صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۸:۱۹ - ۲۹ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 21
کد خبر: ۲۵۵۶۹
میثم موسایی در گفتگو با راهبرد معاصر تشریح کرد؛

سهامداران بورس از پول داغ خودشان داغ میشوند

وجود سرمایه ای که هر لحظه از بازاری به بازار دیگر میرود و بازار را به هم میریزد ناشی از تورم و تورم تا حد زیادی از بی سیاستی دولت در اقتصاد کشور است، در چنین شرایطی مردم چوب سرمایه های خود را خواهند خورد.

به گزارش راهبرد معاصر؛ هجوم سرمایه از بازارهای مختلف طی ماههای گذشته به سمت بازار سرمایه نشان از فرار پول داغ از بازارهایی نظیر خودرو به سمت بازار سهام بود، دور از انتظار نیست که این پول داغ در بازار سرمایه نیز صاحبان سهام را داغ کند؛ در علم اقتصاد، پول داغ یک گردش وجوه (یا سرمایه) از یک کشور به کشور دیگر یا بخش اقتصادی به بخش دیگر به منظور کسب یک سود کوتاه مدت روی نوسانات نرخ بهره یا نرخ تبادل ارز پیش‌بینی شده‌ است. به این نگرش گردش سرمایه، پول داغ گفته می‌شود چون به سرعت می‌تواند به داخل و خارج بازارها جابه‌جا شود که به‌طور بالقوه به بی‌ثباتی بازار منجر می‌شود. تقاضا برای کسب سود بیشتر موجب انتقال پول از بازاری به بازار دیگر می شود تا در این بین سود کسب شده جایگزین ضرر و زیان کاهش ارزش پول ملی شود؛ داغی این پول شاید در ظاهر برای پول دارندگانش مطلوب باشد، اما در واقع بسان موریانه ای اقتصاد و تولید را از پایه ویران کرده و ضررهایی به کشور می زند که تبعات آن در بلند مدت جبران ناپذیر است. میثم موسایی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این زمینه با ما به گفت و گو نشسته است.

 

در اقتصاد کنونی ما می توان انتظار داشت که پول داغی به بازارهای مختلف وارد نشود؟ آیا دولت توانایی کنترل این مساله را دارد؟

در واقع نمیتوان انتظار داشت دولت به صورت صد درصدی مانع انتقال پول داغ از یک بازار به بازار دیگری شود؛ اما دولت می تواند با سیاست گذاری های مطلوب زمینه تشویق و هدایت مردم را به سمت بازارهای سرمایه گذاری مناسبی چون تولید یا بورس فراهم کند. به طور طبیعی پول داغ در جامعه ای با تورم بالا زمینه ظهور و بروز می یابد؛ به این معنا که هزینه نگهداری پول در این جامعه بالاست و پول ضرر و زیان ده خواهد بود لذا تبدیل پول در اقتصادی با تورم بالا به املاک و مستغلات؛ کالاهای بادوامی چون طلا ؛ارز پولهای خارجی و سهام بهترین گزینه پیش روی مردم است؛ چرا که مردم مطمئن هستند با انتقال پول از یک بازار به بازارهای یاد شده تا اندازه زیادی مانع کاهش ارزش پول خود شده اند.در واقع در اقتصادی با تورم کنترل شده شاهد بروز و ظهور پول داغ نخواهیم بود.

 

بنابراین میتوان گفت یکی از مهمترین عوامل ایجاد پول داغ عملکرد و سیاست گذاریهای غلط دولتهاست؟

 بله. سیاست های دولت عامل اصلی تورم در اقتصاد ایران است؛ سیاست هایی که کسری بودجه و هزینه های سرسام آوری را به دولت تحمیل می کند که بعضا بیشتر از درآمد واقعی دولت به شمار می رود؛ سیاست های اقتصادی مبتنی بر درآمد نفت و فروش دلارهای نفتی و دریافت ریال از بانک مرکزی؛ در صورتی که به نسبت آن کالا و خدمات در اقتصاد ایران تولید و در دسترس افراد قرار داده نشده است؛ لذا بر هم خوردن تعادل اقتصادی در کوتاه و بلند مدت منجر به افزایش شاخص قیمت ها به صورت سالانه می شود. افزایش شاخص قیمت ها به معنای کاهش ارزش پول ملی است؛ چرا که کاهش ارزش پول با افزایش شاخص قیمت ها ارتباطی دو سویه دارد.

 

مردم در شرایط اقتصادی موجود با موضوعی به نام تورم رو به رو می شوند؛ تورم به معنای حجم پول زیادی دست مردم به نسبت کالاها و خدمات مصرفی یا واسطه ای و سرمایه ای است در نتیجه افزایش تقاضا و سطح قیمت ها افزایش یافته است. لذا در این شرایط برای کاهش تورم و عدم انتقال پول داغ از یک بازار به بازار دیگر سیاستهای دولت باید بر مبنای صفر کردن کسری بودجه؛ صرفه جویی در بخشی از هزینه های مصرفی؛ تعدیل یا کوچک سازی دستگاه های فاقد بهره وری و کارآیی یا تخصیص بودجه براساس بهره وری دستگاه ها قرار بگیرد؛ در واقع تا کنون دولت به دستگاه هایی بودجه داده که در حوزه تولید ناخالص ملی کمترین  کارآیی از خود نشان نداده اند! در نتیجه عوامل یاد شده اصلی ترین دلایل تورمی به شمار می رود که از سیاست گذاریهای پنج دهه اخیر آغاز شده و بعد از انقلاب نیز بر همین منوال حرکت کرده است.

 

آیا راهکار خاص و عملیاتی در کاهش بازارهای داغ و انتقال پول از بازارهای دلالی و واسطه گری به بازارهای سرمایه ای و رشد پذیر وجود دارد؟

 حجم پولی که در دست مردم است زنگ خطری بزرگ است؛ آمارها نشان می دهد رقمی در حدود دو هزار میلیارد تومان پول در اختیار مردم قرار دارد؛ رقمی که در طی شش سال گذشته چهار برابر شده است؛ در حالی که سطح قیمت ها افزایش یافته و کالایی تولید نشده؛ تولید ناخالص داخلی رشد نداشته؛ کاهش ارزش پول ملی بسیار طبیعی است؛ این پول که در اقتصاد از آن به عنوان پول داغ یاد می شود ماحصل سیاست های غلط دولتهاست؛ پولی که مردم برای جلوگیری از سوختن آن مجبور به ورودش به بازارهای مختلف می شوند؛ بنابراین مردم تقصیر کار نیستند.

 

از سوی دیگر دولت با کاهش نرخ سود سپرده ها عامل مهمی در خروج سپرده های بانکی و انتقال آن به بازارهای مختلف می شود؛ در حالی که افزایش سود سپرده ها براساس میزان تورم مانع انتقال پول داغ به بازارهای دلالی می شود؛ قطعا بازارهای سود آورتر برای مردم جذاب تر هستند؛ در حالی که دولت می تواند با تغییر نرخ بهره؛ کنترل حجم پول و ایجاد محدودیت ها و مقررات قانونی برای ورود و خروج به هر بازار؛ کنترل خرید و فروش ارز و طلا؛ کنترل شاخص قیمت بازار بورس؛ کنترل قیمت مسکن ودادن معافیت مالی یا وضع مالیات پول های سرگردان را به سمتی هدایت کند که مانع سفته بازی و سوداگری شود.

 

قطعا دولت نمی تواند مانع خروج پول مردم از بازار بورس یا مانع خرید سکه یا ارز شود اما می تواند با وضع قوانین و مقرراتی افراد را تشویق به سرمایه گذاریهای مناسب اقتصادی و دوری از بازارهای دلالی کند.افزایش نرخ مالیات ها و تعریف پایه های جدید مالیاتی؛ نرخ تعرفه ها؛ نرخ بهره بانکی ومهمتر از همه کنترل حجم پول و انتشار اوراق بهادار توسط بانک مرکزی در جهت حمایت از تولید می تواند به صورت موقت و دایمی موجب کنترل حجم پول و ایجاد  محدودیت هایی در جابه جایی پول از یک بازار به بازار دیگر شود.

 

به کدامیک از سیاست های دولت که موجب گسترش ورود پول داغ به بازارهای دلالی شده است انتقاد دارید؟

 متاسفانه اشتباهات اساسی که آقای سیف در زمستان دو سال پیش بدون کمترین مطالعه ای منجربه کاهش نرخ بهره بانکی شد؛ زمینه ای جهت خروج پول از سیستم بانکی و هدایت آن به سمت بازارهای ارز و طلا و بازارهای زود بازده شد؛ در پی چنین تصمیمی شاهد افزایش نرخ ارز و افزایش حباب گونه شاخص قیمت ها در بورس شدیم؛ سیاست ها به حدی غلط بود که تاثیرآن در سال گذشته منجر به افزایش نرخ دلار تا نزدیک به نوزده هزار تومان شد. علی رغم آنکه در حال حاضر محدودیت های بانک مرکزی باعث ثبات نسبی نرخ ارز شده اما نمی توان نسبت به تصمیمات غلطی بی تفاوت بود که تاثیر ناهنجار خود را براقتصاد کشور به جای گذاشته است؛ چرا که هر تغییری در اقتصاد ایجاد شود؛ به سهولت به حالت قبل بازنمی گردد و نمی توان آثار بد آن را به راحتی از میان برداشت.

 

آیا راهکاری برای عدم انتقال پول داغ به بازارهای واسطه گری و دلالی پیشنهاد می کنید؟

تنها از طریق کنترل تورم می توان مانع انتقال پول داغ به بازارهای مالی و سفته بازی شد. تا زمانی که دولت مکلف به کنترل تورم نشود و به دلیل تورم به سپرده گذاران خسارت پرداخت کند شاهد تداوم چنین وضعیتی خواهیم بود و سیاست های غلط دولت همچنان نتایج مطلوب را به تعویق می اندازد؛ چرا که با عدم رشد تولیدات واقعی و رشد حجم پول؛ تورم حتمی است و در نتیجه پول به پول داغ تبدیل می شود.

 

قطعا نمی توان با سیاست های اقتصادی که در قالب یک بسته ارائه داده می شود مانع مشکلات اقتصادی و تورم شد چرا که اقتصاد کنونی ما بیمار است و مانند یک بیمار نیازمند نگهداری و پرستاری دائمی دارد، آسیب شناسی و پاتولوژی دائمی نیاز اقتصاد ماست، لذا تا زمانی که دولت به اقتصاد چونان یک بیمار نگاه نکند نمی توان ورود یا خروج پولهای داغ را از بازارهای واسطه ای کنترل کرد. متاسفانه نگاه دولتها به نسخه پیچی اقتصادی دائمی است در حالی که اگر در موقع لازم و ضروری تصمیم مناسبی اتخاذ نشود و نسخه جدیدی جایگزین نشود نمی توان مانع دلالی و سفته بازی و تاثیر سوء آن براقتصاد کشور شد؛ حتی تصمیمات بعدی برای اقتصاد می تواند بسیار زیان بخش باشد؛ لذا ما بارها به این نتیجه رسیده ایم که هزینه عدم تصمیم گیری به موقع خود را به جامعه تحمیل کرده ایم؛ و این مساله باعث می شود سیاست های مورد نظر ما پاسخ لازم را به  اقتصاد ندهند؛ از این رو انتظار می رود تصمیم گیران و دولتمردان با ورود به موقع به مسائل و سیاست گذاریهای علمی وعملی مانع ورود پول داغ به بازارهای واسطه گری و تحمیل زیان های بیشمار بر اقتصاد کشور شوند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: