به گزارش راهبرد معاصر یکی از موضوعات بسیار مهم در نظام آموزشی کشور بحث هدایت تحصیلی و انتخاب مسیر مناسب تحصیل برای دانش آموزان است که اثر بسیار مهمی در شکل گیری آینده و سرنوشت آنان و کشورمان ایران خواهد داشت.
در مسیر هدایت تحصیلی عوامل مختلفی همچون مدرسه، خانواده و مشاوران اثر گذارند اما شاید بتوان گفت نقش معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهاد حکمران و سیاست گذار اصلی در مسئله هدایت تحصیلی غیرقابل کتمان است.
به همین مناسبت با مهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفتوگویی داشتیم تا در خصوص هدایت تحصیلی، توجه به مهارت آموزی و توسعه متوازن برنامههای معاونت آموزش متوسطه را جویا شویم.
در بخش اول این مصاحبه، معاون آموزش متوسطه تغییرات جدید اعمال شده در مسیر هدایت تحصیلی را شرح داده است که اینک پیش روی شماست.
توسعه متوازن همواره یکی از نکاتی بوده است که شما آن را مطرح میکنید و ذیل همین "توسعه متوازن" به توجه بیشتر به رشتههای فنی و رشته ریاضی تاکید داشتید. معاونت آموزش متوسطه مشخصاً چه برنامههایی برای رسیدن به اهداف خود در این زمینهها اجرایی کرده است و یا در دست اجرا دارد؟
توسعه متوازن یک نیاز اساسی برای کشور ماست. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هم آمده است که دانش آموزان در پایان هر دوره باید مهارتهای لازم را کسب کنند که اگر از نظام آموزشی خارج شدند زمینه اشتغال و کسب معاش حلال را بتوانند داشته باشند.
در گفتوگو با بخشهای مختلف به خصوص با صنعت، همه به گونهای این مطلب را بیان میکنند که ما نیروی انسانی و فارغ التحصیل زیاد داریم؛ فارغ التحصیل جوان زیادی داریم که با مدرک دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس فارغ التحصیل شدهاند ولی این نیروی انسانی مهارت شغلی زیادی ندارد و آماده ورود به بازار کار نیست.
بخش اساسی حل مشکل به بحث هدایت تحصیلی باز میگردد که این نظام هدایت تحصیلی فرآیندی است که علیرغم همه تلاشهایی که شده است نظام هدایت مشاوره و هدایت تحصیلی خوبی نداریم. در دوره اول متوسطه برای هدایت تحصیلی میانگین نمرات دانش آموزان و نظر اولیا و معلمان را مد نظر قرار میدهند اما همه چیز میانگین نمرات و دانش و علم نیست. علاقه دانش آموزان و استعداد آنان و نیازهای کشور از همه چیز مهمتر است.
موضوعی که کمتر به آن توجه میشود نیازهای کشور است. ممکن است علاقه دانش آموزان به سمتی باشد که ناشی از فضای کاذب یا تحت تأثیر هیجانات باشد اما آنچه مهم است این است که از همه این موضوعات استفاده کنیم و زمینه انتخاب مناسب بر اساس استعداد و علاقه دانشآموزان و نیازهای کشور را فراهم کنیم و به یک نقطه مطلوب در هدایت تحصیلی دانشآموزان برسیم که در دوره متوسطه دوم اتفاق میافتد.
هدایت تحصیلی در دوره اول دوره متوسطه است. ماهیت مأموریت متوسطه اول، در ابتدا هویت یابی و دوم شناسایی استعدادها و علاقه دانش آموزان است که این علاقهها و استعدادها هدایت شود به سمت رشته مورد علاقه دانش آموز بر اساس استعدادی که دارند و در راستای نیازهای کشور هم باشد، سوق داده شود. لذا گام اول موضوع هدایت تحصیلی است که ما روی این نقطه در حال حاضر تمرکز کردیم تا بتوانیم زمینه هدایت تحصیلی مناسبی را برای دانش آموزان فراهم کنیم.
شاید تاکنون به نظر معلم کمتر توجه شده است. یکی از اولویتهای امروز ما توجه دادن معلم در فرایند هدایت تحصیلی است
بر فرآیند هدایت تحصیلی عوامل مختلفی تأثیر گذار است. وضعیت علمی دانش آموزان، علاقه و استعداد دانش آموزان، نظر والدین و نظر معلم اثرگذار است.
شاید تاکنون به نظر معلم کمتر توجه شده است. یکی از اولویتهای امروز ما توجه دادن معلم در فرایند هدایت تحصیلی است. یکی از کارهایی که دنبال میکنیم موضوع نقشدهی به معلمان در امر هدایت تحصیلی دانش آموزان است. دورهای با تعدادی از معلمان عزیز برگزار شد تا بتوانیم این نقش را ایجاد کنیم.
بهترین حالت این است که ما هدایت تحصیلی را از پایه چهارم دبستان آغاز کنیم و بعد در دوره اول متوسطه تکمیل کنیم و نهایتاً در پایه نهم تحصیلی دانش آموز به یک انتخاب درست و مطلوب دست یابد که هم بر اساس علاقه و استعداد و هم نیازهای کشور باشد. توجه ما به سمت مهارت آموزی است و با همین رویکرد برنامه ریزی کردیم که توسعه آموزشهای فنی حرفهای و کاردانش را داشته باشیم بر همین اساس در سال تحصیلی گذشته حدود ۲ درصد سهم دانش آموزان ما در آموزشهای فنی حرفهای افزایش یافته است که تداوم این روند مستلزم یک برنامه ریزی است همکاران ما در مجموعه معاونت و تلاش همکاران ما در سطح استانها این است که این اتفاق بیفتد و ما توانستیم این کار را انجام دهیم.
در دوره متوسطه نگاه ما این بوده است که توسعه متوازن محقق شود. بخشی از این توسعه متوازن با دانش آموزان شاخه فنی حرفهای و کاردانش محقق میشود. قانون برنامه ششم توسعه، هدف گذاری داشته است که البته با شرایط امروز متفاوت است آن زمان سهم ۵۰ درصدی پیشبینی شد. در آن زمان آموزشهای فنی حرفهای در کشور دو پایه داشت و سهم ۵۰ درصدی با تعداد دانش آموز نهصد هزار نفری محقق میشد و میتوانستیم سهم ۵۰ درصدی را هم محقق کنیم اما در حال حاضر تعداد دانش آموزان هنرستانی یک میلیون و ۷۹ هزار نفر است که این عدد بی سابقهترین عدد از زمان آموزش نوین در ایران است.
زمانی که دوره آموزشهای فنی و حرفهای چهار سال بود و در چهار پایه دانش آموزان تحصیل میکردند تعداد دانشآموزان ما حدود ۹۰۰ هزار نفر بود و این یک میلیون و ۷۹ هزار هنرجو در سه پایه تحصیلی عدد قابل توجه و قابل قبولی است که تاکنون چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب این عدد به دست نیامده بود که این امر به همت همکاران ما بوده و سهم آموزشهای فنی حرفهای در پایه دهم به سی و نه و نیم درصد افزایش پیدا کرده است. در شاخه نظری هم به همین صورت ۵۰ درصد دانش آموزان بر اساس برنامه ششم باید در شاخه نظری تحصیل کنند.
سهم این دانش آموزان متناسب با نیاز کشور کجا باید باشد؟ رشته ریاضی فیزیک چه میزان دانش آموز لازم دارد؟ چه میزان سهم دانش آموزان رشته انسانی یا رشته تجربی است. ما در ۱۰ سال گذشته تا سال ۱۴۰۱ در رشته ریاضی فیزیک که پایه آموزش کشور است متأسفانه به شدت با افت مواجه بودیم و تعداد دانش اموزان رشته ریاضی از ۲۸ درصد به ۱۴ درصد کاهش پیدا کرد.
کشوری که به دنبال پیشرفت و توسعه علمی است طبیعتاً لازم است علوم پایه خود را تقویت کند و ما معتقدیم که علوم پایه زمینه پیشرفت در علوم کاربردی را هم فراهم میکنند و اگر امروز در حوزه نانو، زیست فناوری ماهواره، علوم فنی و مهندسی پیشرفت کردهایم به دلیل توجه به علوم پایه در گذشته بوده است.
لذا به عنوان یک ضرورت در کشور توجه ما این بوده است که سهم رشته ریاضی فیزیک را هم افزایش دهیم و متناسب با نیاز کشور برای این موضوع تلاش کنیم که به همت همکاران مان توانستیم رشد یک و هشت دهم درصدی را در توسعه رشته ریاضی فیزیک در پایه دهم داشته باشیم و این موضوع بعد از یک روند ۹ ساله کاهشی اتفاق افتاده است این موضوع هم در راستای تحقق توسعه متوازن در نظام آموزشی کشور بود.
هدف گذاری ما این است که تا پایان برنامه هفتم توسعه بتوانیم سهم آموزشهای فنی و حرفهای را به ۴۵ درصد و سهم رشته ریاضی فیزیک را به ۲۸ درصد افزایش دهیم و این در شرایطی اتفاق میافتد که جمعیت دانش آموزان دوره متوسطه نسبت به وضعیت کنونی افزایشی است یعنی ما با دو افزایش مواجه هستیم یکی ناشی از افزایش سهم دانش آموزی و دوم افزایش جمعیت دانش آموزی است علیرغم اینکه سهم شاخه نظری کاهش پیدا خواهد کرد تعداد دانش آموزان آن به ۲۰۰ هزار نفر افزایش خواهد یافت و این نیازمند برنامه ریزی است.
در حوزه منابع انسانی و هم در حوزه فضای آموزشی و هم در حوزه تجهیزات که در این خصوص هم باید برنامه ویژهای را داشته باشیم. آموزشهای فنی و حرفهای ماهیتاً آموزشهای پرهزینهای است و نیاز به توجه همه دارد. چه دولت و چه مجلس باید به بهترین شکل عمل کنند و ما هم این انتظار را داریم که نظر حمایتی را هم در دولت و هم در مجلس شاهد باشیم.
آموزش و پرورش بزرگترین نهاد رسمی آموزشهای فنی و حرفهای در کشور است که بیشترین حجم آموزش مهارتی در کشور را ارائه میکند و در مجموعه کل آموزشهای رسمی و غیررسمی هم بزرگترین آموزش دهنده مهارت است.
این امر میطلبد که حمایتهای ویژه ای در این راستا صورت گیرد علیرغم اینکه در بودجه اعتبار مربوط به تجهیزات هنرستانها هم رشد قابل توجهی داشته است و تقریباً ۴۵۰ درصد رشد را نشان میدهد اما با توجه به اهمیت این آموزشها نیازمند حمایت بیشتری است زیرا پایه این اعتبارات در سالهای گذشته پایین بوده است و هرچه بتوانیم زمینه افزایش این سهم را داشته باشیم طبیعتاً به کیفیت آموزش کمک میکنیم.
دو سوال در بحث سیاستهای تشویقی به مهارت آموزی مطرح است. یکی اینکه دولت با چه مبلغی و چگونه قرار است به توسعه هنرستانها کمک میکند؟ و سوال دیگری هم آخرین اقدامات شما در بحث توسعه هنرستانهای جوار صنعت است
اگر بخواهیم مسئله کیفیت بخشی به آموزشهای عملی را در آموزش و پرورش حل کنیم نیازمند یک حمایت خارج از بحثهای اعتباری و بودجهای هستیم زیرا مبنای افزایش بودجه همواره سال پایه است که مبنا قرار میگیرد. علیرغم افزایش این بودجه برای سال ۱۴۰۲، سه هزار میلیارد ریال چندان اعتبار زیادی نیست و برای توسعه تجهیزات هنرستانها کافی نیست و برای رشد آموزش کارگاهی مناسب نخواهد بود.
هرچند ما از محل دو درصد فروش گاز هم اعتبارات قابل توجهی را داریم که در آن بخش هم اگر مصوب شود عدد قابل توجهی خواهد بود ولی اینها باز هم تکاپوی نیاز ما برای آن حجم از تعداد و دانش آموزانی که در نظرمان است، نیست. هدف گذاری ما ۴۰ درصد برای سال آینده خواهد بود طبیعتاً نیازمند حمایت ویژه است. پیشنهادی را هم مطرح کردیم که اگر بشود از محل صندوق توسعه ملی بتوانیم منابعی را با مجوزهایی که اخذ شود برای مهارت آموزی تخصیص یابد.
آنچه پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش در این راستا بود به دو بخش بازمیگشت یک بخش ناظر بر تجهیزات بود و یک بخش هم ناظر به سرانه آموزشی ویژه هنرستانها و کارگاهها بود. همین اعتبار طرح تجهیز هنرستانهاست که در بودجه آموزش و پرورش بوده و بخشی از آن هم در بودجه سازمان نوسازی است افزایش خیلی خوبی داشت اما این با آن نیازهای مد نظر حوزه آموزشهای مهارتی کشور فاصله دارد.
موضوع دیگر هم بحث هنرستانهای جوار صنعت است که همواره مد نظر ماست. ما بر این باوریم که آموزشهای فنی و حرفهای باید شاهد یک تغییر حکمرانی باشد و این تغییر حکمرانی هم به این شکل محقق میشود که متولی اصلی بهره بردار حوزه آموزشهای فنی و حرفهای را که صنعت و بازار کار است مشارکت دهیم و به آن توجه کنیم لذا مشارکت همان بخش را هم باید مد نظر قرار دهیم. ضمن اینکه رویکرد دولت سیزدهم هست و در راستای مردمی سازی خواهد بود.
با این نگاه هنرستانهای جوار کارخانه یا جوار صنعت در شهرکهای صنعتی مطرح شد که در این سالها شاید صحبتش هم به میان آمده بود اما در واقعیت اتفاق نیفتاده بود ولی ما توانستیم امسال بیش از چهل هنرستان را وابسته یا جوار صنعت در کشور ایجاد کنیم و قطعاً هیچ راهی جز این نداریم تا سهم ۴۵ درصدی و جمعیت دانش آموزی یک میلیون و ۶۴۰ هزار نفری را که رشد حدود ۵۷۰ هزار نفری هم خواهد داشت تا پایان برنامه هفتم محقق کنیم.
ضمن اینکه معتقدیم وقتی آموزش در جوار کارخانه محقق میشود آموزش مبتنی بر نیاز آن کارخانه اتفاق میافتد و از سوی دیگر اشتغال پذیری فارغ التحصیلان را بیشتر میکند و دانش آموزان پس از فراغت از تحصیل میتوانند در همان منطقه جذب شوند و زمینه اشتغال شأن فراهم شود./مهر