به گزارش راهبرد معاصر؛ آشوب های اخیر در کشور را می توان از زوایای مختلف و ناظر به حوزه های گوناگون مورد بررسی قرار داد. اما به نظر می رسد ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن بیش از هر حوزه دیگری در شکل گیری آن رخ نمایی می کند. در گفت و گو با دکتراحمد توکلیرئیس هیات مدیره مرکز دیدبان شفافیتو عدالت و نماینده ادوار مردم تهران در مجلس به بررسی نقش لایحه بودجه 97 در شکل گیری اغتشاشات اخیر پرداختیم، لایحه ای که در آن افزایش 50درصدی قیمت بنزین و حذف 30 میلیون یارانه بگیر دو پیشنهاد چالش برانگیز دولت برای بودجه سال بعد محسوب می شود.
در ناآرامی های اخیر ما برای اولین بار شاهد بودیم که محور مطالبات مردم از موضوعات اجتماعی که حول محور آزادی های مدنی بود و همچنین مطالبات سیاسی، به مطالبات اقتصادی کشیده شد. نگاه و نظر شما در این خصوص چیست و به اعتقاد شما ریشه همه این ناآرامی ها را ما می توانیم در موضوع مطالبات اقتصادی جستجو کنیم؟
نکته ای که کاملا مشخص و عیان است اینکه مطالبات اقتصادی زمینه کلید خوردن اغتشاشات و ناآرامی های اخیر بود؛ از بیکاری های گسترده و درخواست برای فراهم نمودن زمینه اشتغال تا مطالبات برخی از صاحبان حساب در موسسات اعتباری ورشکسته. البته باید بر این موضوع تاکید کرد که مسائل زندگی را نمی شود به این شکل تفکیک کرد. در همین قصه مال باختگان من تردید ندارم که اگر دولتی ها و یا قوه قضاییه و مجلس اعتنای اخلاقی مناسبی به این ها می کردند، هرگز قضایای اخیر به این شکل وقوع نمی پیوست. وقتی معترضی جلوی قوه قضاییه و یا بانک مرکزی بست می نشیند و کسی نمی آید به آن ها بگوید چه کار دارید و حرف شما چیست خود بستری برای لجاجت و یاس و عصبانیت پدید می آورد. اثری که این عدم اعتنا می کند به نظر من بیشتر از مالباختگی است، پس خدشه دار شدن کرامت انسانی که یک امر غیرمادی است از عامل مادی برای مالباخته ای که سرمایه خود را از دست داده و زندگی اش به هم ریخته اثرگذار تر است.
معتقدید توجه، همدردی و احترام به کرامت انسانی مالباختگان در کنار درانداختن طرحی برای رفع مشکلات شان به شکل موازی می توانست از شکل گیری ناآرامی ها پیشگیری کند؟
اینکه آقا می فرماید: «نمی گویم باید مطالبات به حق مردم را دنبال کنند، بلکه می گویم باید دنبال کنیم» در حقیقت جبران همین کوتاهی ها بوده است. شما ببینید که رسانه های کشور مخصوصاً صدا و سیما در این راستا به چه شکل عمل کرده اند. موضوع مالباختگان نباید باید این طور می ماند و سرپوش رسانه ای بر مطالبات گذاشته می شد. باید صدایشان به گوش مسئولین می رسید. مسئله این مردم، هیچ تناسبی با مسائل نخبگان روشنفکر جامعه نداشت، اما به آزادی و کرامت انسانی و احترام مربوط بود بنابراین عرصه شکل گیری ناآرامی ها با مسائل معیشتی، اقتصادی و احترام و کرامت انسانی پیوند خورده بود.
به نظر می رسد موضوعی که به اغتشاشات اخیر ضریب داد بحث لایحه بودجه اخیر بود که از سوی دولت به مجلس ارائه شد. تاکید دولت روی حذف 30 میلیون یارانه بگیر و همچنین افزایش 50 درصدی نرخ بنزین بخش پر سروصدای این لایحه را در بر می گرفت. از سال 92 تا سال 96 و قبل از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ، در هیچ یک از بودجه های سالانه مشاهده نکرده بودیم که دولت فرآیندی را برای حذف گسترده یارانه بگیران در نظر بگیرد و حتی در برابر آرای مجلس نیز مقاومت می کرد. اما پس از گذر از انتخابات و با آغاز چهارسال دوم، می بینیم که دولت عزم خود را برای حذف یارانه 30 میلیون یارانه بگیر جزم کرده است. آیا این فرآیند که رگه هایی از عدم صداقت با مردم نیز در آن دیده می شود به مثابه کاتالیزور در شکل گیری اغتشاشات نقش ایفا نکرد؟
ببینید. باید توجه کنیم کسانی که پافشاری کردند برای حذف یارانه بگیران غیرمستحق، ما بودیم یعنی جریان اصول گرا. ما در همان موقع و با گذشت دوسال از ارائه یارانه به عموم مردم، به دولت تاکید کردیم که باید غیرمستحق ها حذف شوند. ما اولین فرصتی که پیدا کردیم، شروع به مخالفت با ارائه یارانه به همه مردم کردیم برای این که شکل گیری این موضوع ظلم به مردم و مستضعفین و ما مکرر در مکرر در مجلس هفتم و هشتم این کار را کردیم. پس این ما بودیم که گفتیم باید یارانه پردرآمدها را حذف کنید. چندین نامه نوشتیم و به دولت فشار آوردیم که این کار محقق شود که دولت مقاومت می کرد و البته هنوز هم به اشکال مختلف مقاومت می کنند. این اتفاق باید زودتر از این ها رخ می داد. حالا که دولت می آید و می گوید می خواهم حذف کنم باید از تصمیم او حمایت کرد. اما نکته اینجاست که اثر حذف یارانه بگیران به عنوان یکی از مفاد لایحه بودجه 97 را به عنوان یک شوک تحریکی قبول دارم، برای این که دولت در برابر حذف یارانه بگیران تا پیش از این مقاومت می کرد، اما امروز می گوید 30 میلیون را می خواهم حذف کنم که البته در ماهیت تحقق آن اشکالی وارد نیست. البته غیر از لایحه بودجه فشارهای اقتصادی که مردم تحمل می کنند نیز در شکل گیری این ناآرامی ها اثرگذار بود.
مردم می بینند که مسئولین دولتی می گویند تورم کم و یا حتی تک رقمی شده، اما پس چرا زندگی برایشان سخت تر شده است؟ نکته اینجاست که تحمل تورم امروز سخت تر از تحمل تورم 6سال پیش است. این در حالی است که تورم ما در آن روزها به 40درصد هم رسید، اما روز به روز کمتر شد. همانند یک وزنه برداری که وزنه سنگینی را بلند می کند، اما به شکل آرام از کیلوهای آن می کاهد، از دو کیلو تا دویست گرم از وزن آن را کاهش می دهد اما در نهایت با اینکه وزن وزنه کاهش پیدا کرده، اما آن را زمین می اندازد. چرا؟ برای این که به صورت طبیعی آستانه تحمل تدریجاً پایین می آید و با فشارهای کم هم مردم بیشتر اذیت می شوند. مردم از یک سو در فشارهای اقتصادی قرار دارند واز سوی دیگر با بی احترامی و عدم اعتنامواجه هستند. پس این که بگوییم 30 میلیون یارانه بگیر را حذف می کنیم و بنزین را به یکباره 50 درصدگران می کنیم اثر تحریکی دارد.