پیوستن ایران به پیمان شانگهای چه تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت؟-راهبرد معاصر
مصر رئیس گروه دی۸ شد سخنگوی وزارت خارجه: حملات اسرائیل منجر به تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی یمن شد واکنش انصارالله به حمله هوایی اسراییل: به هر تجاوزی پاسخ می‌دهیم/ حمایت از غزه ادامه دارد حمله هوایی گسترده رژیم اسرائیل به صنعاء و الحدیده یمن + جزییات وزیر کابینه صهیونیستی: فعلا در سوریه می‌مانیم المیادین از وقوع یک انفجار بسیار مهیب در جنوب لبنان خبر داد عراقچی: امیدواریم سران دی۸ پیام محکمی درباره توقف جنایات اسرائیل به جهان بدهند «تروداویه» و «ستاریه ترنی» توسط ارتش روسیه آزاد شدند سارکوزی به یک سال زندان محکوم شد تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران در اقدامی نادر، سوئیس فعالیت حزب‌الله را ممنوع کرد هشدار عراقچی درباره طراحی آمریکا و اسرائیل برای تجزیه کشورهای اسلامی اشغال ۴۴۰ کیلومتر مربع از اراضی سوریه توسط رژیم صهیونیستی  آغاز نشست وزیران خارجه دی ۸ در قاهره با حضور عراقچی نخستین رئیس‌جمهور فرانسه که به مجازات زندان محکوم شد
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

پیوستن ایران به پیمان شانگهای چه تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت؟

فرصت طلایی عضویت رسمی تهران در سازمان شانگهای را می‌توان افزایش اعتبار بین‌المللی و قدرت چانه زنی‌ کشور در مجامع مهم بین‌المللی دانست. در حال حاضر 4 قدرت اتمی و 2 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل در سازمان شانگهای حضور دارند. این ظرفیت سبب تقویت موضع ایران در برابر آمریکا و اروپایی‌ها در مذاکرات برجامی خواهد شد.
محمد بیات؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۲ - ۰۳ مهر ۱۴۰۰ - 2021 September 25
کد خبر: ۱۰۳۱۰۳

پیوستن ایران به پیمان شانگهای چه تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از سالها انتظار، روز جمعه 18 سپتامبر 2021 ایران با حضور رئیس دولت سیزدهم آیت‌الله رئیسی در دوشنبه، به شکل رسمی به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درآمد. این سازمان در سال 2001 و به ابتکار پکن برای ایجاد نظم جدید در حوزه آسیای میانه در دوران پساشوروی تشکیل شد. اکنون تهران پس از انعقاد موافق نامه راهبردی 25 ساله با چین و همچنین گسترش روابط خود با روسیه توانسته است به عنوان اولین کشور خاورمیانه‌ای به این سازمان مهم آسیایی بپیوندد. امری که باعث خواهد شد تا کشورهایی همچون ترکیه و عربستان سعودی نیز داوطلب پیوستن به این ساز و کار غیر آمریکایی شوند. ایران پیش از این در سالهای 2006 و 2015 نیز درخواست عضویت در این سازمان را داده بود؛ اما به دلیل عدم اجماع اعضاء توفیقی حاصل نشده بود. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی پیوستن تهران به سازمان همکاری‌های شانگهای بپردازیم.

 

بی‌شک پیوستن ایران به سازمان شانگهای فواید و فرصت‌های اقتصادی-سیاسی فراوانی پیش روی تهران قرار خواهد داد اما در بازگو کردن این نکات مثبت نباید زیاده روی کرده و توقع غیر واقعی در جامعه ایجاد کنیم. در حال حاضر کشورهای سازمان شانگهای حدود 42% از جمعیت و 33% از سطح خشکی‌های کره زمین را در اختیار دارند. چنین ظرفیتی باعث شده است تا حجم تجارت کشورهای عضو این سازمان به ۲۰ تریلیون دلار برسد. هم اکنون ایران سهم 0.4% از بازار صادراتی 3 هزار میلیارد دلاری شانگهای را در اختیار دارد، که با کسب عضویت رسمی سازمان حال می‌تواند سهم خود را در این بازار بزرگ افزایش دهد. ایران به عنوان یکی از بزرگ ترین دارندگان منابع هیدرو کربن جهان، پتانسیل آن را دارد که سهم خود را در بخش صادرات انرژی (نفت، گاز و برق) به کشورهای عضو این پیمان افزایش دهد. همچنین تهران می‌تواند  با برخورداری از بنادر «اقیانوسی-خلیجی» خود به عنوان مسیر اصلی اتصال «شرق-غرب» و «شمال-جنوب» جهان عمل کرده و نقشی مهم در کریدورهای منطقه‌ای مانند ابتکار «کمربند-جاده» ایفا کند. دیگر فرصت اقتصادی مهمی که تهران باید آن را مغتنم بشمارد جذب بیش از پیش سرمایه گذاری خارجی و انتقال فناوری‌های راهبردی همچون هوش مصنوعی به ایران است.

 

پیوستن ایران به پیمان شانگهای چه تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی خواهد داشت؟

 

هوشمندی ایران در بهره مندی از این پتانسیل‌ها می‌تواند ایران را تبدیل به رقیب جدی کشورهای منطقه منا کند. هم اکنون کشورهای همچون ترکیه، امارات عربی متحده، مصر و رژیم صهیونیستی قصد دارند تا با استفاده از تجهیزات و تکنولوژی‌های جدید تبدیل به قطب اصلی منطقه در بحث تجارت و ترانزیت (هوایی، دریایی و زمینی) شوند. آنها در این مسیر نه تنها سعی دارند که از ایران پیشی بگیرند بلکه از طرق مختلف سعی دارند تا اجازه برقراری ارتباط نزدیک میان قدرت‌های بزرگ مانند چین، روسیه و هند را با ایران ندهند؛ زیرا به خوبی می‌دانند نوسازی ناوگان حمل و نقل و اتصال ایران به مسیرهای بین‌المللی سبب فعال شدن پتانسیل‌های بالقوه کشور و به حرکت درآمدن چرخ اقتصاد ایران خواهد شد. در صورت تحققی چنین سناریویی آنها شانس زیادی برای رقابت با ایران ندارند.

 

دیگر فرصت طلایی عضویت رسمی تهران در سازمان شانگهای را می‌توان افزایش اعتبار بین‌المللی و قدرت چانه زنی‌ کشور در مجامع مهم بین‌المللی دانست. در حال حاضر 4 قدرت اتمی و 2 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل در سازمان شانگهای حضور دارند. این ظرفیت سبب تقویت موضع ایران در برابر آمریکا و اروپایی‌ها در مذاکرات برجامی خواهد شد. یکی از گزینه‌های دائمی غرب برای فشار بر ایران، ارسال پرونده هسته‌ای ایران از شورا حکام به شورای امنیت و قراردادن ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد است. تضمین رای منفی مسکو و پکن می‌تواند این گزینه فشار را از دست آمریکا خارج کند. یکی از ویژگی هایی که کارشناسان روابط بین الملل برای سازمان شانگهای در نظر می‌گیرند، قرار گرفتن آن در مقابل بلوک غرب به رهبری آمریکا است. چین در سالهای آینده تبدیل به قدرت اول جهان خواهد شد و به دنبال آن این سازمان اعضا و اعتباری بیشتری پیدا خواهند کرد.‌ برآورد چنین آینده ای برای سازمان شانگهای سبب آن می‌گردد تا تهران حساب ویژه‌ای بر روی این نهاد منطقه‌ای باز کند.

 

در سوی دیگر کشورهای غرب آسیا بویژه اعضا شورای همکاری خلیج فارس، به دلیل تشدید ارتباط راهبردی میان «تهران-پکن» و «تهران-مسکو» مجبور خواهند شد تا در پایبندی بی قید و شرط‌‌ شان به سیاست‌های امریکا در منطقه تجدید نظر کرده و گفتگوهای منطقه‌ای با ایران را شدت بخشند. تسریع در روند عادی سازی روابط میان ایران و اعراب می‌تواند ضمن کاهش مخاطرات سیاسی-امنیتی، بازارهای تشنه کشورهای حاشیه خلیج فارس را بر روی کالاها، خدمات، شرکت‌ها، دانشمندان، نخبگان و ... ایرانی باز کند. تحقق این سناریو علاوه بر اراده طرفین، منوط به فشار دیپلماتیک چین و روسیه برای میانچی گری و کاهش اختلافات خاورمیانه عربی با ایران اسلامی است.

 

بهره سخن

تشدید تحریم‌های یک‌جانبه و چندجانبه ایالات متحده آمریکا علیه اقتصاد ایران سبب اتخاذ راهبردی جدی از سوی تهران شده است. در این راهبرد ایران بیش از پیش روابط خود با کشورهای آسیایی بویژه قدرتهای نوظهور همچون چین، روسیه و هند تعمیق خواهد بخشید تا از این طریق علاوه بر ایجاد فرصت‌های جدید اقتصادی-سیاسی برای کشور، از فشار تروریسم اقتصادی آمریکا بکاهد. علاوه بر این به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران به دنبال فعال کردن ظرفیت تمدنی خود در منطقه آسیای میانه است. جغرافیای فرهنگی که ما در آن دارای زبان، فرهنگ و تاریخ مشترکی هستیم و می‌توانیم با «زبان فارسی»، «سعدی» و «حافظ» با یکدیگر سخن بگوییم. این راهبرد می‌تواند مکمل نفوذ معنوی ایران در منطق غرب آسیا به عنوان ام القرا جهان اسلام باشد. اگر تهران بتواند حداکثر استفاده را از عمق راهبردی‌اش در این جغرافیایی فرهنگی-مذهبی ببرد؛ آنگاه ما می‌توانیم از طریق سرزمین‌های آسیای میانه، چین را به دریای مدیرانه متصل کنیم.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده