهت دیگر مصریها معتقدند ایدئولوژی دولت فائز السراج که براساس خط فکری اخوانالمسلمین طراحی شده به نوعی علیه قاهره عمل خواهد کرد. بر این اساس مصریها و خصوصاً پارلمان این کشور به دنبال آن هستند تا بتوانند اقدامات لازم برای جلوگیری از سرایت تفکر اخوانی در لیبی را بگیرند.
مصر و دولت عبدالفتاح السیسی که با کودتای نظامی علیه دولتی که ریشه آن به جریان اخوانالمسلمین برمیگردد به قدرت رسیدند به هیچ عنوان قدرت گرفتن دولت اخوانی وفاق ملی در لیبی را تحمل نخواهند کرد. علاوه بر آن مصر حضور نظامی ترکیه را در تعارض با منافع خود میبیند؛ زیرا آنکارا میتواند از پایگاههای هوایی و دریایی لیبی استفاده کند و کنترل برخی بنادر لیبی را به دست گیرد، اقداماتی که تهدیدی برای منافع قاهره به شمار میرود و به نگرانیهای مصر دامن میزند.
دلیل دوم اهمیت لیبی برای مصر موضوع اقتصادی است. از یکسو لیبی کشوری با ذخایر عظیم نفتی است که مصر به آنها نیاز دارد و از سوی دیگر مصر با ورود به پرونده لیبی میتواند از کشورهای عربی محور سعودی کمکهای مالی دریافت کند. مصر هم اینک در حال دریافت کمک از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند ارتش مصر بعد از دریافت پول، وارد برخی از مناقشات نظامی میشود که یمن و جنگ کویت نمونهای از آنها به حساب میآید.
نبرد سرت و الجفره و آمادگی نظامی ترکیه و مصر در لیبی
یکی از موضوعاتی که باعث افزایش تنش میان آنکارا و قاهره در لیبی شده افزایش آمادگیها برای نبرد قریب الوقوع در دو منطقه راهبردی سرت و الجفره است. لیبی در انتظار نبردی سرنوشتساز در دو شهر راهبردی سرت و الجفره است، شهرهایی که در کنترل نیروهای ژنرال بازنشسته خلیفه حفتر قرار دارد، در این میان مصر به عنوان حامی حفتر به نیروهای دولت وفاق ملی و ترکیه نسبت به تعرض به این مناطق هشدار داده و تهدید کرده در صورت اقدام نظامی طرابلس و آنکارا، دست به مداخله نظامی مستقیم خواهد زد. از اینرو، نبرد سرت و الجفره میتواند در فرایند تسویه بحران لیبی سرنوشتساز باشد.
اهمیت این دو شهر از آنجا معلوم میشود که شهرهای مذکور دربردارنده اصلیترین بندر لیبی در مرکز کشور است همچنین این امکان را به ترکیه میدهد که منافع خود در دریای مدیترانه را از رهگذر تسلط کامل بر منطقه الجفره تأمین کند و خط کمکرسانی مورد استفاده حفتر و روسیه به مرکز لیبی را قطع کند.
سرنوشت سرت و پایگاه هوایی الجفره بسیار حائز اهمیت است تا جایی که مصر آماده مداخله نظامی مستقیم در کنار نیروهای حفتر علیه دولت وفاق ملی است و عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر به صراحت اعلام کرده سرت و الجفره خط قرمز قاهره است و اجازه نمیدهد کسی بدان تعرض کند، در مقابل، دولت وفاق ملی مورد حمایت ترکیه از عزم خود برای سیطره بر این دو شهر خبر داده است. مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرده است که دولت وفاق ملی باید بر شهر ساحلی سرت و پایگاه هوایی در الجفره پیش از توافق بر آتشبس مسلط شود. در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد تجهیزات نظامی برای انجام عملیات در سرت و الجفره تکمیل شده است. قرار است این عملیات توسط نیروهای دولت وفاق ملی لیبی با مشارکت مشاوران ارتش ترکیه انجام میشود.
از طرف دیگر نیروهای وابسته به خلیفه حفتر سامانه پدافندی خود در سرت و اطراف آن و نیز منطقه الجفره را برای مقابله احتمالی با حمله پهپادهای ترکیه تقویت کرده و به شدت تحرکات نیروهای وفاق ملی و ترکیه در غرب سرت را زیر نظر دارند. متحد مهم خلیفه حفتر یعنی مصر نیز پس از درخواست پارلمان طبرق، وابسته به ژنرال خلیفه حفتر برای مداخله نظامی ارتش مصر برای حمایت از امنیت ملی دو کشور، اعلام آمادگی کرده است. پارلمان مصر با تأیید اعزام نیروهای مسلح به خارج از کشور برای مقابله با شبه نظامیان در لیبی به عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر برای مداخله نظامی در لیبی چراغ سبز نشان داد. ترکیه همچنین اعلام کرده است که در صورت اعزام نیروهای مصری قصد دارد نیروها و تجهیزات نظامی خود در لیبی را افزایش دهد.
در واقع عرصه تحولاتی میدانی در لیبی، درحالی که نیروهای دولت وفاق ملی در حال تلاش برای سیطره بر شهر نفتخیز سرت میباشند و اردوغان نیز از این امر پشتیبانی کرده است، ارتش مصر شهر سرت را خط قرمز اعلام کرده و اعلام کرده در صورت ورود نیروهای فائز السراج به این شهر، ارتش مصر این امر را تحمل نخواهد کرد. بنابراین نبردها بر سر کنترل این شهر به نوعی برای مصر و ترکیه جنبه حیثیتی پیدا کرده است. از اینرو، آغاز حمله نیروهای دولت وفاق ملی به دو شهر راهبردی سرت و الجفره میتواند به عامل تعیینکنندهای برای مشخصسازی آینده جنگ در لیبی بدل شود.
عوامل تأثیرگذار در پیشبرد جنگ مستقیم ترکیه و مصر در لیبی
یکی از فاکتورهای اصلی تنش بین مصر و ترکیه در لیبی را میتوان تقابل و تضاد ایدئولوژیکی و گفتمانی این دو کشور دانست. بر همین اساس دولت مصر حضور و نفوذ ترکیه اخوانی در جوار مرزهایش را تحمل نخواهد کرد. با در نظر گرفتن این امر و ماهیت دولت فعلی مصر که تضاد و تقابل آشکاری با اخوانالمسلمین داشته و از ابتدای استقرار السیسی در منصب ریاست جمهوری، قاهره وارد تنشهای زیادی با قطر و ترکیه به عنوان حامیان اصلی اخوانالمسلمین شده است و درعین حال گروه اخوانالمسلمین در مصر را تروریستی و فعالیتهایش را ممنوع اعلام کرده است.
فاکتور دیگر تقویت کننده احتمال تقابل نظامی بین دو کشور، موضوع توافق دریایی دولت وفاق ملی و ترکیه است. این توافق که مرزهای دریایی لیبی و ترکیه را مشخص میکند و حق کاوش و استخراج منابع گازی در مدیترانه را در این حوزه برای ترکیه به ارمغان میآورد؛ عملاً و با مسدود کردن عرض دریای مدیترانه بر روی هر نوع خط لوله احتمالی که مصر در آینده بخواهد توسط آن به اروپا گاز صادرکند، منافع مصر را به خطر انداخته است، مهمتر اینکه با وجود روابط فعلی و تیره میان آنکارا و قاهره، ترکیه اجازه عبور خط لوله مذکور از مرز دریاییاش را به قاهره نخواهد داد و حتی با فرض گشایش در روابط آتی میان دو کشور و امکان عبور خط لوله گاز مصر از این ناحیه، این موضوع به اهرم فشاری در دست آنکارا برای اعمال فشار بر قاهره تبدیل خواهد شد، لذا مصر از این بابت نگرانیهای جدی دارد.
سومین عامل تأثیرگذار در پیشبرد جنگ مستقیم مصر و ترکیه در لیبی، حمایت برخی از کشورهای عربی از قاهره است. پیشروی نیروهای فائز السراج تا هلال نفتی لیبی باعث شده که امارات، عربستان سعودی، روسیه و حتی فرانسه نگران شوند و به همین دلیل خواهان آن هستند تا مصر را وارد این موضوع کنند. عربستان، امارات و بحرین از جمله کشورهایی هستند که آشکارا از موضع مصر برای مداخله نظامی در لیبی حمایت کردهاند. وزارت خارجه عربستان با صدور بیانیهای اعلام کرد: «ریاض از موضع رئیس جمهور مصر برای صیانت از مرزهای غربی خود در برابر تروریسم حمایت میکند.» وزارت خارجه امارات نیز در بیانیهای اعلام کرد: «دولت امارات در کنار مصر قرار دارد و از همه اقدامات این کشور برای صیانت از امنیت و ثباتش در برابر پیامدهای تحولات نگرانکننده لیبی حمایت میکند.» دستگاه دیپلماسی بحرین نیز با صدور بیانیهای نسبت به حق مصر برای دفاع از امنیت ملی خود در سایه تحولات موجود در مناطق مرزشاش اعلام همبستگی کرد. برخی از رسانههای عربی از پیشنهاد مبلغ یک میلیارد دلاری عربستان، یک میلیارد دلاری امارات و 350 میلیون دلاری بحرین به عبدالفتاح السیسی برای ورود نظامی به بحران لیبی و مقابله نظامی با ترکیه خبر دادهاند.
موانع رویارویی نظامی مصر و ترکیه در لیبی
موانع متعددی در خصوص رویارویی نظامی مصر با ترکیه در لیبی وجود دارد. نخستین دلیل مشکلات اقتصادی و بحران مالی مصر است. توقف گردشگری و کاهش سرمایه گذاری خارجی و توقف حوالههای کارکنان مصری خارج از کشور به بستگانشان در داخل که همگی ناشی از پیامدهای شیوع کرونا هستند باعث بحران اقتصادی شدیدی در این کشور شده است. ذخایر ارزی مصر همچنان سیر نزولی خود را ادامه میدهد و به رقم 36 میلیارد دلار رسیده است.
مصر در ماه مه وام اضطراری به مبلغ دو میلیارد دلار و 770 میلون دلار از صندوق بینالمللی پول دریافت کرد. قاهره در 5 ژوئن توافقنامه جدیدی با صندوق بینالمللی پول امضا کرد که به موجب آن وامی به مبلغ 5.2 میلیارد دلار دریافت خواهد کرد. برخی از منابع اعلام کردند دولت مصر درنظر دارد تا وامی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار از بانکهای اماراتی بگیرد.
از سوی دیگر قاهره با چالشهای دیگری نظیر چالش مربوط به آبگیری سد عظیم النهضه که امنیت آبی مصر را به شدت تحت الشعاع قرار میدهد، نیز دست به گریبان است. به بیان دیگر مصر هماکنون درگیر مناقشه با اتیوپی بر سر سد النهضه است و به همین دلیل قاهره نمیتواند تمام نیروهای خود را با آرمش خاطر وارد مناقشه لیبی کند.
علاوه بر آن هراس دولت السیسی از انقلاب و شکلگیری اعتراضات داخلی از سوی اخوانالمسلیمین از دیگر عوامل بازدارنده است. چالش قدرتگیری مجدد گروه تروریستی داعش در شبهجزیره سینا نیز باعث میشود گزینه تقابل نظامی در جنگ لیبی واپسین گزینه مصر است.
در عین حال منافع دو کشور عضو اتحادیه اروپا یعنی فرانسه و ایتالیا با درگیری مصر و ترکیه در لیبی همخوانی ندارد و این دو کشور از درگیری احتمالی آنکارا و قاهره در لیبی متضرر خواهند شد؛ زیرا این درگیری بیتردید خسارات زیادی بر لیبی و زیرساختهای آن وارد خواهد کرد و علاوه بر ایجاد سیل مهاجران و پناهندگان جدید که فرانسه وایتالیا را به عنوان مقاصد خود انتخاب خواهند کرد، امنیت انرژی این دو کشور را نیز که بخشی از نفت خود را از لیبی وارد میکنند، به خطر خواهد انداخت. بنابراین به نظر میرسد این دو کشور اروپایی نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از درگیری نظامی مصر و ترکیه در لیبی خواهند کرد.
نتیجهگیری
به رغم وجود برخی زمینهها که مصر و ترکیه را به سمت تقابل نظامی در لیبی پیش میبرد، برخی مؤلفههای مهم و تأثیرگذار نیز وجود دارند که در ممانعت از بروز درگیری بین قاهره و آنکارا برخوردار هستند و هر نوع واقعهای در این خصوص به نوع مواضع دیگر بازیگران در این پرونده و برخی مؤلفههای خارج از اراده آنکارا و قاهره نیز بستگی دارد.
درگیری و جنگ در لیبی پیچیده و در واقع جنگی نیابتی خواهد بود که پیامدهای آن کل منطقه را فرا میگیرد و به درگیری میان ترکیه و قطر از یکسو با مصر و امارات از سوی دیگر تبدیل خواهد شد. از لحاظ آمار نیروهای مسلح ترکیه با مصر به اندازه زیادی با یکدیگر برابری میکنند، هر دو دارای جنگندههای اف 16 و صدها جنگنده دیگر هستند، ارتش مصر نهمین ارتش قدرتمند و ارتش ترکیه یازدهمین ارتش قوی جهان است. هر دو کشور از اسلحه و سیستمهای نظامی غربی مرتبط با آمریکا یا ناتو استفاده میکنند اما ترکیه توانایی و قدرت بیشتری در استفاده از سلاحها و سیستمها دارد؛ زیرا خود جزئی از ناتو است. از لحاظ میدانی با توجه به اینکه مصر در همسایگی لیبی قرار دارد و امارات نیز تعداد زیادی پایگاه نظامی در خاک آفریقا و کشورهای اریتره، جیبوتی و لیبی در اختیار دارد، این دو کشور دست بازتر و توان لجستیکی بهتری نسبت به ترکیه برای دخالت نظامی در نبرد لیبی دارند.
در پایان میتوان گفت که هرگونه جنگ بین مصر و ترکیه به عنوان دو ارتش بزرگ و قدرتمند منطقه در راستای منافع رژیم صهیونیستی است. علاوه بر آن امارات و عربستان سعودی که روابط تنشزایی با ترکیه دارند از جنگ این کشور با مصر استقبال میکنند؛ زیرا این امر به تضعیف دو کشور منجر میگردد که در راستای سیاستهای منطقهای این دو بازیگر میباشد.