صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۰:۱۸ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ - 2022 May 03
کد خبر: ۱۳۱۶۹۰
یادداشت اختصاصی «حنیف غفاری»، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

اروپا در بحران، اروپاییان در خواب!

گسل‌های سیاسی-امنیتی در اروپا به بدترین نحو ممکن در حال فعال‌تر و عمیق‌تر شدن است. در این میان سران اتحادیه اروپا ترجیح می‌دهند صرفا در "زمان حال" دست به ایده پردازی بزنند تا بلکه بتوانند مفری برای عبور از بحران‌های ساختاری در کشورهای خود پیدا کنند. با این حال باید این حقیقت را پذیرفت که اکنون هیچ یک از مقامات ارشد اروپایی دیگر قدرت اقناع افکار عمومی را جهت اجرای طرح‌های مبتنی بر ریاضت اقتصادی یا حتی رشد اقتصادی را ندارند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ استمرار جنگ اوکراین و تمرکز درگیری ها در منطقه دونباس از یک سو و تحولات سیاسی جاری در فرانسه، هر دو منجر به تضعیف جایگاه راهبردی و امنیتی اتحادیه اروپا شده است، اما چگونه؟!


واقعیت امر این است که واشنگتن و لندن به عنوان دو بازیگر آتلانتیکی فعال ، دیگر بازیگران اروپایی را وارد یک منازعه طولانی مدت و فرسایشی ساخته اند. بدون شک روسیه تا زمانی که نسبت به عدم گسترش ناتو به شرق اطمینان نیابد جنگ را متوقف نخواهد کرد. از سوی دیگر، تصمیم سوئد و فنلاند مبنی بر عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، به طور طبیعی مولد تنش‌های دیگری در شمال روسیه خواهد بود که به طور طبیعی 27 عضو اروپایی ناتو( و با احتساب سوئد و فنلاند 29 عضو اروپایی) را درگیر خواهد ساخت. اصرار دولت‌های بایدن و جانسون بر تبدیل کردن اوکراین به یک " گره کور ژئو استراتژیک" در منطقه آسیای میانه و اروپا هزینه های راهبردی زیادی را متوجه بازیگران اروپایی خواهد کرد که البته محاسبه آن از عهده دولت‌های سردرگم فعلی در قاره سبز بر نمی آید!


در کنار بحران‌های امنیتی، اروپا با بحران‌های سیاسی و ساختاری مهمی دست و پنجه نرم می کند که غلبه بر آنها روز به روز دشوار تر به نظر می رسد. پیروزی امانوئل مکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، آن هم با استناد به آرای سلبی علیه مارین لوپن به معنای استقرار دولت و رئیس جمهوری حداقلی و ضعیف در کاخ الیزه خواهد بود. فراتر از آن، ملی گرایان افراطی در فرانسه توانستند این بار بیش از 41 درصد از آرای انتخابات را به خود اختصاص داده و بهترین نتیجه انتخاباتی خود را در طول دهه های اخیر کسب کنند.


حذف احزاب میانه رو ( سوسیالیست‌ها و جمهوری‌خواهان) از معادلات قدرت در پاریس معنای مشخصی برای اتحادیه اروپا و منطقه یورو دارد! نه تنها فرانسه، بلکه اتحادیه اروپا به سوی پس زدن ساختارهای موجود در این مجموعه رفته است. در این معادله، دیگر سخن گفتن از نمادهای مشترک اروپایی مانند پیمان شنگن و واحد پول یورو و پیمان تجارت اروپا جذابیتی برای بسیاری از شهروندان ندارد. عدم مشارکت نزدیک به 30 درصد از شهروندان فرانسوی در انتخابات اخیر، به معنای تجمیع ظرفیت "شهروندان ناراضی" و " شهروندان منفعل" علیه چارچوب‌ها و بنیان‌های تشکیل دهنده اروپای واحد محسوب می شود.


گسل‌های سیاسی-امنیتی در اروپا به بدترین نحو ممکن در حال فعال تر و عمیق تر شدن است. در این میان سران اتحادیه اروپا ترجیح می دهند صرفا در "زمان حال" دست به ایده پردازی بزنند تا بلکه بتوانند مفری برای عبور از بحران‌های ساختاری در کشورهای خود پیدا کنند. با این حال باید این حقیقت را پذیرفت که اکنون هیچ یک از مقامات ارشد اروپایی مانند " اولاف شولتز" صدراعظم آلمان یا "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه دیگر قدرت اقناع افکار عمومی را جهت اجرای طرح های مبتنی بر ریاضت اقتصادی یا حتی رشد اقتصادی را ندارند. به همین دلیل برخی استراتژیست‌های مطرح غربی فروپاشی اروپای واحد را در آینده ای نزدیک دور از ذهن نمی دانند....

 

نظر شما