به گزارش راهبرد معاصر، روسای دانشکده های طب ایرانی در نامه ای به سعید نمکی وزیر بهداشت از وی درخواست کردند در شرایط کنونی و در اوج درگیری سیستم پزشکی کشور در نبرد با کووید 19، بزرگان و مدیران ارشد بر طبل تفرقه نکوبند و زمینه وفاق و همدلی جامعه پزشکی را فراهم سازند.
مشروح این این نامه در ادامه آمده است:
در ابتدا به جنابعالی و همه افسران آوردگاه مبارزه با کووید 91 خدا قوت عرض نموده و تندرستی و موفقیت روزافزون شما را از خداوند متعال خواهانیم.
همانگونه که استحضار دارید، در روزهای اخیر و بهطور بیسابقهای هجمههایی علیه مکتب طب ایرانی از درون وزارت متبوع شکل گرفته است!
در تاریخ 99/5/22 نامهای با ادبیات غیرمتعارف با امضاء استاد ارجمند جناب آقای دکتر ملکزاده به عنوان دبیر محترم هیئت ممتحنه فوق تخصصی گوارش و کبد بالغین منتشر میگردد که در آن ضمن ارتجاعی خواندن مکتب طب ایرانی، کار اغلب افرادی که تحت عنوان طب سنتی به کار مشغولند، موجب شرمساری قلمداد و زمینه علمی آنان زیر سئوال رفته است.
به فاصله کوتاهی از نامه مذکور، بیانیهای(البته بدون شماره و مهر و امضاء) منتسب به تعدادی از انجمنهای علمی، در فضای مجازی و البته از طریق ایمیل جناب آقای دکتر ملکزاده با عنوان «اعتراض انجمنهای علمی گروه پزشکی به طب سنتی و پدیده شوم شبه علم» منتشر میگردد. درخصوص این اتفاق، موارد زیر قابل تأمل است:
1-در راستای راهبرد سازمان جهانی بهداشت مبنی بر تلفیق طب سنتی، مکمل، جایگزین CAM/TM در طب رایج، پیشنهادی مبنی بر برگزاری دورههای تکمیلی طب سنتی و مکمل برای متخصصین برخی از رشتههای تخصصی، طرح و نظر استمزاجی دبیران بورد رشتههای مربوطه استعالم شده است.
محتوای پاسخ دبیر محترم بورد گوارش و کبد حاکی از آن است که مباشران یا مشاوران محترم وی، صورت مسئله را بهدرستی تبیین نفرموده و وی گمان برده متخصصین طب ایرانی، تقاضای ورود به فلوشیپ گوارش دارند!!! و در ادامه به تخطئه تمام افرادی که تحت عنوان طب سنتی کار میکنند و علیالقاعده بخشی از آنها عضو هیئت علمی دانشگاهها، برخی دانش آموخته مقطع دکترای تخصصی و برخی پزشک هستند، پرداخته و سابقه کار اغلب آنها را موجب شرمساری میدانند!
2 -قاطبه مخالفان طب ایرانی در کشور، بر این باورند که طب نوین، شکل تکامل یافته تمامی روشهای درمانی سنتی است و این تلقی ناصواب، بر همه اظهار نظرها و موضعگیریهای آنان سایه افکنده است.
پزشکانی که امروزه در مقطع دکترای تخصصی طب ایرانی، متون کهن پزشکی ایران زمین را مورد مطالعه و مداقه قرار میدهند و البته پیش از ورود به رشته طب ایرانی، در دانشگاههای علوم پزشکی، شاگرد اساتیدی همچون جناب آقای دکتر ملکزاده بوده و با رویکردهای طب نوین آشنایند، بر این باورند که طب جدید در یک فرایند تکاملی از طبهای تاریخ قدیم نشأت نگرفته بلکه در بستر یک انقلاب و تحول تاریخی، در اروپا زاده شده است.
امروزه کسانی که در باب کلیت طب ایرانی اعلام موضع میکنند، اگر زمانی را صرف تورق و تفکر در مبانی و دیدگاههای طب ایرانی به مقوله سلامتی کرده و پژوهشی را در این حیطه طراحی کنند، به نیکی در خواهند یافت که نگرش برخی از مکاتب طبی همچون طب ایرانی، طب چینی و طب هندی به عنوان 3 مکتب طبی کهن، تفاوتهای بنیادی با نگرش طب رایج دارد و صد البته مشتمل بر همپوشانیهایی نیز هست. به هیچ روی، طب نوین در یک مسیر طولی و در یک فرآیند نضج یافته تکاملی تاریخی، از طبهای کهن حاصل نشده است.
3 - نقطه نظرهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبری معظم در خصوص طب ایرانی نیز به صراحت بیان شده و وزارت بهداشت پس از کش و قوسهای کارشناسی 22 ساله، در سال 1393 به طور رسمی، رشته طب سنتی ایرانی را در نظام دانشگاهی کشور به رسمیت شناخت (البته واژه سنتی در پسوند این رشته از همان ابتدا مورد مناقشه طرفداران این رشته بوده است، چرا که این مکتب طبی از یک سنت و رسم و آئین نشات نگرفته بلکه محصول کنکاش حکیمانه و متدولوژیک دانشمندان حوزه تمدنی ایران در بالغ بر یک هزاره بوده است) و تاکنون در بیش از 22 دانشگاه علوم پزشکی، گروههای آموزشی یا دانشکدههای طب ایرانی شکل گرفتهاند.
امروزه صحبت از چیستی و چرایی طب ایرانی نیست و حتی چگونگی آن نیز که مسیر تکاملی 93 سالهای را طی نموده است؛ حال چرا بخش کوچکی از بدنه وزارت بهداشت، مسیربازگشت به عقب را کلید میزند جای بسی شگفتی و البته تامل دارد.
4 - رویکرد سازمان جهانی بهداشت و بسیاری از کشورهای غربی و از جمله آمریکا، در مواجهه با گرایش و اقبال مردم به طب سنتی، مکمل و جایگزین TM/CAM عیان و بلکه آموزنده است. اگر راهبرد کشورهای اروپایی، آمریکا و همچنین WHO در زمینه طب مورد قبول و مرجع جامعه پزشکی کشور هست- که هست- بدنیست به نحوه مواجهه آنان با موضوع طب سنتی، مکمل و جایگزین هم عنایتی بشود.
5 -طب سنتی چین (که اخیر از سوی آنها بدون استعمال واژه سنتی، طب چینی نامیده میشود)، هماکنون قریب به 52 درصد بار بهداشت و درمان آن کشور را بر دوش میکشد و حتی در بحران همهگیری کووید 91 هم از پروتکلهای درمانی مبتنی بر آن طب، به بهترین وجه استفاده شده است.
این برونداد، نتیجه راهبرد کلان حاکمیت و البته تبعیت مدیران ارشد کشور چین بوده است؛ امروزه بسیاری از مبانی، مفاهیم و متدهای طب چینی همچون مریدین، انرژی چی، یین و یانگ، عناصر پنجگانه، فروبردن سوزن در آکوپوینتها، موکساباسشن و ... برای بسیاری از دانش آموختگان طب نوین، شبه علم قلمداد میشود چرا که به هیچ روی با اصول و مبانی طب نوین همخوانی نداشته و در هیچ آزمایشگاهی قابل مشاهده یا اندازهگیری کمی نیستند.
لیکن آیا برخورد نظام نوین طبی دنیا با مقوله طب چینی، همچون برخورد برخی از مسئولان ارشد متولی بهداشت و درمان کشور است؟!
اگر قرار بود متولیان بهداشت و درمان چین، از دهها سال قبل تاکنون، با وادادگی در مقابل طب غرب، اتهام شبه علم بودن بر طب کهن و ملی خود روا داشته و طرفداران آن را با این اتهام تخطئه و منکوب کنند، آیا امروز میتوانستند طب چینی را در بازار داخلی و بین المللی به رخ کشیده و در اروپا و آمریکا رشته و دپارتمان و دانشکده طب چینی دائر کنند؟!
بدون شک، خیر و صدالبته آنان تلاش کردند با تبعیت از راهبرد کلان رهبران کشور خود، خودباوری، حمایت عالمانه و هدایت منابع ملی، ساختارهای مفهومی و روشهای درمانی طب کهن خود را با ابزارهای نوین و متدولوژیک، پالایش و پیرایش دهند.
6 -کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، مجریان سیاستهای کلان و اسناد بالادستی هستند؛ بند 92 سیاستهای کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری، سند نقشه جامع علمی کشور، قانون برنامه پنجم و ششم توسعه کشور، به لحاظ قانونی حجت را بر همگان تمام کرده و صد البته از مدیران ارشد وزارت بهداشت، التزام به قوانین کشور، بیش از دیگران مورد انتظار است.
7 -محدودیتهای ذاتی و عارضی طب نوین (که البته در سایر مکاتب طبی هم امری معمول است) یکی از دلیل گرایش روزافزون مردم به روشهای طب سنتی، مکمل و جایگزین در کل دنیا است. یکی از رسالتهای هر حکومت، احترام به خواست مردم و تنظیم قواعد و نظامات پاسخ به مطالبه آنان است. با تضعیف جایگاه تشکیلاتی یا آکادمیک طب ایرانی، گرایش و نیاز مردم رو به کاستی نخواهد گذاشت و بالعکس بستر موج آفرینی، جریان سازی و مداخله افراد فاقد صلاحیتهای علمی و قانونی بیش از هر زمان دیگر مهیا خواهد شد.
8 - از استاد گرانقدر جناب آقای دکتر ملکزاده به عنوان متولی پژوهش پزشکی کشور و البته سرآمد تمامی اعضای هیئت علمی پزشکی کشور، به گواه سامانه علم سنجی، انتظار میرود بروندادهای پژوهشی اعضای هیئت علمی دانشکدهها و گروههای طب ایرانی و داروسازی سنتی را فهرست و عملکرد آنان را در مقایسه با بسیاری از رشتههای بالینی و غیر بالینی دیگر مورد سنجش و پژوهش قرار داده و سپس به استناد شواهد، بر شرمسار بودن این عملکرد حکم دهند. (بخشی از دستاوردهای اعضای هیئت علمی در زمینه تولید شواهد علمی در پیوست شماره 9 تقدیم شده است).
9 - در شرایط کنونی و در اوج درگیری سیستم پزشکی کشور در نبرد با کووید 19، انتظار میرود بزرگان و مدیران ارشد بر طبل تفرقه نکوبند و زمینه وفاق و همدلی جامعه پزشکی را فراهم سازند؛ بخشهای مختلف نظام سلامت کشور، ممکن است درگیر اختلاف سلیقه و تنشهای درون خانوادهای شوند. انتظار میرود بزرگ خاندانی همچون جناب آقای دکتر ملکزاده با ریش سفیدی، سعه صدر و القاء آرامش، از حدت و حرارت کوره اختلافها کاسته تا در بستری آرام، انجمنهای علمی و از جمله انجمن علمی طب سنتی کشور با رویکردی پژوهش محور و دانش بنیان به گفتگو بپردازند.
10 -طب سنتی آکادمیک همواره منتقد رویکردهای افراطی، تندرویهای رادیکال، ادعاهای واهی، درمانهای موهوم و اقدامات تکفیر مابانه در قبال خدمات طب رایج بوده و در این راستا، از سالیان قبل با برخی اصحاب رسانه، صاحبان جراید یا واعظان منابر، منازعات جدی داشته است؛ نباید هر آنچه در عرصه طب سنتی یا منتسب به آن در جامعه میگذرد را به پای مکتب طب ایرانی یا پزشکان این عرصه گذاشت، همانگونه که نباید بسیاری از تخلفات متخصصان طب رایج را به حساب جامعه پزشکی نوین نوشت.
و اما در پایان:
الف؛ از حمایتهای بیدریغ، نگاه موسع، همه جانبه، دلسوزانه و پدرانه حضرتعالی در قبال حمایت هوشمندانه و عالمانه از طب ایرانی قدردانی نموده و از خداوند متعال، توانی مضاعف، روحیهای متعالی، تنی سالم و عاقبتی توام با خیر و رستگاری برای شما و همچنین برای بزرگوارانی همچون استاد معظم جناب آقای دکتر ملکزاده خواهانیم و صدالبته از اینکه در آستانه رویارویی با موج سوم کووید 19، وقت شما را بابت موضوعی که در زمان حاضر، چالش آفرینی بابت آن فاقد توجیه است، مصروف میداریم، عذرخواهیم.
ب؛ امید داریم با توان مدیریتی حضرتعالی، از گسترش اختلافات درون وزارتی به نهادهای برون وزارتی و یا بدنههای مردمی هرچه سریعتر جلوگیری شود. توان مدیریتی شما در بوته آزمون بزرگترین چالش بهداشتی و درمانی قرن یعنی پاندمی کووید 19 بر همگان هویدا شد.
ج؛ فضای گفتمان داخلی بین موافقین و منتقدین طب ایرانی فراهم و از رسانهای شدن بسیاری از این مباحث درون خانوادهای اجتناب گردد؛ کرسیهای آزاداندیشی و یا انجمنهای علمی میتوانند قالبی مناسب برای نیل به این مقصود باشند.
د؛ برخی جامعه شناسان بر این نظرند که وقتی جریان ملایم جامعه، به طور تصنعی و در زمان و مکانی نامتعارف دچار تلاطم میشود، محتمل است موج سازانی در دوردست، با انحراف اذهان و افکار، به اختفای امری مهمتر مشغول باشند و یا از پیش، با فرار به جلو، محملی فرافکنانه برای عقوبت برخی اقدامات خالف قانون خود مهیا سازند.
ه؛ همه ارکان وزارت بهداشت بر انجام تکالیف قانونی و از جمله مسئولیتهای محوله در سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی ابلاغی شورای عالی انقلاب فرهنگی تشویق گردند؛ بخشی از تکالیف پژوهشی مصرح در این سند عینا به شرح زیر است:
1) راهاندازی انستیتو تحقیقاتی ملی و مرکز بین المللی تحقیق و توسعه در زمینه گیاهان دارویی و فرآوردههای گیاهی
2) راهاندازی حداقل 5 مجله علمی و پژوهشی به زبان فارسی و بین المللی در زمینه دستاوردهای علمی و پژوهشی طب سنتی و کاربرد آن در طب نوین و کالسیک
3) اختصاص حداقل 5 درصد اعتبارات پژوهشی دانشگاههای علوم پزشکی به پژوهشهای طب سنتی و کاربرد آن در طب کلاسیک و نوین
4) تأسیس شبکه تحقیقاتی طب سنتی و توسعه فعالیتهای آن
5) تأسیس پژوهشکده مطالعات معرفتی مبتنی بر بنیادهای نظری ــ فلسفی طب سنتی ایرانی ــ اسلامی.
و؛ جایگاه تشکیلاتی طب ایرانی و مکمل در وزارت متبوع که از سوی معاونت محترم توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری، رسماً ابلاغ شده و شوربختانه با تشکیل معاونت امور اجتماعی، به صورت غیرقانونی مورد مناقشه و انحلال قرار گرفت، به جایگاه قانونی خود بازگردانده شود.
ز؛ مصوبات شورای سیاستگذاری طب سنتی وزارت متبوع که با امضای اعضای بزرگوار آن همچون وزیر محترم وقت، جناب آقای دکتر والیتی، تنی چند از معاونین محترم وزیر، جناب آقای دکتر بهرامی و سایر عزیزان عضو شورا ابلاغ شده است، اجرایی گردد.
با احترام و سپاس مجدد مدیران گروههای آموزشی و روسای دانشکدههای طب ایرانی دانشگاههای علوم پزشکی کشور
رونوشت: سرکار خانم دکتر حسینی یکتا سرپرست محترم دفتر طب ایرانی و مکمل برای استحضار/ تسنیم