غفلت شورای شهر تهران از تبعات اجتماعی یک مجوز-راهبرد معاصر
رکورددارترین نام برای دختران ایرانی اعلام شد همسر مالک شرکت موبایل موسوی آمل بازداشت شد قاضی پرونده چای دبش: پاسخ بانک‌های شاکی به استعلام‌ها متناظر با سوالات دادگاه تنظیم نشده است بریز و بپاش میلیاردی متهمان پرونده رضا‌یت خودرو با پول مردم کلاس‌های جبرانی دانشگاه‌ها چگونه تشکیل خواهد شد؟ یازدهمین دادگاه چای دبش برگزار شد / تفهیم اتهام به یک متهم دیگر پرونده ساعت آغاز فعالیت مدارس چهارمحال و بختیاری اعلام شد مدارس ۱‌۱ شهرستان کرمانشاه فردا تعطیل شد کدام شغل‌ها در آینده با افزایش تقاضا روبه رو می‌شوند؟ فردا آخرین مهلت ثبت‌نام در نوبت اول کنکور ۱۴۰۴ / ثبت‌نام ۵۶۰ هزار نفر بلاتکلیفی ۱۶ میلیون دانش آموز برای روز شنبه یکم دی ماه ۱۴۰۳ توضیح دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص حواشی برگزاری جشن یلدا  امکان تعطیلی کلاس درس بعد از امتحانات نوبت اول  هواشناسی ایران ۱۴۰۳/۹/۳۰؛ تشدید فعالیت سامانه بارشی در کشور ورود سامانه بارشی به کشور از امروز / یلدای برفی در استان‌های غربی

غفلت شورای شهر تهران از تبعات اجتماعی یک مجوز

موضوع برج‌‌‌باغ‌های شهر تهران که چند روز پیش در شورای شهر تصویب شد و حالا در میان رسانه ها بحث جنجالی شده است، شاهد آن هستیم که از زوایای اجتماعی آن غفلت شده است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۵ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 March 13
کد خبر: ۶۶۳۶

به گزارش راهبرد معاصر؛ شورای شهر تهران از آن جهت دارای اهمیت است که نمادی برای فعالیت شورای شهر در کل کشور به حساب می‌آید. دو ویژگی پایتخت بودن تهران و تلاش برای حفظ جایگاه سیاسی این شورا، محلی بوده است که همیشه فعالیت های این شورا محل حساسیت باشد. در واقع تصمیمات این شورا بر عملکرد پایتخت تاثیرگذار است. به همین جهت هر گونه تصمیم نباید با ملاحظه گذر زمانی خاص و منافع حزبی مورد توجه باشد.

 

ماجرای جدید شورای شهر تهران بعد از اخباری هم چون اخذ هزینه عوارش طرح زوج و فرد، اجاره بام و ماجرای دوچرخه سواری های شهردار تهران، این بود که شورای شهر تهران به بُرج سازی در ۶۲ باغ رأی مثبت داد. ۴۳ مورد از ۶۲ مجوزی که به این افراد برای ساختن برج در باغ داده شده در منطقه «یک» تهران قرار دارد. چند نفر از اعضای شورا با تصویب استفساریه مخالف بودند اما نتوانستند مانع تصویب این شوند و در نهایت موافقین توانستند مجوز لازم تبدیل درخت به بنای مسکونی را بگیرند.

 

«علی اعطا» سخنگوی شورای شهر تهران درباره مجوز این ۶۲ برج‌ باغ و صدور جواز ساخت آن توسط شورا توضیح داده است که:«این‌ها مواردی است که تمام فرایند صدور پروانه را تا پیش از لغو برج باغ طی کرده بودند و تمام عوارض خود را پرداخت کرده بودند. اولا مصوبه ما مبنی بر لغو برج باغ، عطف بماسبق نمی‌شد، ثانیا، وقتی اینگونه جمع بندی شد که بحث حق مکتسبه مطرح است، طبیعی است که اکثریت شورا به گونه‌ای تصمیم نمی‌گیرد که اصل مصوبه لغو برج باغ، در معرض تهدیدی احتمالی از جنس ابطال قرار بگیرد. ما از اصل مصوبه لغو برج باغ، صیانت کردیم..»

 

در ادامه سخنگوی شورای شهر تهران می‌گوید :«این افراد می‌توانستند با استدلال حق مکتسبه به سراغ مرجع قضایی بروند و این احتمال می‌رفت که خطر ابطال، متوجه مصوبه اصلی، یعنی مصوبه لغو برج باغ بشود. بنابرین، مصلحت بزرگتری، یعنی صیانت از اصل مصوبه لغو برج باغ، در نظر بود.»

 

توسل علی اعطا به بحث وسط آمدن شکایت و محاکم قضائی است. این در حالی است که توجیه سخنگوی شورای شهر چندان مستدل نمی‌باشد. چرا  که «الهام فخاری» رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر هم به واجد ایراد بودن آن اشاره می‌کند:«برخی کارشناسان حقوقی معتقدند که لزوماً رای دیوان عدالت اداری به همه پرونده‌ها با این موضوع، تایید حکم ساخت و ساز نبود. یعنی اینگونه نبود که به سادگی دیوان عدالت اداری مصوبه قانونی و در راستای حقوق همگانی شورای پنجم در ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ مبنی بر لغو مصوبه برج باغ را نقض کند و برای ۶۲ پرونده موجود، رأی به ساخت و ساز می‌داد بلکه رای دیوان، پرونده به پرونده و پلاک به پلاک متناسب با شرایط  متفاوت است.»

 

سوال اینجاست که شورای شهر تهران با حضور چهره های معتمد و برجسته نمی‌توانسته است با کسب رضایت مالکین این باغ‌ها، راه دیگری به جز اجازه ساخت به این افراد را انتخاب کند.

 

«ناهید خداکرمی» به عنوان رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران پیشنهاد داده بود که:«می‌شد با مالکان باغات صحبت و از باب مسئولیت اجتماعی آنها را مجاب کرد تا باغ خود را با شهرداری تهاتر کند و یا در قالب خانه باغ از ساخت و ساز در باغات‌شان جلوگیری کنند. حتی می‌توانیم صندوقی را در شهرداری ایجاد کنیم که بر اساس آن درصدی از عوارض ساخت و ساز به این صندوق داده شود تا نهایتاً شهرداری دستش برای خرید باغات و خانه‌های میراثی باز باشد.»

 

شاید جالب ترین توجیه مربوط به شهردار تهران است. پیروز حناچی شهردار تهران نیز دراین باره می‌گوید: قطار پدیده برج‌باغ‌ها با سرعت ٢٠٠ کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کرد که شورای‌شهر با قدرت ترمزش را کشید، اما طبیعی است وقتی یک ترمز کشیده می‌شود چند صد متر طول بکشد تا قطار به‌طور کامل متوقف شود. وی می‌افزاید: مجوز ساخت ۶۲ مورد برج باغ، دقیقاً همان چیزی است که پس از ترمز محکم قطار برج‌باغ‌ها حادث شده است. در واقع مورد اخیر کم‌ترین تبعاتی است که می‌توانستیم انتظارش را داشته باشیم!

 

حناچی در مصاحبه اخیرش با روزنامه ایران اگرچه تلویحا به بی پولی شهرداری تهران اشاه می‌کند اما سعی می‌د با بیان این که " برای شهرداری سودی نداشت!" توجیه قبل خود را سرپوش بگذارد.

 

این در صورتی است که مجوز برای کسانی صادر شده است که عوارض این باغ ها را تمام و کمال داده اند و شهرداری منفعت خود را برده است و طبیعتا در آینده منافع مالی دیگری را خواهد داشت.

متاسفانه آنچه که شاهد هستیم تلاش مرموز جریان مخفی است که تلاش می‌کند چهره پایتخت را تغییر دهد.

 

یکی از انتقادهایی که به قالیباف بعد از شهرداری به او می‌شد این بود که او تاکید بر ساخت و ساز داشته است. بیش از آن که به چهره مفهومی شهر توجه داشته باشد، هویت شهر را به پای مهندسی های خشک فدا کرده است. به دور از صحیح یا غلط بودن و یا مغالطه در چنین انتقادی، باید گفت که همین جریان منتقد حالا مجوز تخریب 62 باغ را صادر کرده است.

 

اگر حفظ هویت مسئله اصلی است، بحث امثال قالیباف و حناچی نباید به میان باشد بلکه تلاش دسته جمعی لازم است که تغییر ماهیت پایتخت به وجود نیاید. اما متاسفانه شاهد آن هستیم که ظاهرا تخریب باغ صرفا زمان قالیباف و جریان اصولگرا بد بوده است. خبر قطع درختان را منتشر می‌کردند اما پیگیری قضائی این مسئله توسط شهردار را مسکوت می‌گذاشتند. حال که خودشان به قدرت شهرداری رسیده‌اند ظاهرا منافع خاص ارجحیت بر مصالح عمومی داشته است و امر از قطع فلان درخت گذشته است و کار به تخریب روزانه باغ کشیده شده است. گویی که باغات تهران می‌خواهند کارگاه ساختمانی برای برج های آینده شوند.

 

توجیه مدافعان مجوز فروش بر این بوده است که بحث بدهی شهرداری، شکایت مالکان باغ و سهم این باغات در پاک بودن هوای شهر می‌باشد؛ اما مسلم آن است که اگر به چنین بهانه هایی بیاییم به جای مصالحه و گفتگو که پیش درآمد و ادعای جریان حاکم سیاسی فعلی است، تدبیر دیگری چاره می‌شد بهتر از آن بود که مجوز مرگ 62 باغ داده شود.

 

متاسفانه تبعات اجتماعی چنین طرح هایی دیده نمی‌شود. منطقه لواسان تهران که به اذعان املاک منطقه و بر اساس گزارش روزنامه شهروند با کمتر از 10 میلیارد تومان نباید به آن جا رفت، اکنون به منطقه اشرافی گری تهران تبدیل شده است و عملا پیشانی فخرفروشی فرهنگی شده است. این منطقه پیش از این بدین گونه نبوده است اما به واسطه سیاست های سازندگی، محل فخر و نماد فاصله طبقاتی شده است.

 

حالا این مجوز تکرار تجربیات لواسانات خواهد بود. اما این بار نه در اطراف تهران، بلکه در درون پایتخت. آن هم برای قشر خاص و معینی که گویی به دنبال سهم خود از سفره انقلاب هستند و تلاش بر این دارند که مسئولیت قانونی چنین مصوبه ای را به زمان شهرداری قالیباف مرتبط سازند و خود را ناگزیر از چنین مصوبه ای بدانند.

ارسال نظر