صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۰۰:۱۸
  • چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
  • Wednesday 21 June 2023
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۸ - ۲۰ آبان ۱۳۹۸ - 2019 November 11
کد خبر: ۲۷۳۱۷
راهبرد معاصر بررسی می کند:

نگاهی به عملکرد جبهه پایداری در 8 سال گذشته؛ دلایل شکست های سیاسی پایداری ها چیست؟

پایداری‌ها هدف از تشکیل جبهه خود را پیشگیری از سرخوردگی و خروج از بلاتکلیفی نیروهای اصیل انقلاب که تعهد بیشتری در پایبندی به اصول نظام و آرمان‌های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری دارند، عنوان کردند اما عملا آنطور که باید نتوانستند مردم‌دار باشند و این خود مهمترین عامل برای عدم موفقیت‌شان به حساب می‌آمد.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ روزهایی را پشت سر می‌گذاریم که شاید از حساس‌ترین و خطیرترین روزها برای احزاب و گروه‌های سیاسی به شمار می‌رود؛ روزهایی که سیاسیون در قامت احزاب، گروه‌ها و جبهه‌های مختلف در حال تحرکاتی چراغ خاموشی برای انتخابات آینده اما نزدیک هستند. هر حزب و گروهی تلاش دارد به نوعی خودرا مطرح کند و با برنامه ریزی و تشکیل جلسات و گعده‌های مختلف در مسیر دیده شدن‌های هدف‌دار گام بردارد.


در این میان طیف‌های مختلف اصلاح طلب و اصولگرا در حال یارکشی و قرعه‌کشی بر سر زمین بازی هستند و از هر دری آزمون و خطا می‌کنند تا به نتیجه مد نظر خود برای آمادگی در انتخابات پیش رو برسند. شاید یکی از این گروه‌ها که با نام سعید جلیلی و مصطفی آقا تهرانی به عنوان سرلیست‌های خود در کلان شهرهای مشهد و تهران در حال فعالیت های زیر پوستی است جبهه موسوم به پایداری باشد. جبهه ای که در ششم مردادماه سال 1390 با جدایی از گروه رئیس جمهور وقت و قائم مقامی صادق محصولی اعلام موجودیت کرد و مجوز فعالیتش در اول مهر سال ۹۳ از سوی وزارت کشور صادر شد؛ جبهه ای که با ظهور خود به چند دسته تر شدن اصولگرایان و انشقاق در وحدت دامن زد.


با این حال پدر معنوی این طیف آیت الله مصباح یزدی در حمایت از آن گفته است: «حضور ما در جبهه پایداری انقلاب به معنای انشقاق، تضاد و اختلاف نیست، بلکه تشخیص دادیم تعلقات این گروه به ارزش‌های اسلام و پایبندی آنها به ارزش‌های انقلاب بیش از دیگران است و این نباید جای هیچ توهم و انحرافی باشد.» شاید سخنان مصباح یزدی بیانگر این مهم باشد که جبهه پایداری ها تند و تیز تر از سایر اصولگرایان هستند که البته خالی از لطف نیست اگر بگوییم جبهه پایداری در میان عامه مردم و حتی در عرصه سیاست کشور به گروه تندروها منسوب است هر چند این جبهه بنا بر اصول اولیه خود خروج از ارزش‌های انقلابی را بر نمی‌تابد و دراکثر موارد نرمش را جایز نمی‌داند اما گاهی صلاح مملکت و خیر مردم چیزدیگری است!

 

گسست سیاسی در آستانه انتخابات مجلس 98

با این حال علیرغم اینکه مصباح یزدی سخن از عدم انشقاق می زند گویا پایداری ها مسیر دیگری را برای خود ترسیم کرده اند که آشکارا بر تبل جدایی از دیگر اصولگرایان می کوبند و در حال قربانی کردن وحدت در این مسلخ ناپایدار هستند. چنانچه هیچ یک از اعضای این حزب در جلسات شورای وحدت اصولگرایان حضور نمیابد و پایداری‌چی‌ها به صراحت از بی‌میلی برای همراهی با سازوکار جمعی اصولگرایان و وحدت اصولگرایی می‌گویند. «امیرحسین ثابتی» عضو جبهه پایداری چندی پیش در خصوص عدم حضور سعید جلیلی در جلسات شورای ائتلاف گفته است:« آقای جلیلی از ابتدا کاری به شورای ائتلاف نداشت و در جلسات شرکت نمی‌کرد.» «صادق محصولی» هم گفته است:« وحدت وسیله است و هدف نیست، اگر وحدت به رسیدن به هدف کمک کند چیز خوبی است. اما این که شما به بهانه وحدت، حزب اللهی‌ها را کنار بگذارید و انهایی را که دورتربه ارزش‌های انقلاب هستند را در لیست بیاورید وحدت معنا نخواهد داشت.» اما این وحدت شکنی کار امروز و هدف ترسیم شده پایداری ها به قصد انتخابات پیش روی مجلس یازدهم نیست بلکه پیش از این هم پایداری ها خود را از جبهه متحد اصولگرایان برّی دانسته و بر این تبل ناکوک کوبیده اند و شاهد این مدعی وحدت شکنی پایداری ها در انتخابات سال 92 و جدایی طلبی سعید جلیلی از اصولگرایان و همچنین انتخابات 90 و 94 مجلس بود؛ همان برنامه ای که آشکارا برای انتخابات آینده در پیش گرفته اند و برای خود آینده ای بدون سایر اصولگرایان ترسیم کرده اند. اما توجه به این نکته اهمیت فراوانی دارد و آن اینکه این وحدت شکنی تاکنون نتیجه مطلوبی برای این جبهه تندرو در بر نداشته است.


شکست های معنا دار پایداری‌ها
از این مدل گام نهادن در مسیر سیاست پایداری‌ها که بگذریم نباید توجه به این نکته را فراموش کرد که جبهه پایداری از زمان اعلام موجودیتش در سال 90 تاکنون نه تنها نتوانسته موفقیت خاصی در عرصه سیاسی کشور کسب کند بلکه به دلائلی متحمل شکست‌هایی متوالی ومعنادار نیز شده است. جبهه ای که حلقه ای تنگ با نظرات سیاسی و مذهبی تند با اصولی نظیربیزاری از جریان انحرافی و وحدت حول ولایت فقیه و به قول خودشان مبتنی بر نگاه غیر حزبی برای خود ترسیم کرده بودند اما آنطور که باید و شاید نتوانستند به ریسمان موفقیت در سپهر سیاسی کشور چنگ بیاندازند.


پایداری‌ها هدف از تشکیل جبهه خود را پیشگیری از سرخوردگی و خروج از بلاتکلیفی نیروهای اصیل انقلاب که تعهد بیشتری در پایبندی به اصول نظام و آرمان‌های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری دارند، عنوان کردند اما عملا آنطور که باید نتوانستند مردم‌دار باشند و این خود مهمترین عامل برای عدم موفقیت‌شان به حساب می‌آمد.


تندروی‌های دردسرساز
اگر بخواهیم دقیق‌تر بر احوالات جبهه پایداری‌ها نظری بیاندازیم و این عدم موفقیت‌ها را آسیب شناسی کنیم توجه به رفتارهای آنها در برخورد با توده‌های مختلف مردم و دیگر احزاب و گروه‌های سیاسی مهم جلوه می‌نماید چرا که آنچه در نظر کارشناسان سیاسی مختلف در مورد این جبهه آمده است اینکه پایداریچی ها اصولا با یک نگاه تند سیاسی و مذهبی در مسیر اهداف و اصول اولیه خود گام بر می‌دارند؛ نگاهی که شاید بزرگترین ضربه را به آنها وارد کرده‌است چرا که تجربه‌های تاریخی ثابت کرده تندروی دردسرساز است، مردم نمی پسندند و در هیچ زمینه‌ای پاسخ نمی‌دهد.


عدم شناخت توده های مردمی
سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 یکی از کاندیداهای منتسب به جبهه پایداری بود به عبارتی وی از سوی جبهه پایداری به عنوان اصلح معرفی شده بود اما شاهدیم این حضور در عرصه انتخابات نه تنها نتیجه مطلوبی در بر نداشت بلکه با 4 میلیون رای در برابر16 میلیون رای پیروز رقابت‌ها یعنی حسن روحانی ثابت شد آنچه سعید جلیلی و هم طیف‌هایش به جامعه و مردم ارائه دادند، آن شاخص های مد نظر و نیاز مردم نبوده است و این خود از عدم شناخت توده‌های مختلف مردمی و به عبارتی نداشتن پایگاه مردمی توسط آنها نشات می‌گیرد. پیچیده شدن در پیله ای که هیچ چیزی جز طرد شدن از جامعه و عدم منتخب مردم شدن به دنبال ندارد، نتیجه اش جز پس زده‌شدن و شکست نخواهد بود.

 


حجت الاسلام عباس امیری فر در یک مصاحبه در تحلیل شکست جلیلی در انتخابات سال 92 حرف از دوگانگی در رفتار سعید جلیلی و طیف منتسب به وی به میان آورده و گفته است:« عدم اطلاع از توده های مردم و ارتباط با آنها یکی از مهمترین ضعف های این طیف در انتخابات و شکست بود.»


طرز نگاه جبهه پایداری‌ها و اعضای شاخص آنها مانند سعید جلیلی به مردم و اعتماد به پرونده کاری گذشته‌شان بدون داشتن برنامه‌ای مدون ونیاز سنجی روز مردم یکی از مهمترین دلائل عدم جذب آرای عموم مردم برای این طیف بوده است.


رسانه؛ نقطه ضعف پایداری‌ها
نکته مهم بعدی در این شکست‌ها عدم درک رسانه و عدم اعتماد به تاثیرگذاری آن بوده است چنانچه همین امروز هم شاهد چنین رفتارهایی از سوی طیف منتسب به جلیلی و جبهه پایداری هستیم و هستند رسانه‌هایی که برای ارتباط با این افراد دچار مشکل می‌شوند. این در حالی است که رسانه بهترین دریچه‌ای است که هر فرد مشتاق مطرح شدنی می‌تواند از آن وارد عرصه شود اما گویا پایداری‌ها خیلی وقت است از این نکته غفلت کرده‌اند و شاید هم در خاطر ندارند اگر همین رسانه و رسانه‌چی و روزنامه و روزنامه‌نگار نباشد اخبار موثق و درستی به دست مردم نمی‌رسد و این یعنی شکست! تبلیغات مهمترین عنصر در هر انتخاباتی است؛ حال آنکه کسی که برای آینده برنامه دارد باید از این دریچه نظرات و دیدگاه‌های خود را مطرح کند تا بتواند صاحب پایگاه مردمی شود یعنی همان ابزاری که از منظر ما از دید طیف آقای جلیلی دور مانده است.

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: