صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۰۴:۴۰
  • دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
  • Monday 20 May 2024
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۷ - ۰۴ آبان ۱۴۰۲ - 2023 October 26
کد خبر: ۲۱۰۲۶۳
یادداشت عماد الحطبه، تحلیلگر اردنی؛

«طوفان الاقصی» در مدار دیپلماسی ضد صهیونیسم

پیروزی مقاومت در دسترس است، مردم و مقاومت راهبری نبرد با دشمن صهیونیستی را بر عهده دارند و چاره‌ای جز این نداشتند اوضاع را در دست بگیرند و دیپلماسی مردمی خود را در مواجهه با شکست دیپلماتیک دولتی آغاز کنند. سفارتخانه‌های خالی رژیم صهیونیستی بیانگر موفقیت اراده مردم برای قطع رابطه با رژیم جنایتکار صهیونیستی است.

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ رژیم صهیونیستی از خروج دیپلمات هایش از اردن، مصر، بحرین و مراکش خبر داد، از صهیونیست ها خواست به این کشورها سفر نکنند و به کسانی که آنجا هستند توصیه کرد به سرعت خارج شوند. ناگفته نماند، همه این کشورها با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک دارند و دولت‌هایشان گوش‌های خود را نسبت به شنیدن خواسته‌های مردمی برای قطع روابط و اخراج دیپلمات‌های صهیونیست می بندند.


«سفارت رژیم صهیونیستی در سرزمین عربی وجود ندارد» تقریباً رایج ترین شعار تظاهرکنندگان در کشورهایی است که روابط خود را با دشمن صهیونیستی عادی کرده اند. در واقع، برخی جوانان اردنی توانستند وارد حریم سفارت رژیم صهیونیستی شوند و برخی وسایل را آتش بزنند.

اجلاس قاهره که شکست خورده کارش را آغاز کرد، با ناتوانی در صدور بیانیه ای که دست کم خواستار پایان دادن به خشونت باشد، به کار خود پایان داد تا شکست مضاعفی را متحمل شده باشد


با وجود ابراز طرفداری فلسطین از سوی مقام های دولتی کشورهای عادی کننده روابط، عملکردشان در میدان عمل نشان دهنده تعصبشان نسبت به مخالفت با اشغالگری نیست و این گونه استنباط می شود، می خواهند مقاومت را مسئول بروز موج خشونت در سرزمین های اشغالی جلوه دهند. در عین حال آنها برای حفظ ظاهر اقدامات دشمن صهیونیستی و کشتار زنان و کودکان را محکوم می کنند.


این کشورها بر این باورند، نقششان  بیش از نقش صلیب سرخ نیست و به اعطای کمک های امدادی و دارویی محدود می شود. این نگرش سؤالی را به ذهن متبادر می کند؛ ارتش کشورهای مذکور برای چه زمانی کارایی دارد و سلاح هایی که سالانه میلیاردها دلار برایش هزینه می کنند، برای چیست؟


البته این سؤال نیازی به پاسخ ندارد، زیرا شاهد سرازیر شدن این سلاح ها به سمت تروریست ها در سوریه، بمباران لیبی و یمن بودیم که با غزه به عنوان بزرگترین فاجعه انسانی روی کره زمین رقابت می کنند. خودروهای نظامی را نیز در خیابان‌ها می‌بینیم که در تعقیب شهروندان معترض علیه قتل‌عام صهیونیست‌ها یا کسانی هستند که حقوق اولیه مردم را مطالبه می کنند.


دیپلمات‌های عرب و بین‌المللی به اجلاس صلحی فکر می‌کردند که حتی قبل از شروع به‌شدت شکست خورده بود؛ اجلاسی که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را به نمایندگی از فلسطینیان دعوت کردند، در حالی که او دیگر چنین جایگاهی ندارد و فلسطینیانی که در غزه می جنگند، تنها نماینده قانونی مردم کشورشان، بلکه نماینده اعراب آزاده و شریف هستند.


اجلاس قاهره که شکست خورده کارش را آغاز کرد، با ناتوانی در صدور بیانیه ای که دست کم خواستار پایان دادن به خشونت باشد، به کار خود پایان داد تا شکست مضاعفی را متحمل شده باشد. یک روز بعد از آن اجلاس، نیروهای صهیونیستی در 24 ساعت 24 قتل عام انجام دادند که در آن 266 نفر ازجمله 117 کودک شهید شدند. قطعاً  خون شهدا گریبانگیر همه کسانی است که در سالن اجلاس نشسته بودند.


در مقابل، نیروهای امنیتی با تظاهرکنندگان مسالمت آمیزی که برای اعتراض به مواضع کشورهایشان و آنچه در غزه در حال وقوع است به خیابان ها ریختند، مقابله می کنند. ده ها مورد دستگیری، انتشار گاز اشک آور، زدن افراد با باتوم و استقرار نیروهای مرزبانی به وضوح نشان می دهد این کشورها بدون توجه به اظهارات مقام هایشان، طرفدار چه کسانی هستند.


مردم چاره ای جز این نداشتند اوضاع را در دست بگیرند و دیپلماسی مردمی خود را در مواجهه با شکست دیپلماتیک دولتی آغاز کنند. سفارتخانه های خالی رژیم صهیونیستی بیانگر موفقیت اراده مردم برای قطع رابطه با رژیم جنایتکار است. دیپلماسی مردمی است که هزاران شهروند عراقی را به سمت مرزهای اردن هدایت کرد و به دنبال رسیدن به مرز فلسطین برای شرکت در نبرد با برادران فلسطینی خود بودند. کمپین‌های تحریم شرکت‌های آمریکایی شکل گرفت و آن دسته شرکت هایی که حمایت خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرده بودند، تحت تأثیر مخالفت های مردمی مجبور شدند از مواضع خود عقب نشینی کنند.


دیپلماسی مردمی در تقابل با روایت صهیونیستی مورد حمایت غرب از حوادث غزه پدیدار شد و هزاران نفر در کمپین های همبستگی با ملت فلسطین شرکت کردند. مهم ترین چیزی که دیپلماسی مردمی توانست محقق کند، بازنمایی موضوع فلسطین از بنیان آن، یعنی زمان تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی در سال 1948 میلادی است. دلسوزان خارجی به روایت استعمارگرانی پرداختند که قصد داشتند موضوع فلسطین را تنها یک درگیری که در سال 1967 میلادی آغاز شد و همچنان ادامه دارد، جلوه دهند.


دیپلماسی مردمی با نامه مادر شهید ابراهیم حسن عطوی از جنوب لبنان به سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله که در آن تأکید کرد، فرزندش و همه فرزندانش را در راه خدا تقدیم مقاومت می کند، به اوج خود رسید.

دیپلماسی مردمی است که هزاران شهروند عراقی را به سمت مرزهای اردن هدایت کرد و به دنبال رسیدن به مرز فلسطین برای شرکت در نبرد با برادران فلسطینی خود بودند


نبرد ادامه دارد و دیپلماسی مردمی عربی با هدف قرار دادن پایگاه های آمریکا در عراق و ورود انصارالله به خط نبرد به کار خود ادامه می دهد. این دیپلماسی مردمی بازگشت ناپذیر یا به تعبیری دیگر، غیر قابل ترمیم است. هشدارهای رژیم صهیونیستی به شهروندانش چیزی جز اعلام هشدار دستگاه های امنیتی رژیم صهیونیستی مبنی بر آمادگی اعراب برای پایان دادن به روند عادی سازی روابط با توسل به زور نیست.


پیروزی در دسترس مقاومت است، مردم و مقاومت راهبری نبرد با دشمن را برعهده دارند و تنها کاری که باید انجام داد، این است چراغ مقاومت، از جنوبی ترین نقطه لبنان تا جنوبی ترین نقطه فلسطین روشن باقی بماند.

 

نظر شما