به گزارش راهبرد معاصر این تغییرات معمولاً با درجه شدید تغییر رفتار یا دشواری در روالهای روزمره و تعاملات اجتماعی که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در طول دورههای خلقی نشان میدهند، همراه نیستند. اختلال دوقطبی می تواند روابط فرد با عزیزان را مختل کند و باعث ایجاد مشکل در کار یا رفتن به مدرسه شود.
اختلال دوقطبی دسته ای است که شامل سه تشخیص مختلف است: اختلال دوقطبی سطح یک، دوقطبی سطح دو و اختلال سیکلوتیمیک.
اختلال دوقطبی معمولاً به صورت ژنتیکی دیده می شود. 80 تا 90 درصد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی یکی از بستگان مبتلا به اختلال دوقطبی یا افسردگی دارند. عوامل محیطی مانند استرس، اختلال در خواب و مواد مخدر و الکل ممکن است باعث ایجاد اختلالات خلقی در افراد آسیب پذیر شود. اگرچه دلایل خاص اختلال دوقطبی در مغز نامشخص است، اعتقاد بر این است که عدم تعادل مواد شیمیایی مغز منجر به اختلال در فعالیت مغز می شود. میانگین سن شروع 25 سالگی است.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی همچنین می توانند موارد زیر را تجربه کنند:
اختلال دوقطبی زمانی تشخیص داده می شود که فرد یک دوره شیدایی را تجربه کند. در طول یک دوره شیدایی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک افزایش شدید انرژی را تجربه میکنند و ممکن است احساس کنند در بالای دنیا هستند یا بهطور ناخوشایندی در خلق و خوی تحریکپذیر هستند.
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک نیز دوره های افسردگی یا هیپومانیک را تجربه می کنند و اغلب افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک نیز دوره هایی از خلق و خوی خنثی دارند.
دوره شیدایی دورهای حداقل یک هفتهای است که در آن فرد در بیشتر روزها بسیار پرخطر یا تحریکپذیر است، انرژی بیشتری از حد معمول دارد و حداقل سه مورد از تغییرات زیر را در رفتار خود تجربه میکند:
این رفتارها باید نشان دهنده تغییری نسبت به رفتار معمول فرد باشد و برای دوستان و خانواده واضح باشد. علائم باید آنقدر شدید باشد که باعث اختلال در کار، خانواده یا فعالیت ها و مسئولیت های اجتماعی شود.
علائم دوره شیدایی معمولاً نیاز به دریافت مراقبت های بیمارستانی برای ایمن ماندن از فرد دارد. برخی از افرادی که دورههای شیدایی را تجربه میکنند، تفکر آشفته، باورهای نادرست و یا توهماتی را نیز تجربه میکنند که به عنوان ویژگیهای روانپریشی شناخته میشوند.
یک دوره هیپومانیک با علائم شیدایی کمتر مشخص می شود که باید تنها چهار روز متوالی به جای یک هفته طول بکشد. علائم هیپومانیک منجر به مشکلات عمده ای در عملکرد روزانه نمی شود که معمولاً علائم شیدایی ایجاد می کند.
دوره افسردگی اساسی یک دوره حداقل دو هفته ای است که در آن فرد حداقل پنج مورد از علائم زیر را دارد (شامل حداقل یکی از دو علامت اول):
اختلال دوقطبی به روش های مختلفی درمان و مدیریت می شود:
اختلال دوقطبی نیز می تواند به اشتباه به عنوان اختلال شخصیت مرزی (BPD) تشخیص داده شود.
این بیماریها و تشخیصهای اشتباه میتوانند درمان اختلال دوقطبی را دشوار کنند. به عنوان مثال، داروهای ضد افسردگی مورد استفاده برای درمان OCD و محرک های مورد استفاده برای درمان ADHD ممکن است علائم اختلال دوقطبی را بدتر کنند و حتی ممکن است یک دوره شیدایی را ایجاد کنند.
اگر بیش از یک بیماری دارید (به نام اختلالات همزمان)، مطمئن شوید که یک برنامه درمانی مناسب خودتان دریافت می کنید.
علائم اختلال دوقطبی معمولاً با درمان بهبود می یابند. دارو سنگ بنای درمان اختلال دوقطبی است، اگرچه گفتار درمانی (روان درمانی) می تواند به بسیاری از بیماران کمک کند تا در مورد بیماری خود بیاموزند و به داروها پایبند باشند و از اپیزودهای خلقی آینده جلوگیری کند.
داروهایی که به عنوان "تثبیت کننده های خلق و خو" شناخته می شوند (به عنوان مثال، لیتیوم) رایج ترین نوع داروهای تجویز شده برای اختلال دوقطبی هستند. اعتقاد بر این است که این داروها سیگنالهای مغزی نامتعادل را اصلاح میکنند. از آنجایی که اختلال دوقطبی یک بیماری مزمن است که در آن دورههای خلقی معمولاً عود میکنند، درمان پیشگیرانه مداوم توصیه میشود. درمان اختلال دوقطبی فردی است. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است نیاز داشته باشند قبل از یافتن بهترین داروها، داروهای مختلفی را امتحان کنند.
در برخی موارد، زمانی که دارو و روان درمانی کمکی نکرده است، ممکن است از یک درمان موثر به نام درمان تشنج الکتریکی (ECT) استفاده شود. ECT شامل چندین دور جریان الکتریکی کوتاهی است که در زمانی که بیمار تحت بیهوشی است به پوست سر وارد می شود که منجر به تشنج کوتاه و کنترل شده می شود. اعتقاد بر این است که تشنج های ناشی از ECT مسیرهای سیگنالینگ مغز را بازسازی می کنند.
از آنجایی که اختلال دوقطبی می تواند باعث اختلالات جدی در زندگی روزمره فرد شود و یک موقعیت خانوادگی استرس زا ایجاد کند، اعضای خانواده نیز ممکن است از منابع حرفه ای، به ویژه حمایت از سلامت روان و گروه های حمایتی بهره مند شوند. از این منابع، خانوادهها میتوانند راهبردهایی برای مقابله، مشارکت فعال در درمان و جلب حمایت بیاموزند.
تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو مستلزم داشتن حداقل یک دوره افسردگی اساسی و حداقل یک دوره هیپومانیک است. افراد گاهی به عملکرد معمول خود باز میگردند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو، افراد اغلب در نتیجه اولین دوره افسردگی خود به دنبال درمان می روند، زیرا دوره های هیپومانیک اغلب احساس لذت می کنند و حتی می توانند عملکرد را در محل کار یا مدرسه افزایش دهند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو اغلب دارای بیماری های روانی دیگری مانند اختلال اضطراب یا اختلال مصرف مواد هستند که مورد دوم می تواند علائم افسردگی یا هیپومانیا را تشدید کند.
درمان های دوقطبی نوع دو مشابه درمان های دوقطبی نوع یک است: دارو درمانی و روان درمانی.
بسته به علائم خاص، رایج ترین داروهای مورد استفاده تثبیت کننده های خلق و خو و داروهای ضد افسردگی هستند. اگر علائم افسردگی شدید باشد و دارو موثر نباشد، شوک الکتریکی استفاده می شود.
درمان برای هر شخص بسته به خود فرد دارد.
بیشتر بدانید: ۷ توصیه به اطرافیان بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی
اختلال سیکلوتیمیک شکل خفیفتری از اختلال دوقطبی است که شامل بسیاری از «نوسانهای خلقی» با هیپومانیا و علائم افسردگی است که اغلب رخ میدهد. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا فراز و نشیب های عاطفی را تجربه می کنند اما با علائم شدیدتر از اختلال دوقطبی نوع یک یا نو دو.
برای حداقل دو سال، دوره های زیادی از علائم هیپومانیک و افسردگی وجود دارد، اما علائم با معیارهای دوره هیپومانیک یا افسردگی مطابقت ندارند.
در طول دوره دو ساله، علائم (نوسانات خلقی) حداقل برای نیمی از زمان باقی مانده است و هرگز بیش از دو ماه متوقف نشده است.
درمان اختلال سیکلوتایمیک می تواند شامل دارو درمانی و گفتار درمانی باشد. برای بسیاری از افراد، گفتار درمانی می تواند به کاهش استرس ناشی از نوسانات خلقی کمک کند. نگه داشتن یک دفتر خاطرات خلقی می تواند روشی موثر برای مشاهده الگوهای نوسانات خلقی باشد. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا ممکن است به مرور زمان درمان را شروع کرده و متوقف کنند./سلامت نیوز