به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روز دوشنبه 11 اکتبر 2021، انتخابات عراقی در حالی به پایان رسید که تنها 41% از واجدین شرابط در آن شرکت کردند. انتخابات پارلمانی عراق تکلیف 329 نماینده «مجلس نواب» را مشخص میکند. پس از مشخص شدن نمایندگان، پارلمان اقدام به انتخاب رییسجمهور و نخست وزیر خواهد کرد. براساس نتایج غیر رسمی که تا این لحظه منتشر شده است جریان «سائرون» به رهبری مقتدی صدر موفق به کسب بیش از 75 کرسی، جریان «تقدم» به رهبری الحبوسی رئیس مجلس عراق 38 کرسی و در نهایت «دولت قانون» به رهبری نوری المالکی 37 کرسی را به خود اختصاص دادهاند. بسیاری از کارشناسان مسائل عراق معتقدند که نتایج انتخابات با آنکه به نفع محور مقاومت تمام نشده است اما نمیتوان آن را به مثابه «شکستی کامل» برای تهران دانست. ذکر این نکته لازم است که در زمان نگارش این گزارش هنوز نتیجه نهایی و قطعی انتخابات عراق اعلام نشده و اشخاصی همچون هادی العامری رهبر جریان فتح نتایج ابتدایی را «ساختگی» دانسته و نسبت به صحت انتخابات شک دارند. در ادامه این گزارش به بررسی تاثیر انتخابات عراق در رقابتها و روابط منطقهای خواهیم پپرداخت.
طی سالهای اخیر عراق تبدیل به آوردگاه رقابت قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی شده است. منازعه «ایران-آمریکا» و رقابت محور مقاومت با بلوک محافظهکار سنی نماد اوج گرفتن این تنشها و اختلافات در سرزمین بینالنهرین است. شاید اوج این تنشها را بتوان در ماجرای به شهادت رسیدن سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس توسط تروریستهای سنتکام مشاهده کنیم. در چنین صحنهآرایی نقش مصطفی الکاظمی و تلاش وی برای ایجاد توزان در روابط منطقهای بغداد با قطبهای منطقه منا مشخص میشود. وی در دوران نخست وزیری اش سعی کرد تا به جای کنشگری به نفع یکی از بلوکهای منطقهای، تبدیل به «اتاق مذاکره» و «میانجی گری بیطرف» شود. او در این مسیر از چهرههای میانهرو و برجسته شیعه، سنی و کرد نیز بهره میبرد. پیش از این بازیگران صلح سازی همچون عمان، قطر و کویت نقش «مدیریت تنشها» را برعهده داشتند و سعی میکردند تا با کاهش اختلافات میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای جایگاه خود را افزایش دهند. بر همین اساس پیش بینی میشود که دولت آتی عراق مسیر ایجاد صلح میان بلوکهای منطقهای را ادامه دهد تا از این طریق تنش و اختلافات داخلی عراق به سمت مصالحه و همکاری حرکت کند.
با کسب اکثریت آرا توسط جریان صدر، میتوانیم انتظار تداوم سیاست «بیطرفی فعال» را در روابط خارجی بغداد داشته باشیم. با آنکه شخص مقتدی صدر همواره سخن از خلع سلاح شبه نظامیان (نیروهای مقاومت) و عدم دخالت سفارتهای خارجی در امور داخلی عراق سخن میان آورده است؛ اما به نظر نمیرسد که دولت عراق توان انحلال و خلع سلاح حشد الشعبی و سایر گروههای نظامی شیعی را داشته باشد. نکته کلیدی آن است که به نظر میرسد مقتدی صدر و جریان وابسته به او قصد دارند تا مصطفی الکاظمی را در سمتاش ابقاء کنند و این یعنی تداوم سیاستهای تکراری بغداد در قبال محور مقاومت! در این راهبرد ما شاهد موضع گیریهای گاه و بیگاه نخست وزیر احتمالی عراق علیه نیروهای مقاومت خواهیم بود اما در «زمین سخت» اتفاق عملی بر ضد نیروهای نظامی علاقه مند به تهران نخواهد افتاد. همچنین میتوانیم امیدوار باشیم که جریان صدر با توجه با سابقه طولانی خود در مبارزه با نیروهای اشغال گر، برنامه خروج نیروهای آمریکایی از عراق را دنبال کند. با این حال یک سناریو خطرناک آن خواهد بود که صدریها از موقعیت ویژه خود در پارلمان سوء استفاده کنند و با هم دستی مصطفی الکاظمی و بازیگران خارجی، قانونی مبنی بر غیر قانونی اعلام کردن فعالیتهای نیروهای وابسته به مقاومت و خلع سلاح آن به تصویب برسانند. در این سناریو نیروهای خارجی همچون ایالات متحده آمریکا و فرانسه فرصت خواهند یافت تا با هماهنگی بغداد به نیروهای مقاومت حمله کرده و آنها را تحت فشار قرار دهند.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز که از دور نظارهگر رقابت بلوکهای شیعی حامی و منتقد ایران برای کسب کرسی قدرت هستند؛ سعی دارند تا خود را در ظاهر کنار کشیده و انتخابات عراق را مسئلهای «داخلی عراق» اعلام کنند. این در حالی است که در سالهای اخیر ریاض و ابوظبی از طریق عوامل خود در داخل عراق زمینه آشوب و حمله «جوکرها» به کنسولگری ایران را فراهم آوردند تا از این طریق پایگاه مردمی مقاومت را تضعیف و نخست وزیری همسو با خود را بر سر کار بیاورند. با این همه پیش بینی میشود کشورهای شورای همکاری خلیج برای مهار نفوذ ایران، وارد تعاملات اقتصادی با بغداد شده تا از این طریق فضا برای شرکتهای بزرگ منطقهای جهت سرمایه گذاری در پروژههای زیربنایی و کلان عراق گشوده شود. البته این اتفاق بعید است با مخالفت ایران مواجه شود و حتی ممکن است تهران از این روابط استقبال هم بکند.
پارلمان جدید عراق نیز به نظر میرسد به مانند سایر پارلمانهای پیشین عراق تبدیل به محلی برای تقسیم «کیک قدرت» و در نظر گرفته شده منافع احزاب وگروههای ذی نفع بدل شود. بسیاری از رسانههای رقیب یا مخالف جمهوری اسلامی ایران قصد دارند تا تهران و نیروهای وابسته به جبهه مقاومت را تحریک کنن تا زمینه برای «جنگ داخلی» و «اعتبار زدایی از مقاومت» فراهم شود. این همان سناریویی است که آمریکا و متحدان منطقهایاش آرزوی تحقق آن را دارند. در چنین صحنهآرایی ایران و گروههای مقاومت باید ضمن اعتراض به تخلفات صورت گرفته در انتخابات و تلاش برای صیانت از آراء مردم، جلوی هرگونه جنگ و خون ریزی را گرفته و با زبان «مدارا» و «صلح» زمینه روی کارآمدن دولتی ضد آمریکایی و ملی را در عراق فراهم آورند.