به گزارش «راهبرد معاصر»؛ این روزها کشورمان میزبان مهمان ناخوانده است که شاید سالهای گذشته هم میآمد اما این بار غرب کشور از شمال تا جنوب و استان های جنوب شرقی کشوررا به خود درگیر کرده و عنوان میشود استانهای بسیاری در کشور با آن دست به گریبان هستند؛ به گفته کارشناسان عدم رعایت حقآبه محیطزیست و خشک و رها شدن زمینهای بایر و کشاورزی که دیگر قادر به پرورش گیاه نیستند مهمترین عامل ایجاد ریزگردها یا همان طوفان گرد و غباری در کشور است که زندگی را در بسیاری از نقاط با چالش مواجه کرده و سیستمهای شهری را مختل و سلامتی انسان، جانوران و گیاهان را به خطر انداخته است.
سازمان هواشناسی منشأ گرد و غبارها را کشورهای همسایه غربی دانسته و گفته است این طوفان به تدریج شماری از شهرهای ایران از شمال غرب و البرز تا جنوب و جنوب شرق کشور در بر خواهد گرفت. طی چند ماه اخیر چندین بار وضعیت اضطراری در اثر طوفانهای ریزگردی در کشور اعلام شده است و حتی مدارس و ادارات را به تعطیلی کشانده است. هر چند همانطور که پیشتر هم اشاره شد هجوم ریزگردها در ایران اتفاق تازهای نیست اما شدت این پدیده نامیمون طی 15 سال اخیر افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
ریزگردها هم منشا داخلی و هم خارجی دارند و نمیتوان به تنهایی مشکل را گردن عوامل داخلی یا خارجی انداخت اما آنچه مسلم اینکه آسیبهایی که این پدیده به سیستمهای شهری، محیط زیست و انسان و گیاهان و جانوران وارد میکند به مراتب خطرناکتر است چنانچه غبارهای برخاسته از خاک با افزایش شاخصهای آلایندگی، مشکلات تنفسی برای افراد ایجاد میکنند و پیامدهای منفی و زیانباری برای محیط زیست در بر دارد.
عراق، در کنار عربستان و سوریه، یکی از بزرگترین کانونهای تولید گرد و غبار در منطقه برشمرده میشود. دانشمندان میگویند در حال حاضر گرد و غبار طبیعی سه برابر گرد و غبار انسانی است، اما میزان انسانی آن در حال افزایش است. در منطقه غربآسیا علاوه بر وجود بیابانهای طبیعی، ساخت سد بر روی دجله و فرات در عراق و ترکیه به کاهش دبی آب این رودخانهها منجر شده و در نتیجه با خشک شدن تالابهای مسیر و بستر رودخانهها، کانونهای ریزگرد جدیدی در این کشور فعال شدهاند.
«احد وظیفه»، مدیرکل سازمان هواشناسی کشور هم در گفتگو با «راهبرد معاصر» علت این پدیده را سرعت باد در زمین های بدون پوشش گیاهی به عنوان عامل داخلی عنوان کرده و می گوید: «اگر زمین منطقه ای که در معرض تندباد است عاری از پوشش گیاهی باشد و یا بستر دریاچههایی باشد که الان خشک شده و خاکشان مستعد خیزش است، وزش باد در این مناطق گرد و خاک ایجاد میکند. متاسفانه طی خشکسالی ها و کم بارشیهایی که دو دهه گذشته داشته ایم زمین های بسیاری در منطقه بیابانی شده و پوشش گیاهی و جنگلی از بین رفته است.»
وی با بیان اینکه توسعه مناطق بیابانی در کنار فعالیتهای انسانی و توسعه کشاورزی و برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی روند خشکی زمین و مناطق خیزش گرد و غبار را افزایش می دهد، گفت:« مشخصا در مورد عراق و سوریه به دلیل کاهش ورودی آب، زمینهای بیابانی گسترش یافته چرا که ترکیه با ایجاد سدهای متعدد ورودی آب را به این کشورها بیشتر کنترل میکند و مثل گذشته نیست که دو رودخانه دجله و فرات طغیان کنند و دریاچهها و رودخانههای اطراف سوریه را بپوشانند. در نتیجه این کمبود آب، بیابانهای منطقه را توسعه و سطح دریاچههای بسیاری را خشک و مستعد خیزش گرد و خاک کرده است.»
وظیفه تاکید کرد:« وقتی که جریانات غربی حاکم میشود این ریزگردها از کشورهایی مانند سوریه و عراق که کانون اصلی خیزش گرد و خاک هستند و همینطور شرق اردن و گاهی اوقات شمال عربستان سعودی و کویت و... وارد ایران میشود. در خود ایران هم جاهایی مانند دریاچه ارومیه که مساحتش کم و اطرافش خشک شده و دریاچههایی مانند تالاب گاوخونی مستعد خیزش ریز گردها هستند.»
منشا ریز گردها این ابر چالش پیش روی انسان و محیط زیست را میدانیم اما راهکار مقابله با چنین وضعیتی که هر روز وخیمتر میشود چیست؟
برخی کارشناسان و پژوهشگران محیط زیست مالچ پاشی و ایجاد کمربندهای سبز گیاهی را برای تثبیت خاک و رسوب گرد و غبار موثر میدانند اما برخی دیگر مالچ پاشی را نه تنها موثر نمیدانند که آن را آسیبی برای محیط زیست عنوان میکنند. برخی کنشگران همچون «هومان خاکپور» وجود ارتفاعات زاگرس و جنگلهای بلوط را سدی در برابر نفوذ ریز گردها به دیگر نقاط میداند و معتقد است باید جنگلها و مراتع زاگرس را دریابیم و با تقویت آنها جلوی منشا غربی این ریز گردها را بگیریم.
این کارشناس در گفتگو با «راهبرد معاصر» در خصوص راهکارهای مقابله با این پدیده مخرب معتقد است: «نوع مدیریت ما در منابع آبی و استفاده از محیط زیست باعث می شود که تابآوری در برابر تغییرات بی بدیل اقلیمی بالا برود.»
وی عنوان می کند: «برداشتهای بیرویه و تخلیه سفرههای زیرزمینی باید متوقف و چاه های غیر مجاز با سرعت بسیار زیادی پلمپ شوند و چاه های مجازی هم که داریم باید به میزان پروانهها و مجوزهایی که دارند مدیریت شود تا بتوانیم از خشک شدن پهنههای کشاورزی مان و دریاچه ها و تالاب ها جلوگیری کنیم چرا که این مهمترین راهکارها برای مقابله با خیزش ریزگردها است.»
خاکپور می گوید: «عمدتا کانونهای گرد و غبار از غرب کشور هستند؛ ما باید خدا را شکر کنیم که ارتفاعات زاگرس را داریم و این ارتفاعات بخش عمدهای از گرد و غبار را مهار می کند؛ این کاربرد منحصر به فرد ارتفاعات زاگرس یک شانس برای کشور است لذا با توجه به خدمات اکوسیستمی زاگرس چه در بخش تولید آب و چه کارکرد منحصر به فردش در جلوگیری از گرد و غبار باید یک ستاد نجات بخشی جنگلهای زاگرس ایجاد شود تا از معضلاتی مثل از بین رفتن بیش از یک میلیون هکتاراز جنگلهای بلوط جلوگیری شود نه به خاطر خود زاگرس بلکه برای کل کشور و ما باید این بخش استراتژیک کشور را نجات دهیم.»
آنچه مسلم است ریزگردها با وجود خشکسالی های پی در پی و خشک و بیابانی شدن تالاب ها و آبگیرها در کنار استفاده بی رویه از آب های زیرزمینی و تخلیه آنها هر روز بیشتر شده و شدت می یابد پدیده ای که اگر با آن مقابله نشود دیر یا زود آسیب های جبران ناپذیری را چه به لحاظ هزینه های درمانی به دلیل آلودگی های تنفسی و آبی و چه به لحاظ نابودی اکوسیستم ها در پی خواهد داشت لذا باید زودتر به جای باید ونباید کردن ها این معضل را مدیریت کنیم.