به گزارش راهبرد معاصر؛ وزیر خارجه جلوی "دوربین ناامن" نشست و هرچه در دل داشت بر زبان آورد؛ آنچه محمدجواد ظریف به دوربین آشنا گفت، معجونی از دروغ، بیخبری، سادهانگاری و حسادت بود. به دنبال هزینه میدان به پای دیپلماسی میگشت، غافل از اینکه این دیپلماسی نیم هم از صدقه سر همین میدان و فرمانده میدانش است.
گفت روسیه همهمان را بازی داد ولی نگفت روسها با کدام متر و معیار باید هزینههای ورود به جنگ را قبول میکردند؟ وزیر بیاطلاع حتی نمیداند روزی که روسها وارد جنگ شدند، چقدر از اعزام ایرانیها کاسته شد؛ فرمانده صحنه را طوری چیده بود که جوان کمتری جلوی تیر و ترکش برود.
نمیداند یا نمیگوید که چطور پوتین با انذار و اقناع حاج قاسم قبول کرد از رزمندگان روی زمین، از آسمان پشتیبانی کند؛ وقتی که فرمانده از مترجم خواست تا انذارش را هم دقیق و کامل برای رئیسجمهور روسیه ترجمه کند. وزیر خارجه بجای آنکه هفتهها بعد، از همتای سوری خود بپرسد قبل و بعد ورود روسها چه حال و روزی داشتند، از مردان میدان میپرسید.
روس ها باید وارد جنگ می شدند ولی آنکه توانست ١٨� دقیقه با رئیسجمهور قدرت شرق کلنجار برود و نمازش را هم همانجا وسط کرملین بخواند و آخر سر او را متقاعد کند، فرمانده میدان بود نه حرافهای نهایتاً مسلط به زبان انگلیسی.
میگوید چرا حمله به عین الاسد را به من نگفتند؟ چه تضمینی بود که قبل از شلیک اولین موشک، صدای آمریکا و صدای سعودی همه عالم و آدم را خبردار نکنند؟ دیپلماتی که میدان و دیپلماسی را دو ساحت جدا از هم بداند و همیشه دنبال ذبح یکی (میدان) به پای دیگری (دیپلماسی) باشد، با چه سلاحی میخواهد مقابل همتای آمریکایی خود -که میداند چطور باید شمشیر مذاکره را در آتش میدان صیقل دهد- بنشیند و حق بستاند؟ هرچه هرکه گفت قبول است، خصوصا اگر کری باشد. "اسرائیل ٢� � بار به مواضع ایران در سوریه حمله کرده است."
حالا که همین دوست سالهای اخیر هم نقل قول آقای وزیر را تکذیب کرد و البته نیازی هم به تکذیبش نبود؛ میدان روشن است و آنکه میداندار است میداند چطور باید از پس این رژیم برآید.
کاش کری در مورد تعدادپروازهای ایران ایر به دمشق هم توضیح میداد که پروازها ٦ برابر شد یا با گرفتن اولین طیارههای برجامی، راه دمشق را بر روی ایران ایر بستند؟
مردی که ظریف میگفت برای ٢ درصد امنیت بیشتر حاضر بود ٢� � درصد به منفعت ایران ضرر بزند، چند درصد از جسمش را برای امنیت ایران داد؟ چند درصدش را برای دفن کردن برگرداندند؟
آنچه ظریف گفت -و می دانست که پخش خواهد شد- نهایت ظلمی بود که به دروغ به دوست سابقش روا داشت، حالا هرچه بگوید -یا اصلاً نگوید بهتر است- جای میخی که بر دیوار کوبیده را مثل قبل نخواهد کرد.
حاج قاسم به شهادت دوستانش -و حتی دشمنانش- زبان دیپلماسی را خوب میدانست. کدام دیپلمات میتواند لشکرهایی از ملیتهای مختلف را کنار هم نگه دارد و خراب شود بر سر همه آنهایی که میخواستند خاک منطقه را به توبره بکشند؟ ظریف میداند چه کرده و میداند چطور همه چیزش را روی میز قمار آشنا باخته است ولی نمیداند چطور باید آبروی رفته را برگرداند.
آیا ظریف هنوز هم به دنبال هزینه میدان به پای دیپلماسی میگردد؟ مگر صفحه دختر دوست سابقش را فالو ندارد؟ هزینه میدان را ندید؟ کدام هزینه را بالاتر از این می خواست؟
حاج قاسم دوبار ترور شد، این بار نه در بغداد و نه با موشک هلفایر آمریکایی، در همین تهران؛ جایی میان پاستور و سیتیر./ تسنیم