به گزارش راهبرد معاصر؛ از زمان شروع تجاوز خارجی به یمن 6 سال میگذرد. بهانهی حملات، روی کارآوردن دولت قانونی و سرکوب کودتاگران عنوان شد. اما روند حوادث و تحولات به وضوح نشان داد که کشورهای متجاوز از جمله ائتلاف سعودی-اماراتی و حامیان غربی آنها اهداف دیگری در سرداشتند که بحران یمن قرار بود این اهداف را محقق کند.
امارات، یکی از فعالترین و بانفوذترین کشورهای خارجی حاضر در یمن است. این کشور که در سال 2015 و به عنوان یکی از اصلی ترین کشورهای متجاوز وارد یمن شد، اهداف دیگری به غیر از مقابله با انصارالله و روی کارآوردن هادی درسر میپروراند. امارات در راستای تبدیل شدن به قطب تجاری منطقه و توسعه تجارت خارجی خود در شمال افریقا، نیازمند دراختیارگرفتن بنادر یمن و توسعه زیرساخت های نظامی و تجاری آنجا بود. ضمن اینکه اتحاد و همکاری با مصر، عربستان و اسرائیل تحت نظارت دولت ترامپ باعث شد مانعی برای افزایش تحرکات خود در این منطقه نبیند. از دیگر اهداف اماراتی برای فعالیت در یمن، میتوان گسترش حوزهی قدرت ژئوپولیتیک، حفظ منابع اقتصادی، بهرهبرداری از بنادر و مقابله با قدرت های رقیب از جمله ایران، قطر، ترکیه و چین و همچنین تغییر موازنه به نفع خود برشمرد.
در حال حاضر، بیشترین تمرکز امارات بر سواحل و بنادر یمن در بخش غربی و جنوبی این کشور قرار دارد. آنها از طریق نیروهای «مقاومه الوطنیه» به فرماندهی «طارق صالح» که به تازگی «دفتر سیاسی» آن را راه اندازی کرده و همچنین «تیپ العمالقه»، کنترل بنادر المخا و ذباب در تعز و الخوخه در الحدیده را در ساحل غربی یمن بر عهده دارند. اماراتی ها با اشغال جزیره بسیار راهبردی «میون» در تنگه باب المندب بر مسیر دریانوردی نظارت میکنند. در جنوب یمن نیز با حمایت و سازماندهی«شورای انتقالی جنوبی» کنترل استان های جنوبی و بنادر مهم آن از جمله بندر عدن، بلحاف، المکلا، الشحر و جزیره سقطری را در اختیار گرفته و دولت هادی در این مناطق قدرتی ندارد.
سعودی ها بیشترین تمرکز خود را بر مناطق مرزی یمن و مناطق شرقی و مرکزی این کشور قرار داده اند. بنابر اظهارات مقامات سعودی از جمله «خالد بن بندر» سفیر این کشور در انگلیس، آنها قصد خروج از یمن حتی پس از آتش بس را ندارند و برای حضور بلندمدت در یمن برنامه دارند. گذرگاه های اصلی البقع و الودیعه در مرز یمن و عربستان در اختیار کامل سعودی ها قرار دارد. حضور آنها در مارب و حضرموت نیز با هدف تصاحب منابع نفت و گاز صورت گرفت. اما مهم ترین منطقه حضور آنها، استان «المهره» است که تمامی بنادر و گذرگاه های مرزی آن را در اختیار گرفته اند. گذرگاه شحن در مرز عمان با یمن، گذرگاه الخرخیر در شمال استان، فرودگاه الغیضه، بندر نشطون و سیحوت در جنوب استان از جمله مهمترین مناطق حضور سعودیهاست. سعودیها با تغییر بافت جمعیت و اسکان سلفیها به دنبال حضور بلندمدت در این منطقه میباشند. اصلی ترین هدف آنها انتقال خطوط انتقال نفت از استان الشرقیه به دریای مکران و اقیانوس هند در جنوب استان المهره و دور زدن تنگه هرمز است. سعودی ها برای تقویت و تامین امنیت حضور خود، پای نیروهای امریکایی و انگلیسی را بهاین استان بازکرده اند.
ترکیه و قطر سیاست مشترکی در یمن دنبال میکنند. آنها با حمایت از جریان اخوان یمن، طرح متفاوتی با ایران و ائتلاف سعودی-اماراتی دارند. هر چند نفوذ آنها بخصوص قطر در مناطق تحت کنترل انصارالله نسبت به گذشته افزایش یافته اما منحصر به فعالیت های بشردوستانه میشود. بیشترین تمرکز این دو کشور، همچون اماراتی ها بر سواحل غربی و جنوبی یمن است اما نفوذ کمتری نسبت به امارات دارند. بیشترین نفوذ قطر و ترکیه در استان تعز و از طریق حمایت از حزب اصلاح، با هدف کنترل تنگه باب المندب است. در استان شبوه، حمایت از «محمد بن عدیو» استاندار اخوانی و راه اندازی «بندر قنا» در ساحل این استان فرصت های مهمیبرای این دو کشور به همراه خواهد داشت. ترکیه از سال 2009 در ائتلاف دریایی CTF-151 حضور دارد و مشغول گشت زنی در خلیج عدن و جنوب دریای سرخ است.
امریکا و انگلیس با وجود فعالیت سیاسی گسترده، حضور انسانی و نظامی فعال و گستردهای در یمن ندارند. اما به دنبال تقویت آن هستند. رقابت با چین، روسیه و ایران، علاقمندی آنها برای حضور در یمن را افزایش داده و حتی از انتقال نیروهای امریکایی از افغاستان به یمن صحبت میشود. تمرکز امریکا و انگلیس در یمن بیشتر بر مقابله با گروه های تروریستی و تامین امنیت گذرگاه آبی در خلیج عدن و تنگه باب المندب استوار بوده است. اما در حال حاضر، حضور این دوکشور در استان «المهره» قطعیت دارد. حضور آنها در المهره از یکسو ناشی از درخواست سعودی ها به منظور توجیه حضور خود و تامین امنیت طرح های آنها از جمله انتقال خطوط لوله نفت است. از سوی دیگر، به دنبال نظارت بر کشتیرانی در دریای مکران و اقیانوس هند از جمله تحرکات ایران میباشند و با برجسته کردن تهدید ایران، حضور خود را افزایش میدهند.
جمهوری اسلامیایران هرچند توانسته با حمایت از انصارالله و دولت نجات آنها را در بخش شمالی و غربی یمن تثبیت کند اما دورشدن متحدان ایران از سواحل و بنادر یمن و همچنین مرزهای عربستان به معنای هدررفتن تمامیحمایت ها است و فرصت راهبردی چندانی برای ایران فراهم نمیکند.
ایران اگر به دنبال استفاده از یمن به عنوان برگ برنده در معادلات منطقهای و بین المللی از جمله برنامه هسته ای، ابزار فشار قوی بر سعودی ها، تنگ کردن حلقه محاصره اسراییل و افزایش تهدید آنها از سمت جنوب، برخورداری از امنیت در کشتی رانی و حمل و نقل دریایی، ورود به شمال افریقا و جذب متحدان بیشتر در این منطقه است، میبایست بر بنادر یمن در ساحل غربی این کشور مسلط شود و علاوه بر آن پایگاه نظامی تاسیس کند.
نکته قابل ملاحظه برای جمهوری اسلامیایران، فعالیت کشورهای یادشده و سایر قدرت های بین المللی در گسترهای فراتر از یمن، یعنی دریای سرخ میباشد. دریای سرخ با توجه به گذرگاه تجاری اروپا با آسیا و افریقا و افزایش قاچاق و ناامنی شاهد حضور گستردهی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برای حفظ منافع خود میباشد. در حال حاضر به غیر از 8 کشور مشرف بر دریای سرخ، 15 کشور غیرمشرف به صورت مستقل یا در قالب ائتلاف های بین المللی در این صحنهی دریایی حضور نظامی دارند.