به گزارش راهبرد معاصر؛ سهشنبههای اعتراضیِ بازنشستگان کشوری مقابل صندوق بازنشستگی یا سازمان برنامه و بودجه ادامه دارد و در این میان؛ بازنشستگان فرهنگی بخش قابل توجهی از بازنشستگان مطالبهگر را تشکیل میدهند؛ بازنشستگانی که بیش از یکسال است به طور رسمی به خدمت خود پایان دادهاند، اما هنوز «پاداش پایان خدمت» خود را دریافت نکردهاند.
معلمی را تصور کنید که سی سال در یک منطقهی محروم کشور مثلاً قصر قند یا سراوان در سیستان و بلوچستان پای تخته سیاه ایستاده و درس داده، معلمی که سی سال با حقوق معلمی یک زندگی ساده را در یک منطقهی محروم جمع و جور کرده و به کودکان روستایی و فقیر درس زندگی داده تا شاید فردا زندگی بهتری داشته باشند؛ حالا بعد از سی سال کار با تخته سیاه و کتاب و قلم، زندگی خودش هزار و یک مشکل دارد، نه پاداش پایان خدمت او واریز شده و نه رتبهبندی برایش اجرا شدهاست. این معلمِ ساکن منطقهی محروم کشور، در دوران بازنشستگی و وقتی تنها امید این دوران یعنی پاداش پایان کار را بعد از سیزده ماه به حسابش نریختهاند، صدایش به جایی نمیرسد.
«باز هم باید منتظر بمانید، بودجه نیست»؛ این پاسخ مسئولان برای حدود ۵۰ هزار معلمیست که در سال ۱۴۰۱ و عموماً در مهرماهِ این سال بازنشست شدهاند. قطار شتابانِ تورم منتظر نمانده است، اما معلمی که باید با حقوق ناچیز بازنشستگی بدون رتبهبندی بسازد، باید منتظر بماند.
براساس آمارهای رسمی تورم انباشتهی یکسال اخیر حداقل ۵۰ درصد بوده است، به عبارت سادهتر، یکسال تاخیر، قدرت خرید پاداش بازنشستگان را حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش داده است، اما آیا جریمهی این تاخیر به بازنشستگان پرداخت میشود؟ مگر نظام اقتصادی و به طور مشخص بانکها، سود بیست و چند درصدی و جریمه دیرکرد از مردم نمیگیرند، پس چرا معادلات سود و زیان یکجانبه است؟!
معلمان بازنشسته از این تاخیر ناراضیاند و برنامههایشان با اخلال مواجه شده و این در حالیست که تا امروز پاسخ روشنی نگرفتهاند.
شهبخش کدخدایی معلم بازنشستهی سیستان و بلوچستان در این رابطه به ایلنا میگوید: ما بازنشستگانِ اول مهر ۱۴۰۱، از زمان بازنشستگیمان سیزده ماه گذشته است، ولی معوقات ما را ندادهاند؛ طبق نصِ صریحِ قانون، پاداش پایان خدمت کارکنان باید در هنگام بازنشستگی همراه با برقراری حقوق بازنشستگی پرداخت شود الان سیزده ماه است ما بازنشست شدهایم، اما پیگیریهای ما به هیچ نتیجهای نرسیده است؛ حتی با نمایندگان مجلس ارتباط گرفتهایم، اما ثمربخش نبوده است.
او اضافه میکند: وزیر آموزش و پرورش نیز به معلمان بازنشسته پاسخ نمیدهد؛ طبق قولی که داده بودند قرار بود پاداشها را مهرماه پرداخت کنند، اما هنوز خبری نشده؛ گویا هنوز اقدامات لازم را صورت ندادهاند، یعنی نامهنگاریها از وزارتخانه یا صندوق بازنشستگی با خزانه انجام نشده است.
این معلم که سالها در قصر قند در جنوبِ سیستان و بلوچستان تدریس کرده و در مقام مدیر یک مدرسه بازنشست شده؛ در مورد مشکلات این تاخیر میگوید: همه برنامههایمان به هم خورده است؛ توقع داشتیم لااقل مثل بازنشستگان سالهای قبل با ما رفتار کنند؛ پاداش بازنشستگان ۱۴۰۰ در دو مرحله پرداخت شد؛ بخش اعظم آن را قبل از پایانِ یک سال در شهریور ریختند و باقی مبلغ را در آبان واریز کردند. ما روی شهریور حساب کرده بودیم و فکر میکردیم هرچه تاخیر کنند نهایتاً شهریور پرداخت میشود.
به گفته کدخدایی، سال به سال تاخیرها بیشتر شد؛ پاداش بازنشستگان ۹۹، مرداد پرداخت شده، سال بعد، شهریور و امسال تا پایان مهر هنوز خبری از واریز نیست...
این معلم بازنشسته با بیان اینکه رویکرد دولت در قبال بازنشستگان رو به وخامت رفته؛ میگوید: هنوز معوقات رتبهبندی برای بازنشستگان ۱۴۰۰ پرداخت نشده؛ اگر از ثروتهای ملی سهمی برای ما معلمان بازنشسته بعد از سی سال خدمت صادقانه در نظر نگیرند که کلاهمان پس معرکه است.
محمدرضا نیکنژاد فعال صنفی و معلم بازنشستهی تهران نیز در رابطه با این تاخیر و مطالبهگریهایی که تا نتیجهای نداشته به ایلنا میگوید: متاسفانه فضایی برای رایزنی و پیگیری نیست؛ صندوق بازنشستگی اعلام بیخبری میکند، آموزش و پرورش هم مسئولیت را برعهده نمیگیرد؛ مشخص نیست متولی چه کسیست!
به گفته وی، دلیل این بیتوجهی، علاوه بر کمبود بودجه و اعتبار، عادیسازیِ تاخیر در پرداخت مطالبات بازنشستگان است، در تمام سالهای اخیر، هیچ زمان قانون در مورد بازنشستگان رعایت نشده است.
نیکنژاد در ادامه با بیان اینکه تاخیرِ بیش از یک سال پدیدهی جدیدیست که برای بازنشستگان ۱۴۰۱ اتفاق افتاده است؛ میگوید: در خود آموزش و پرورش یک تبعیض فاحش وجود دارد؛ پاداش پایان خدمت همکارانِ ستادی و بدنهی وزارتخانه را یک ماه بعد از پایان خدمت میدهند، اما در مورد معلمان اینگونه رفتار نمیکنند؛ گویا عادت کردهاند پاداش پایان خدمت بازنشستگان را با ماههای طولانی تاخیر و معطلی بپردازند.
این فعال صنفی ادامه میدهد: ماههاست که بازنشستگان فرهنگی هر سهشنبه مقابل صندوق بازنشستگی یا ادارات آموزش و پرورش جمع میشوند و خواهان واریز معوقات خود هستند، اما گویا گوش شنوایی نیست.
نیکنژاد در ارتباط با دردسرهای تاخیر میگوید: کشور ما از نظر اقتصادی ناپایدار است یعنی پولی که امروز دستت بیاید، برای سرمایهگذاری بهتر از فرداست؛ حالا فرض کنید این تاخیر به یکسال یا بیشتر برسد، چقدر قدرت سرمایهگذاری میماند؟ در عین حال، بازنشستگانِ سال گذشته مشکل علیحدهای دارند که مربوط به رتبهبندیست؛ الان رتبهبندی برای شاغلان اجرا شده و علیرغم همه اعتراضات و کاستیها، حقوق شاغلان افزایش یافته است؛ برای ما بازنشستگانِ ۱۴۰۱ هنوز رتبهبندی اجرا نشده است. الان منِ معلم با این سابقهی تدریس و رتبه مربوطه باید ۱۵ یا ۱۶ میلیون تومان حقوق بگیرم، اما با مستمریِ کمتر از ۱۲ میلیون تومان زندگی میکنم.
به گفته این معلم بازنشسته، اجرای رتبهبندی، هم در مبلغ پاداش پایان خدمت و هم در حقوق بازنشستگی موثر خواهد بود، اما دولت مدام دست دست میکند و گذشت زمان، معلمان بازنشسته را دوجانبه متضرر کرده است.
امروز ۵۰ هزار معلمی که یکسال از پایان خدمتشان میگذرد، منتظر صدور احکام رتبهبندی و پرداخت پاداشی هستند که در واقع همان حق سنواتِ خاک تخته خوردن است؛ بیش از یکسال است که این ۵۰ هزار فرهنگی با حقوقی کمتر از آنچه استحقاق دارند، به سختی زندگی میکنند و وزارتخانه بهانه میآورد که بودجه و اعتبار نیست. سوال این است که برای صرف بودجههای بیتالمال، کدام محل واجبتر یا مهمتر از پرداخت معوقات بازنشستهی قصرقند در جنوب بلوچستان یا فرهنگی زحمتکش تهران است؟! / ایلنا