بایسته ها و چالش های مذاکره ایران و عربستان-راهبرد معاصر

بایسته ها و چالش های مذاکره ایران و عربستان

با توجه به ناکام ماندن طرح مذاکره مستقیم ایران و امریکا پیرامون مسائل منطقه ای، به نظر می رسد اکنون ریاض قصد داشته باشد به نیابت از واشنگتن، با تهران وارد مذاکرات منطقه ای شود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۹ - ۱۳ مهر ۱۳۹۸ - 2019 October 05
کد خبر: ۲۳۹۵۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از حمله به آرامکو و عملیات موفق "نصر من الله"، به نظر می رسد که مسئولین ریاض همچون ابوظبی به این جمع بندی رسیدند که قادر به پیروزی در میدان نیستند. دغدغه امروز ولیعهد سعودی چگونگی پیروزی بر ایران نیست بلکه چگونگی جلوگیری از شکست است. از هر منظری نگریسته شود، محور ریاض شکست را تجربه کرده و نتوانسته به اهداف خود برسد. ولیعهد 34 ساله که یک سال قبل گفته بود جنگ را به داخل ایران می کشاند و با تشبیه رهبر جمهوری اسلامی به "هیتلر"، تاکید کرده بود نباید در مقابلش مسامحه کرد، حالا به صراحت می گوید خواهان جنگ با ایران نیست و اعتقاد دارد بحران باید از مسیر دیپلماتیک حل شود. با سفر فوری و چند ساعته عادل عبدالمهدی به عربستان و مشخص شدن رنگ و بوی میانجی گری از محتوای گفتگوهای وی با شاه و ولیعهد سعودی، بنظر می رسد سعودی ها متمایل به نشستن پای میز مذاکره با قدرت منطقه هستند تا حداقل از شدت دشمنی ها کاسته شود. مقامات ایرانی هم با پرده برداری از پیام سعودی ها به تهران، ابراز امیدواری کردند این مسیر ادامه یابد و مذاکره با عربستان، سرآغازی برای پایان جدال های منطقه ای باشد. اما این مذاکرات چه برای شروع و چه برای ادامه یافتن و چه برای به ویژه، به نتیجه رسیدن، چالش های بزرگی پیش رو دارد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.

 

چالش های پیش روی مذاکره ایران با امریکا

جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده حاضر به مذاکره با فضای ذهنی درست هست. تهران همواره تاکید داشته در صورتی پای میز مذاکره می نشیند که حقوق مشروع آن برسمیت شناخته شود. به همین خاطر تا زمانی که حق غنی سازی اورانیوم از سوی ایالات متحده برسمیت شناخته نشد، مذاکره ای در رابطه با آن صورت نگرفت. فارغ از مسئله هسته ای، حالا موضوعات دیگر نظیر فعالیت منطقه ای و موشکی ایران هم روی میز آمده است. اختلاف عربستان با ایران، اکنون حوزه منطقه ای و موشکی را هم در بر می گیرد. نقطه اصلی اختلاف اما در یمن است.

 

تلاش عربستان برای حفظ وجهه خود در یمن: بن سلمان نزدیک 5 سال پیش جنگ یمن را به این خاطر راه انداخت که شخصیت حقیقی خود و حقوقی رژیم پادشاهی ریاض را به جایگاهی والا برساند. حالا اما یمن تبدیل به ویتنامی شده که نه در ادامه اش افق روشنی متصور است و نه در پایان دادنش. در هر دو صورت، ریاض ضرر می کند. اکنون گزینه های پیش روی خاندان سعودی، گزینه نامطلوب یا نامطلوب تر است و هیچ گزینه مطلوبی در قبالش در جنگ یمن وجود ندارد. با توجه به پیشروی انصارالله و ضربه سختی که به البقیق و الرخیص خورد، و نظر به آتش سوزی مشکوک و بزرگ ایستگاه قطار جدی که احتمال عمدی بودن آن کم نیست، گزینه نامطلوب تر، ادامه جنگ با یمن است. به همین خاطر سعودی ها حاضر به آتش بس محدود شدند و لحن ملایم تری در قبال انصارالله می گیرند که این موضوع استقبال یمنی ها را هم در پی داشته است. اما مسئله اصلی این است که پذیرش این شکست برای آل سعود به ویژه بن سلمان بسیار سنگین است و آن ها به دنبال آنند تا حد امکان، کاری کنند این شکست، شکست واقعی به نظر نیاید. یکی از نکاتی که آن ها احتمالا رویش پا فشاری می کنند، بیرون رفتن ایران از یمن خواهد بود (که در عمل ایران در یمن حضور فیزیکی نمی تواند داشته باشد). بنابراین یکی از چالش های پیش روی مذاکره با ایران، احتمالا پیش شرط ترک یمن از سوی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. در حالیکه ادامه نزاع جمهوری اسلامی ایران با حکومت پادشاهی سعودی، یا اتمام آن، در گرو توقف حملات به یمن است.

 

تلاش عربستان برای گسترش موضوعات مذاکره: عادل الجبیر اظهار داشته که با ایران پیرامون یمن مذاکره نمی کند بلکه خواهان مذاکره یمنی-یمنی است. همزمان از ایران خواسته در مسائل جهان عرب، شامل سوریه، لبنان و عراق دخالت نکند. در واقع آل سعود با ظاهر سازی می خواهد چنین وانمود کند که خواستار استقلال ملت هاست ولی در عمل، خواستار اجبار آن ها به دور شدن از ایران است. الجبیر همچنین گفته که خواهان کنترل برنامه موشکی ایران نیز هست که خود مطالبات سعودی از تهران را بالا نشان می دهد.

 

دیکته شدن سیاست ها از سوی واشنگتن و تل آویو: طبیعتا بدون پشتوانه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، آل سعود احساس ضعف بیشتری خواهد کرد و سقف مطالبات خود را پایین می آورد. بن سلمان هنوز هم به حمایت امریکا از خود دلخوش است و می داند برای مذاکره با ایران، می تواند به پشتوانه امریکا وارد شود. همانطور که لودریان، وزیر خارجه فرانسه، عملی شدن خط اعتباری 15 میلیارد دلاری را در گرو موافقت امریکا دانست، اکنون مطرح شدن هر مطالبه ای از سوی عربستان برای مذاکره با ایران نیز در گرو تائید دولت ترامپ است. به همین ترتیب ترامپ هم لیست درخواست هایی که نتوانسته پای میز مذاکره با ایران مطرح کند را به بن سلمان می دهد تا او، به نیابت از واشنگتن، درخواست ها را مطرح کند. همانطور که رئیس جمهور امریکا دائما تکرار کرده، مسئله موشکی و منطقه ای ایران بایستی محور مذاکرات جدید باشد. با این تفسیر حتی اگر سعودی ها بخواهند با موضوع صرف یمن وارد مذاکره شوند، نمی توانند چون امریکا راضی نیست. با توجه به اهمیت جلب رضایت امریکا جهت مذاکره میان عربستان و ایران، آنطور که عباس الحسناوی، از اعضای دفتر نخست وزیر عراق به میدل ایست آی گفته، فالح فیاض، مشاور امنیتی عبدالمهدی، شخصا به واشنگتن سفر کرده تا مقامات کاخ سفید را مجاب به دادن چراغ سبز کند.

 

اما مشکل اینجاست که امریکا بدنبال اجرای برجام منطقه ای است که نتوانسته با ایران پیش ببرد. بنظر می رسد حالا واشنگتن، می خواهد ماموریت برجام منطقه ای را به ریاض محول کند.  حتی الحسناوی هم خبر داده که امریکا با مذاکره میان ایران و عربستان موافق است. اما تبصره ای بر آن هست که توافق بر سر عراق، سوریه و یمن در آن بگنجد. این تقریبا همان برجام منطقه ای است. ایران هم مایل به مذاکره در این خصوص نیست.

 

بایسته های مذاکره با عربستان 

عدم ارائه وجهه یک شکست خورده از عربستان به افکار عمومی: العاقل یکفی بالاشاره. اکنون همه مطمئن هستند که سعودی ها در جنگ یمن و مواجهه با ایران شکست خورده اند. به منظور یک مذاکره پایاپای و عادلانه که امید به سرانجام رسیدن در آن باشد، بایستی از هر گونه تبلیغ رسانه ای و سخنی که آل سعود را تحقیر کند، پرهیز داشت. ایران به آن چه در اثبات حقارت آل سعود می خواسته رسیده و نیازی نیست علنا این را ابراز کند.

 

موضع گیری رسانه ای در رابطه با این که ایران تمایل به مذاکره در مورد کشورهای دیگر ندارد: الجبیر هنگامی که از مذاکره ایران و عربستان بر سر یمن از او سوال شد، پاسخ داد باید مذاکره یمنی-یمنی باشد. پر واضح است که ریاض به هیچ عنوان قائل به استقلال کشورهای عربی نیست و عملا هر کس بر خلاف میل او رفتار کرده را تحت فشار گذاشته. اما موضع او هوشمندانه بود. او در واقع وانمود کرد دولتش به دنبال دخالت در یمن نیست و می خواهد یمنی ها، خودشان با هم مشکل را حل کنند. می توان موارد زیادی در رد این ادعا آورد که بارزترین آن، خود جنگ علیه یمن است. اما در مجموع ایران باید از این نکته غافل نماند. بایستی ایران در سیاست اعلامی، اظهار دارد که خواهان دخالت در مذاکرات بر سر سایر کشورها نیست. باید تاکید کند که می خواهد اختلافات سوریه، یمن و عراق به وسیله خود آن ها حل شود. در ادامه هنگام مذاکره جلوه ای از ایران ارائه شود که به نمایندگی از یکی از اطراف دعوا وارد مذاکره شده است.

 

تلاش برای وارد کردن پرونده قطر: می توان از تحرکات تازه برای مذاکره جدید با عربستان، به عنوان ابزاری برای گسترش روابط سیاسی میان تهران و دوحه بهره برد. ایران می تواند با هماهنگی مقامات قطر بگوید که خواهان مذاکره بر سر قطر هم هست. به احتمال زیاد چنین چیزی از سوی عربستان رد می شود ولی جلوه مثبتی از ایران ارائه می دهد که خواهان حل مشکل محاصره قطر است.

 

پیش شرط آتش بس در یمن: تاکنون ایران به درستی تاکید کرده که آتش بس سراسری در یمن را به عنوان پیش شرط هرگونه مذاکره با عربستان می بیند. این پیش شرط باید عملی شود تا ایران به عنوان بازیگر حامی مظلومیت یمن در افکار عمومی جهان تثبیت گردد. همزمان با پیشروی انصارالله در خاک عربستان، مسلما فشار برای پذیرش این پیش شرط بیشتر خواهد شد و احتمال قبول خواسته ایران هم بالا خواهد رفت.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار