تصور بازگشت آمریکا به برجام در موعد مقرر قانون مجلس ایران خیال‌بافانه است-راهبرد معاصر
وزیر ارتباطات: طرح رفع فیلترینگ در شورای عالی سران قوا بررسی شد پزشکیان: از همان ابتدا یک گروه نمی‌خواستند ما به نتیجه برسیم؛ هنوز هم تلاش‌هایی می‌کنند واکنش پزشکیان به انتخاب ترامپ: در توسعه روابط خود با دیگر کشور‌ها به هیچ عنوان نگاه بسته و محدودی نخواهیم داشت جانشین معاون هماهنگ‌کننده سپاه: وعده صادق ۳ پاسخ دندان‌شکن به دشمن خواهد بود رهبر انقلاب: شهید نصرالله به اسلام عزت داد رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران همایش بین‌المللی جناب «جعفر بن ابیطالب»: مفاخر تاریخی ما مثل جومونگ خیالی نیستند، امّا مثل جومونگ جنگ و مبارزه کردند واکنش یک نماینده مجلس به پیروزی ترامپ: سگ زرد برادر شغال است | انتخابات آمریکا تاثیری بر کشور ما ندارد تمدید مصوبه مولدسازی دارایی‌های دولت برای دو سال دیگر تعیین تکلیف یک میلیون نفر با اجرای طرح ساماندهی کارکنان دولت + توضیحات عضو هیات رئیسه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس توضیحات سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس درباره طرح اصلاح ماده ۴۱ استاندار تهران: تا ۲ هفته آینده طرح تشدید انتقال اتباع با جدیت اجرا می‌شود واکنش محسن رضایی به انتخاب ترامپ: او باید از اشتباهات محاسباتی گذشته خود در قبال ایران درس بگیرد پیشنهاد سخنگوی دولت برای خاموشی‌های منظم نفر دوم و سوم جیش العدل به هلاکت رسیدند قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه: رزمایش شهدای امنیت تا پاکسازی تروریست‌ها و اشرار ادامه دارد

تصور بازگشت آمریکا به برجام در موعد مقرر قانون مجلس ایران خیال‌بافانه است

سفیر اسبق کشورمان در آلمان گفت: اینکه بگوییم آمریکا اکنون به این تصمیم رسیده که در موعد مقرر قانون مجلس ایران به برجام بازگردد، تصوری خوش بینانه و خیال‌بافانه است؛ چراکه شرایط داخل آمریکا به‌گونه‌ای است که حتی می‌توان گفت ایران اولویت آنها نیست.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ - 2021 February 13
کد خبر: ۷۷۳۱۵

به گزارش راهبرد معاصر؛ علیرضا شیخ‌عطار، سفیر اسبق کشورمان در آلمان و کارشناس مسائل بین‌الملل که پیش از این نیز قائم‌مقام وزیر امور خارجه بوده است، به بررسی مواضع واشنگتن و اعلام نوعی عقب‌نشینی به‌دلیل اعلام سیاست‌های جمهوری اسلامی و تعیین ضرب‌الاجل برای طرف‌های غربی پرداخت که مشروح آن در ادامه آمده است.

 

واشنگتن اعلام کرده گزینه‌های این کشور تا 22فوریه روی میز است، یعنی پیش از ضرب‌الاجلی که ایران تعیین‌کرده، تحلیل شما از این امر چیست؟

 

آنچه مسلم است اینکه در آمریکا نسبت به برجام دو نظر وجود دارد و این موضوع به انتخابات جدید این کشور نیز ربطی ندارد، در زمان اوباما هم که برجام امضا و مذاکره انجام می‌شد، این دو نظر در نشریات و مقالات تحلیلی و فصلنامه‌ها انعکاس داشت؛ یک نظر این بود که ایران به‌دلیل تحریم‌ها در شرایط شکننده قرار دارد و باید هرچه زودتر با فرصت‌طلبی از این شرایط از دست پدیده‌ای به‌نام جمهوری اسلامی ایران خلاص شویم.لذا گروه زیادی در آمریکا معتقد بودند باید از هر فرصتی استفاده کرد تا نابودی جمهوری اسلامی رقم بخورد و مدعی بودند موضوع هسته‌ای یک مشروعیت جهانی به آنها داده و به همین دلیل می‌گفتند اگر ایران به بمب هسته‌ای دست یابد، کسی جلودار آن نیست، پس باید سختگیری کرد؛ در همین زمینه افرادی همچون البرادعی در خاطرات خود تصریح کردند هر زمان که مذاکرات می‌خواست به نتیجه برسد آمریکا کارشکنی و خرابکاری می‌کرد. اما گروه دیگر معتقد بودند جمهوری اسلامی ایران خطر است ولی رفع این خطر باید از طریق نرم نه از طریق سخت همچون جنگ و تحریم‌ها باشد؛ چراکه این رویکردها به این شکل جواب نمی‌دهد.اعتقاد آنها این بود که باید در نسل‌های بعد از انقلاب و حتی در انقلابیون دهه اول رخنه و نفوذ ایجاد کرد و با جذب آنها به‌تدریج پایه‌های انقلاب را سست کرد تا دیگر از چیزی به‌نام جمهوری اسلامی محتوایی باقی نماند.

 

برجام گام اول تئوری استحاله جمهوری اسلامی از داخل در زمان اوباما بود

این تفکر در زمان اوباما موجب آغاز مذاکراتی شد و برجام به‌عنوان گام اول این تئوری به‌وجود آمد؛ یعنی خود آمریکا و حتی مقامات ایرانی آن را پذیرفتند، البته آنها به شکل‌گیری برجام دو و سه امیدوار بودند و اعتقاد داشتند در برجام یک ایران را کاملا دست‌بسته و از تمام دستاوردهای علوم هسته‌ای محروم می‌کنند و در عین حال تصور می‌کردند در این پازل بحث‌های دیگری همچون مسائل موشکی یا نفوذ منطقه‌ای را نیز می‌توانند با همین شیوه جلو ببرند.

 

تحریم، افزایش تورم، نارضایتی داخلی، شورش و نهایتا سقوط پازل چندمرحله‌ای ترامپ بود

این روند تا زمانی که اوباما و همفکران او بر سر کار بودند، ادامه داشت اما زمانی که ترامپ روی کار آمد چون معتقد به رویکرد اول بود، با گردن‌کلفتی و قلدری از برجام خارج و تحریم‌ها را تشدید کرد، به‌ویژه اینکه مشاورانی همچون بولتون مدعی بودند چیزی نمانده با این تحریم‌های سخت و فشار حداکثری، جمهوری اسلامی نابود شود و استدلال آنها نیز این بود که ایران نمی‌تواند نفت بفروشد، واردات داشته باشد و این امر سبب افزایش تورم و نارضایتی داخلی و شورش و نهایتا سقوط می‌شود.اما با روی کار آمدن دولت بایدن آنها معتقد هستند باید به برجام بازگشت اما چون در عین حال معتقد هستند فشار حداکثری ترامپ ایران را تضعیف کرده و نباید کاری کنند ایران دوباره تقویت شود، پس شروطی را برای بازگشت به برجام تعیین می‌کنند.

 

این سخنان به‌صراحت ازسوی وزیر امور خارجه آمریکا یا مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور این کشور مطرح می‌شود، هرچند همچنان بین آنها نیز افرادی هستند که کماکان معتقدند با روش نرم می‌توانند علیه ایران کار کنند و استدلال آنها نیز این است که در ایران افرادی هستند که با آنها همراهی کنند.بنابراین اکنون در دولت بایدن این اختلاف‌نظر وجود دارد، البته نکته‌ای که بایدن و همه همراهان روی آن هم‌نظر هستند، این است که می‌گویند آمریکا به‌تنهایی نمی‌تواند این فشارها را اعمال کند، از این‌رو به‌دنبال متحد هستند، همان‌طور که در زمان اوباما نیز اروپا با آمریکا هماهنگ بود، لذا آمریکا نیز درصدد است اکنون اروپایی‌ها را راضی کند.

 

تصور بازگشت آمریکا به برجام در موعد مقرر قانون مجلس ایران خوش‌بینانه و خیال‌بافانه است

اما اینکه بگوییم آمریکا اکنون به این تصمیم رسیده که در موعد مقرر قانون مجلس ایران به برجام بازگردد، تصوری خوش‎بینانه و خیال‌بافانه است؛ چراکه شرایط داخل آمریکا به‌گونه‌ای است که حتی می‌توان گفت ایران اولویت آنها نیست.

 

اگر تصمیم بر تسریع بازگشت به برجام وجود ندارد، چرا اعلام کردند قبل از 23فوریه پیشنهادها را ارائه می‌دهیم؟

همین که پیشنهادها را ارائه می‌دهند، مساله است، نقطه‌نظری که بسیاری از مسئولان آمریکا بیان می‌کنند این است که هم ایران باید ابتدا به برجام بازگردد و هم عربستان و رژیم‌صهیونیستی به اعضای 1+5 اضافه شده و هم تحریم‌ها تدریجی برداشته شود؛ درحالی که این مسائل با خواسته‌های ایران فاصله زیادی دارد. البته منطق حقوقی می‌گوید کشوری که از برجام خارج شده و آن را نقض کرد آمریکا بود نه ایران، لذا ابتدا آمریکا باید به همان برجام بازگردد.

 

نکته دیگر این است که قرار نیست برجام جدید تنظیم شود و اگر قرار است بحث‌های دیگری داشته باشیم، منظور این است که تا آن زمان پیشنهادهای خود را بیان می‌کنند نه اینکه با ایران کنار می‌آییم.

 

سیاست مقاومت حداکثری 4سال دیگر ادامه دارد

بنابراین راه‌حل همان مقاومت است، چراکه مشخص شده فشار حداکثری شکست خورده و ایران نه‌تنها سرنگون نشده بلکه تقویت هم شده است و این امر ناشی از مقاومت ملت ایران تحت رهنمودهای مقام‌معظم‌رهبری بوده است؛ بنابراین اگر این مقاومت حداقل تا 4سال دیگر ادامه داشته باشد، این احتمال وجود دارد آمریکا به‌ناچار و به‌ویژه با توجه به شرایط افولی که اکنون با آن مواجه است، به یک تصمیم معقول برسد./ فرهیختگان

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار