به گزارش راهبرد معاصر؛ ریاض پس از 6 سال رقابت پرتنش با تهران در منطقه غرب آسیا، اکنون فاصله زیادی با آرزوهای خود دارد چراکه نه حکومت مرکزی سوریه برانداخته شده، نه داعش توانسته بغداد را اشغال کند، نه کردها توانسته اند مقابل نیروهای عراقی تاب بیاورند، نه انصارالله از صنعا بیرون رفته است. البته با گذاشتن عینک واقع بینی می توانیم به این نتیجه برسیم که عدم رسیدن آل سعود به آرزوهایش به معنای رسیدن جمهوری اسلامی ایران به آرمان هایش هم نیست چراکه در سوریه، عراق و یمن، بخش بزرگی از کشور در اختیار نیروهای مخالف جمهوری اسلامی است.
بر مبنای این واقعیت های میدانی، عربستان در plan A شکست خورده ، به plan B روی آورده است. plan B عربستان دست کشیدن از گزینه جنگ برای براندزی سخت نزدیکان به ایران و دست گذاشتن روی گزینه "بازسازی" برای براندازی نرم متحدان ایران است. از همین رو شاهد بوده ایم که در یمن، اسماعیل ولد الشیخ، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن، طرحی را آماده کرده که حافظ منافع عربستان است. طی این طرح، انصارالله سلاح های سنگین خود را در یک بازه زمانی زمین می گذارد، دولت متشکل از طرف های مختلف یمنی تشکیل می شود و در عوض ریاض هم متعهد می شود که با مشارکت در کمیته برآورد خسارت های ناشی از جنگ، بخشی از هزینه های بازسازی (که احتمالا بخش بزرگی هم خواهد بود)، بر عهده خواهد گرفت. همچنین در سوریه، ثامرالسبهان، وزیر مشاور آل سعود به صورت غیرقانونی و با هماهنگی امریکا وارد رقه شده است. این شهر که پایتخت داعش بود به تازگی از دست این گروه تروریستی خارج شده ولی مشکل اینجاست که این امر بدست نیروهای کرد تحت حمایت امریکا رقم خورده است. یکی از اعضای شورای سلطنتی آل سعود تاکید کرده که سفر السبهان به رقه به منظور برآورد خسارت های ناشی از جنگ بوده تا عربستان برآوردی از این خسارت ها داشته باشد و برنامه ای برای بازسازی این شهر طراحی کند. همزمان با این تحرکات دیپلماتیک شاهد بودیم که ریاض، در افتتاحیه شورای همکاری عربستان-عراق میزبان حیدرالعبادی و تیلرسون بود.
از جمله تصمیماتی که در این نشست گرفته شد این بود که عربستان بخشی از هزینه های بازسازی نواحی جنگ زده عراق که عمدتا شامل نواحی سنی نشین الانبار و موصل می شود را بپردازد. مسئولین سعودی در راستای جلب نظر مثبت دولت عراق اینبار عراق را برادر خونی خود خواندند که روابط تاریخی و دیرینه با هم داشته اند. در خصوص عراق این نکته حائز اهمیت است که عربستان همانند انصارالله و دولت دمشق، عنادی با دولت ریاض نشان نمی دهد و می کوشد همزمان با اجرای طرح مشابه با یمن و سوریه، تا حد امکان دولت عراق را هم به سوی خود بکشاند با این حال حتی اگر العبادی و یا جانشین او روی خوش به ریاض نشان ندهد، در نهایت عربستان با بازسازی مناطق سنی نشین توانسته نفوذ خود را در خاک عراق و جامعه سنی این کشور حفظ کند. پس باید انتظار داشت که با ابتکار عربستان، رقابت تهران با ریاض وارد فاز بازسازی و سپس سیاسی شود و در این میدان، طرفی که بتواند سریعتر و بهتر مناطق تحت کنترل متحدان خود را بازسازی کند، "قلب و ذهن" مردم آن کشور را به سوی خود جلب می کند و در دراز مدت زمینه را برای همراه کردن کل آن کشور با خود هموار می سازد.
اهداف عربستان از ورود به بازسازی شهرهای جنگ زده خارج از کنترل متحدان ایران
اثبات کارآمدی خود به ملت های منطقه
پایان دادن به جنگ هایی که هزینه های سرسام آور بر اقتصاد عربستان وارد می آورد
سد نفوذ منطقه ای ایران
براندازی دراز مدت نزدیکان به ایران
بررسی الگوی عربستان در طرح بازسازی برای نفوذ
تلاش برای بازسازی پس از جنگ به منظور کشاندن یک دولت به دامان خود پیش از این نیز انجام شده است. بارزترین نمونه این را می توان در طرح مارشال امریکا دید. پس از جنگ دوم جهانی امریکا با کمک به بازسازی کشورهای اروپایی، زمینه نفوذ دراز مدت خود را در قاره سبز فراهم کرد و کار را به جایی رساند که دیگر کمتر می توان از اروپا توقع داشت موضعی خلاف ایالات متحده بگیرد.
چگونه عربستان با طرح بازسازی نفوذ منطقه ای ایران را سد می کند
مناطقی که اکنون آل سعود برای بازسازی روی آن ها دست گذاشته عمدتا مناطقی هستند که اولا نفوذ حشدالشعبی و ارتش سوریه در آن کم است و ثانیا در صورت تثبیت موقعیت عربستان در آن ها، کریدور تهران به بیروت با اخلال مواجه می شود. همانگونه که در نقشه پایین مشاهده می شود، نواحی که قرار است عربستان در آن ها سرمایه گذاری کند دو گذرگاه اصلی اتصال عراق به سوریه را شامل می شود و در صورت تثبیت موقعیت عربستان در این نواحی عبور نیروهای نزدیک به ایران از این مناطق بسیار سخت خواهد شد. با توجه به اظهارات نزدیکان به عربستان همانند النجیفی و علاوی، به نظر می رسد که این طیف به دنبال ایجاد اقلیمی سنی و سکولار هستند و اگر این اقلیم تشکیل شود بدون شک مناطق هم مرز با سوریه را در بر می گیرد و این به معنای قطع پیوند ایران به سوریه از راه عراق خواهد بود. مسلما عربستان در چنین اقلیمی سرمایه گذاری عظیمی خواهد کرد تا سریع تر آن را بازسازی کند و به اهدافی که ذکر شد برسد. در سوریه هم فعلا نشانی از همراهی کردها با دولت مرکزی این کشور دیده نمی شود و زمزمه های بیرون آمده از محافل کرد سوری از این حکایت می کند که عمده این گروه ها به دنبال خودمختاری مناطق تحت کنترل خود هستند. این مناطق هم بخش بزرگی از مسیر ارتباطی ایران به سوریه را در بر می گیرد و بنابراین سد دیگری بر سر نفوذ منطقه ای ایران می سازد.
سناریوهای پیش رو
تسلیم متحدان ایران به طمع رسیدن به بازسازی: در این سناریو، انصارالله، دولت دمشق و بغداد، به منظور جذب سرمایه های ناشی از جنگ های خانمان سوز با شرایط ریاض کنار می آیند و از ایران فاصله می گیرند. از آن جا که عراق، سوریه و یمن به دنبال جنگ هایی که داشته اند به شدت از کمبودهای اقتصادی رنج می برند، پیشنهاد مبالغ هنگفت برای بازسازی می تواند طعمه مناسبی برای به دام انداختن این کشورها باشد. این مسئله به خصوص در رابطه با عراق بیشتر دیده می شود چراکه سوای تخریب شدید شهرهایی همچون موصل، تکریت و الرمادی، روابط نه چندان سرد میان بغداد و ریاض در دوره العبادی یکی دیگر از عواملی است که نزدیکی میان عراق و عربستان را میسر می سازد. البته برخی عوامل هم وجود دارند که احتمال وقوع این سناریو را پایین می آورند. اولا دولت سوریه به شدت از عربستان ضربه خورده و درگیری های شدیدی با این دولت عربی داشته در نتیجه بسیار بعید به نظر می رسد دمشق زخم هایی را که از تروریست های تحت حمایت ریاض خورده فراموش کند؛ چنین امری در مورد صنعا نیز صادق است. اما در مورد بغداد واقعیت این است که هرچند بسیاری از طیف های به خصوص شیعه قصد چشم پوشی از حمایت های عربستان از داعش را ندارند، ولی دولت فعلی به دنبال تعامل با همه طرف هاست تا دوباره درگیر یک جنگ داخلی نشود.
تسلیم عراق و ایستادگی یمن و سوریه: در این سناریو، دولت عراق فریب الفاظ خوش رنگ عربستان می شود و خود را یک کشور عربی می بیند که نمی تواند با ایران فارس چندان زمینه مشترکی داشته باشد. البته سوریه و یمن هرگز بهبود روابط با عربستان را نخواهند پذیرفت ولی طرف های سوری و یمنی که همسو با عربستان هستند، دست از جنگ خواهند کشید و از کمک های آل سعود برای بازسازی شهرهای تحت کنترل خود بهره مند می شوند. با توجه به ضدیت حشدالشعبی با عربستان و محبوبیت این گروه در میان شیعیان عراق، به نظر نمی رسد که دولت عراق تمایل یا توان نزدیک شدن بیش از حد به عربستان را نخواهد داشت. از همین رو وقوع این سناریو با موانع جدی مواجه است.
ایجاد شکاف سعودی-ایرانی در کشورهای سوریه، یمن و عراق و آغاز رقابت در کارآمدی: در این سناریو، صنعا تسلیم در برابر ریاض را نمی پذیرد و طرح سازمان ملل را رد می کند. متعاقب این موضوع طرف های نزدیک به عربستان از شدت جنگ با طرف های نزدیک به ایران می کاهند و در عوض با بهره مندی از کمک های عربستان، بازسازی مناطق تحت کنترل خود را آغاز می کنند. در سوریه، طرف های کردی مناطق تحت کنترل خود را حفظ می کنند و به دولت پس نمی دهند و ریاض در این راه با فرستادن هزینه های بازسازی شهرهای جنگ زده، آن ها را یاری خواهد کرد. در عراق هم اقلیم سنی به صورت رسمی یا غیر رسمی شکل می گیرد و ریاض کمک های خود برای بازسازی عراق را به این خطه اختصاص خواهد داد. اگر این سناریو به وقوع بپیوندد که چندان بعید هم نیست، آن گاه در سه کشور مد نظر دو قسمت تحت حمایت ایران و تحت حمایت عربستان ایجاد می شود که عربستان قصد دارد در قسمت تحت حمایت خود، معجزه بازسازی را به نمایش گذارد تا مردم ساکن در مناطق تحت حمایت ایران، جذب این معجزه شوند و به مرور طرف های نزدیک به ایران را براندازند. مشابه این سناریو در مورد آلمان شرقی و غربی را می توان مشاهده کرد که سرانجام در آن ، دیوار برلین توسط غرب گرایان فرو ریخت و برلین شرقی در غربی ذوب شد. صد البته تفکر جمهوری اسلامی ایران با تفکر شوروی فاصله بسیاری دارد ولی با توجه به قدرت رسانه ای غرب، هیچ بعید نیست که در صورت وقوع این سناریو، به مردم منطقه چنین شبیه سازی قبولانده شود. در این سناریو جمهوری اسلامی باید خود را آماده ورود به عرصه بازسازی پس از جنگ کند تا عربستان نتواند گوی سبقت را برباید وگرنه به انزوا کشیده خواهد شد.