به گزارش راهبرد معاصر؛ دوره ای از آرایش مجدد دیپلماتیک و استراتژیک در منطقه خاورمیانه شکل گرفته که برای دولت بایدن و متحدانش در منطقه چالش ها و فرصت هایی ایجاد می کند. این تغییر و تحول تا حد زیادی محصول اقدامات بزرگ دیپلماتیک می باشد که چشم گیرترین آن توافق نامه ابراهیم بین اسرائیل و امارات متحده عربی و بحرین می باشد. علی رغم بی اعتمادی مشترک آن ها نسبت به تهران؛ به احتمال زیاد اسرائیل، امارات متحده عربی و عربستان سعودی مواضعی مختلفی را اتخاذ می کنند که با دیپلماسی نوظهور دولت بایدن سازگار و منطبق نیست.
آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه دولت بایدن در جلسه تایید سنا اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا برای رسیدن به توافق با تهران «عجله» نخواهد کرد. از بعد تاکتیکی این موضع بسیار منطقی و عقلانی می باشد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران همچنین تأکید کرد که ایران برای بازگشت به توافق هسته ای عجله ای ندارد. بلینکن در یک نگاه استراتژیک وسیع تر متعهد شده که در مسئله هسته ای ایران کاخ سفید با کنگره و تمام دوستان خاورمیانه ای خود مشورت خواهد کرد. چالش اصلی دولت بایدن این است که چگونه این تعهد را بدون این که اسرائیل، امارات متحده عربی، عربستان سعودی ، بحرین و کنگره فرصتی برای تضعیف یا لغو گفتگوهای جدید پیدا کنند به تحقق برساند.
«آنتونی بلینکن» همچنین تصریح کرد که ایران تنها تا نقطه «گریز هسته ای» فقط سه ماه فاصله دارد. اخیرا دولت ایران دستور غنی سازی اورانیوم 20 درصدی را صادر کرد و این کارت های بازی بیشتری به ایران برای مذاکره می دهد و از این رو اهرم فشار بیشتری به ایران ارائه خواهد داد. البته کاخ سفید بایدن کارت های بازی بیشتری در اختیار دارد که از جمله می توان به تحریم های اظافی اعمال شده از سوی دولت ترامپ اشاره کرد. تهران نه تنها خواستار لغو این تحریم ها بلکه جبران خسارت های از دست رفته درامدهای نفتی و گازی شده است. اگر دولت بایدن بخواهد دستورکار خود را تنظیم کند باید به این خواسته ها به گونه ای پاسخ دهد که باعث هراس و نگرانی متحدان خاورمیانه نشود.
محمد جواد ظریف بر این تاکید کرد که دولت بایدن باید بدون قید و شرط تحریم های اعمال شده را لغو کند. در مقابل ایران تمام اقدامات اصلاحی را که در پی خروج ترامپ از توافق هسته ای انجام داده بازمی گرداند. به نظر می رسد که این جمله هوشمندانه می تواند این سوال سیاسی را مطرح کند که «چه کسی قدم نخست را برمی دارد؟ این پرسش مسیر را برای مذاکره هموار می کند. رهبران اسرائیل و شرکای عربی واشنگتن بر این تاکید دارند که تولید 30 تن پودر اورانیوم غلیظ یا کیک زرد توسط ایران در راستای هدف اصلی این کشور یعنی ایجاد توانایی هسته ای تهاجمی می باشد و بنابراین معتقدند که هیچ توافقی؛ ، ایران را برای دستیابی به توانایی اتمی متوقف نخواهد کرد.
با فرض بر این که ائتلاف رادیکالی که از سوی اسرائیل و کشورهای عربی منطقه علیه ایران شکل گرفته ادامه پیدا کند، به احتمال زیاد اسرائیل به عنوان سرسخت ترین مخالف برای بازگشت آمریکا به برجام ظاهر خواهد شد. موضع اصلی رهبران اسرائیل بر این است که تا زمانی که ایران به طور کامل و دائم برنامه غنی سازی خود را پایان ندهد تهدیدی وجودی برای اسرائیل خواهند بود. مقامات اسرائیل بارها بر این تاکید دارند که برجام یک توافق ناقص است و مسیر ایران را برای تولید بمب اتم هموار می کند. آن ها معتقدند که توافقی که به ایران اجازه غنی سازی بدهد قابل قبول نیست. اما در و اقع مسئله اصلی این است که تقاضای « غنی سازی صفر» نمی تواند پایه و اساسی برای مذاکره فراهم کند. اسرائیل با هر گونه گشایش و تعامل بین آمریکا و ایران مخالفت خواهد کرد؛ موضعی که در گزارش اخیر بنیاد دفاع از دموکراسی ها یک اتاق فکر طرفدار اسرائیل مطرح شد. موضع نهایی این گزارش این است که تنها راه متوقف کردن برنامه هسته ای ایران تغییر رژیم است.
از آن جا که ثبات سیاسی ایران و کشورهای عربی همسایه به درامدهای نفتی و گازی وابسته است، طرفین علاقه ای زیادی به دیپلماسی نشان داده اند. اما در طی سال های اخیر؛ واقعیات بین الملل؛ مقداری اختلاف نظر در روابط بین ایالات متحده آمریکا و کشورهای عربی خلیج فارس تزریق کرد زیرا علی رغم بی اعتمادی مشترک رهبران خلیج فارس و ترامپ به ایران؛ دولت ترامپ نه تمایل داشت تا ریسک درگیری نظامی پایدار با ایران را بپذیرد و نه راه دیپلماتیک مشخصی برای رسیدن به توافق داشت. در واقع این مسئله در تصمیم امارات و بحرین برای عادی سازی روابط با اسرائیل نقش مهمی را ایفا کرد. اگر چه امارات و بحرین از موضع رادیکال و تهاجمی اسرائیل در مقابل ایران تبعیت نکردند اما توافق نامه ابراهیم بر ظرفیت امارات – بحرین - عربستان در شکل دهی به نظم منطقه ای بدون وابستگی به سیاست فشار حداکثری ترامپ برای تامین منافع خود نقش مهمی داشت. با تأیید این واقعیت، در اواخر تابستان و پاییز سال 2020 امارات و عربستان سعودی در مورد موضوعات زیادی با ایران گفتگو کردند. این ابتکارات بیانگر آن است که ممکن است فضای بیشتری برای همگرایی دیدگاه ها و منافع بین دولت بایدن و کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود داشته باشد.
روابط عربستان با کاخ سفید از موانع زیادی برخوردار است که مهم ترین آن ها اظهارات جو بایدن در انتقاد از دولت عربستان و رهبران آن می باشد. بنابراین با توجه به این روابط؛ منطقی است که محمد بن سلمان سیاست هایی را دنبال می کند که مطابق با اولویت های راهبردی دولت بایدن و تعهد وی مبنی بر این که به دیکتاتورها در زمینه حقوق بشر و دموکراسی « چک سفید» نمی دهد باشد. در عرصه داخلی عربستان، چندین نشانه از مدارا و تساهل وجود دارد. برای نمونه چندین موسسه مستقر آمریکا در گزارشات رصدی خود بر این تاکید هستند که اظهارات تنفرآمیز دولت سعودی محدود شده و بیشتر ادبیات ضد یهودی و ضدمسیحی در کتاب های درسی عربستان حذف شده است. در حوزه حقوق بشر؛ تعداد مجازات اعدام شهروندان سعودی در سال 2020 به طرز چشم گیری کاهش یافت؛ تحولی که از سوی گروه های حقوق بشری مورد ستایش قرار گرفت.
به نظر می رسد چنین اقداماتی برای کاهش تنش های احتمالی بین ریاض و دولت بایدن انجام شده است. اما این اقدامات برای ولیعهدی که مستقیما در قتل جمال خاشقچی نقش داشته کافی نیست. در سطح راهبردی؛ محمد بن سلمان اقداماتی را انجام داده که نشانگر یک تغییر و تحول از زور و تهدید به سمت دیپلماسی است. چشم گیرترین اقدام را می توان در 5 ژانویه دید؛ زمانی که عربستان میزبان چهل و یکمین نشست شورای همکاری خلیج فارس در العلا بود. در این نشست بر این تاکید شد که عربستان سعودی و قطر روابط دیپلماتیک خود را دوباره از سر می گیرند و اقدامات بعدی برای پایان تحریم تحمیل شده قطر در سال 2017 را دنبال می کنند. دولت بایدن از این پیشرفت استقبال خواهند کرد؛ حتی اگر اختلافات و تنش بین طرف های اصلی به طور کامل از بین نرود. ریاض همچنین احتمالا از آن چه که که دولت بایدن برای حل بحران داخلی یمن وعده داده حمایت خواهد کرد. با اعلام وزارت امور خارجه در مورد بازنگری در انتصاب حوثی توسط دولت ترامپ به عنوان سازمان تروریست خارجی، عربستان سعودی احتمالاً به دنبال تمدید گفتگو با حوثی ها است؛ دیداری که در بهار 2020 شروع شده اما با پیشرفت محدودی همراه بوده است.در حقیقت، با توجه به ادعای بلینکن که پایان مداخله در یمن به وخیم ترین وضعیت بشردوستانه جهان کمک می کند؛ به ریاض این انگیزه را خواهد داد تا روند صلح را در پیش بگیرد.
چهار روز پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا « انور قرقاش» وزیر امور خارجه امارات متحده عربی اظهار داشت: «تشدید تنش در این مرحله برای هیچ طرفی مفید نیست و ما کاملا بر این عقیده هستیم که جایی برای موفقیت دیپلماسی جمعی وجود دارد.» وی با هشدار نسبت به آنچه او انتخاب اشتباه بین « جنگ» و « توافق اشتباه» (برجام) در نظر می گرفت، بر این تاکید کرد که امارات متحده عربی با دولت بعدی در مورد تمدید مذاكرات با ایران همکاری خواهد كرد. تصمیم ژوئیه 2019 امارات متحده عربی برای خروج نیروهای خود از یمن ارسال سیگنال روشنی به متحدان سعودی است که زمان شروع جستجو برای راه حل سیاسی منطقه ای برای جنگ داخلی یمن فرا رسیده است.
دولت جدید احتمالا روابط خود را با کشورهای اتحادیه اروپا در اولویت قرار خواهد داد. موضع مشترک آمریکا و اروپا می تواند بسیار مهم باشد زیرا کاخ سفید نشان داده که آمریکا به جای یکجانبه گرایی به سمت دیپلماسی چندجانبه قدم برخواهد داشت. کشورهای خاورمیانه درصددند تا اولویت های خود را دنبال کند اما اکنون توجه زیادی به تغییرات منطقه ای و جهانی دارند که نیاز به یک دیپلماسی زیرکانه در واشنگتن و پایتخت های منطقه دارد.