به گزارش «راهبرد معاصر»؛ آغاز جنگ اوکراین بازارهای انرژی جهانی متزلزل را به ویژه در اروپا دچار بحران کرد. در حالی که کرملین عرضه گاز خود را به اروپا کاهش داد و در مقابل، اعضای اتحادیه اروپا مجموعهای از اقدامات محدود کننده ازجمله تحریم واردات نفت روسیه از مسیر دریا را اجرا کردند، وزیران کشورهای اوپک پلاس نیز بر اهمیت پایبندی به کاهش تولید تأکید و افزایش تولید را برای مقابله با کاهش احتمالی عرضه نفت خام روسیه رد کردند.
به باور کارشناسان انرژی، تأثیر تعیین سقف قیمت از سوی اروپا موقتی است، زیرا نفت خام روسیه زیر آن (۵۴ دلار در هر بشکه در مقابل سقف توافق شده ۶۰ دلار در هر بشکه) فروخته میشود، به همین دلیل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (با صادرکنندگان متعدد نفت و گاز) از اهمیت فزایندهای در امنیت انرژی اروپا برخوردار میشود.
صادرات نفت خام روسیه به اتحادیه اروپا (به استثنای بلغارستان) تقریباً با ۲۵ درصد کاهش در اکتبر به 600 هزار بشکه در روز رسید که ایتالیا مقصد نیمی از این حجم است
درواقع روابط میان آمریکا و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس با تنش فزاینده بر سر سیاست انرژی مواجه است، اما اروپا و خلیج فارس نزدیکتر میشوند. البته در اروپا بر سر نحوه برخورد کشورهای خلیج فارس با روسیه مباحثی وجود دارد، اما فوریت تأمین نیازهای انرژی اروپا آن را کم رنگ میکند. در این راستا، تغییرات عمده در صادرات نفت و گاز، آمادهسازی برای صادرات انرژیهای تجدیدپذیر ازجمله هیدروژن و چشمانداز انتقال برق از منابع تجدیدپذیر روی داده است.
هدف تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا بر صادرات نفت روسیه، کاهش درآمد نفتی و تقاضا برای نفت و محصولات نفتی روسیه است، اما شواهدی دال بر کاهش واقعی تولید نفت روسیه وجود ندارد. نفت روسیه همچنان به دست مشتریان میرسد، حتی اگر این مشتریان تا حدودی تغییر کرده باشند. تحویل نفت خام روسیه به چین از مسیر دریا در ماه اکتبر ۲۰۲۲ حدود ۲.۹ میلیون بشکه در روز بود. همچنین صادرات نفت خام روسیه به هند در ماههای اخیر از عربستان به عنوان بزرگترین تأمین کننده آن پیشی گرفته است.
صادرات نفت خام روسیه به اتحادیه اروپا (به استثنای بلغارستان) تقریباً با ۲۵ درصد کاهش در اکتبر به 600 هزار بشکه در روز رسید که ایتالیا مقصد نیمی از این حجم است. البته کشورهای حوزه خلیج فارس قطعاً از این موضوع بهرهمند شدند، هرچند اروپا تنها ۱۰ درصد از صادرات عربستان را به خود اختصاص داده است.
در مجموع، نفت روسیه همچنان به مشتریان خود صادر میشود، به طوری که تولید نفت آن در ماه اکتبر پیش از آغاز تحریم اتحادیه اروپا در پنجم دسامبر، در ۹.۹ بشکه در روز ثابت ماند. تحریمهای برنامهریزی شده فوریه سال جاری بر محصولات نفتی روسیه یعنی گازوئیل، تعادل برای بازارها را دشوارتر میکند. باید توجه کرد، سوخت گازوئیل حدود یک سوم مصرف جهانی نفت را تشکیل میدهد و ظرفیت پالایش به دلیل تصمیمات سیاسی و همچنین کمبود سرمایهگذاری در زیرساختها افزایش مییابد.
رویدادهای یک سال اخیر نشان میدهد تمام تأمین کنندگان جدید انرژی اروپا ازجمله الجزایر و قطر اهمیت بیشتری یافته اند. این دو کشور در مجموع حدود ۱۷ درصد از کل واردات گاز طبیعی اتحادیه اروپا را تأمین میکنند که الجزایر تقریباً سه چهارم این سهم را به خود اختصاص میدهد. بنابراین، این کشورها در چند سال آینده اهرمهای سیاسی بسیار بیشتری به دست می آورند.
برای قطر، اروپا اکنون منبع اصلی درآمد است، زیرا صادرات به اروپا از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ بیش از سه برابر شد
چشمانداز نفت پیچیدهتر است؛ اتحادیه اروپا در ماههای اخیر توانست با تأمین از سایر منابع، تا حد زیادی از وابستگی به نفت روسیه رهایی یابد. البته نفت خام روسیه از بازارهای جهانی حذف نشد، بلکه صرفاً به مقصدهای دیگر (عمدتاً هند و چین) تغییر مسیر داد و با تخفیف مناسب فروخته شد. در این مورد نیز کشورهای غرب آسیا مانند عربستان سعودی و امارات و همچنین شمال آفریقا گزینه مناسبی هستند، البته اشتراکات سیاسی اندکی میان دو طرف وجود دارد.
اروپا اکنون بازارساز گاز طبیعی، به ویژه برای صادرکنندگان LNG است. برای قطر، اروپا اکنون منبع اصلی درآمد است، زیرا صادرات به اروپا از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ بیش از سه برابر شد، به طوری که صادرات به اروپا حدود ۲۱.۵ درصد از کل درآمد صادرات قطر را در نیمه دوم سال ۲۰۲۲ تشکیل میدهد. در مقابل، صادرات LNG قطر به آسیا برای نخستین بار به زیر ۷۰ درصد حجم رسید. در اروپا، LNG قطر عمدتاً به انگلستان، ایتالیا و بلژیک میرود. البته انگلیس صادرات گاز خود با خط لوله را تسریع کرده که در مجموع ۱۰.۳ میلیارد متر مکعب در نیمه نخست سال ۲۰۲۲ بوده و بیش از دو برابر صادرات آن در نیمه اول سال ۲۰۲۱ است.
همیشه صادرات انرژی ستون فقرات تأمین مالی دولت الجزایر بوده است. به همین دلیل افزایش قیمت جهانی نفت و گاز در در یک سال اخیر فرصت مناسبی برای اقتصاد فراهم کرد. با وجود این، درآمدهای نفت و گاز نمیتوانند برای همیشه به عنوان پایه مالی این کشور عمل کنند. باید توجه کرد اتحادیه اروپا به عنوان خریدار اصلی انرژی الجزایر، به تدریج به سمت کربن زدایی سوق مییابد و به همین دلیل این کشور شمال آفریقا باید از ظرفیت قابل توجه خود برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر استفاده تا نقش کلیدی خود را در بازار اروپا حفظ کند.
در حال حاضر قیمتهای بالای انرژی احتمالاً سرمایه گذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را برای الجزایر کمتر جذاب کند و این تغییر اجتنابناپذیر به نظر میآید. در این زمینه اتحادیه اروپا و آمریکا میتوانند نقشی محوری در کمک به این کشور شمال آفریقا در مسیر طولانی انتقال انرژی و تنوع اقتصادی ایفا کنند.
امارات متحده عربی در راستای تسریع در برنامههای توسعه بالادستی خود هزینه سرمایهگذاری برنامه ریزی شده را در بخش انرژی برای پنج سال آینده نزدیک به ۲۰ درصد افزایش داده است. این سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیارد دلاری برای بازه ۲۰۲۳-۲۰۲۷ تعیین شد. در واقع، ابوظبی به تلاشهای خود برای افزایش ظرفیت تولید نفت به 5 میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۲۷ سرعت بخشیده است.
همچنین امارات میزبان کنفرانس آب و هوای COP۲۸ در نوامبر سال جاری است و تمایل دارد اقدامات مشخصی برای دستیابی به کربنزدایی تا سال ۲۰۵۰ انجام دهد. در این میان، اوپک پلاس سیاست تولید نفت خود را بدون تغییر نگه داشت. این گروه رویکرد محتاطانه و نگرش انتظار را اتخاذ کرد، زیرا با دورهای از پیشبینیناپذیری کوتاهمدت عرضه و تقاضا مواجه است که در دهههای اخیر تجربه نشده بود.
انتظار میرود تصمیم اوپک پلاس دستکم برای ماههای آتی بدون تغییر باشد، مگر اینکه شرایط فوری نیاز به تغییر سیاست را ناگزیر کند. همچنین اروپا برای توقف واردات نفت و گاز از روسیه به خلیج فارس ازجمله عربستان سعودی روی آورده است تا به کاهش بحران انرژی فعلی این قاره کمک کند.
در مقابل، این موضوع برای عربستان سعودی نیز مفید است، زیرا خواهان تعامل قوی بینالمللی (ازجمله اروپایی) در موضوعات مختلف از امنیت منطقه تا تجارت است. اولویت نخست عربستان سعودی، پیشبرد برنامه توسعه اقتصادی و تنوع بخشی است و اروپا میتواند در این زمینه مفید باشد.
یکی از تأثیرات نادیده گرفته شده بحران انرژی و جنگ کنونی در اروپا، افزایش روابط انرژی و اتصالات برقی در غرب آسیاست. دراین راستا، کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس به دنبال سرمایهگذاری در توسعه انرژی و گاز مصر در پروژههای گازی شرق مدیترانه هستند که بر اساس تخصص انرژی و فرصت در منطقه، پیامدهای سیاسی گستردهای دارد، به ویژه اینکه صادرکنندگان سنتی هیدروکربن نفت و گاز اکنون اروپا را نسبت به محصولات و روابط دوجانبه خود سازگارتر میدانند.
این رویکرد در تضاد با روابط آمریکا و کشورهای خلیج فارس قرار دارد. در واقع، امنیت انرژی انگیزهای پایدار برای یکپارچگی منطقهای، سرمایه گذاری و پلهای جدید میان غرب آسیا و اروپا خواهد بود.